eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ In the name of Allah ☘ level2
chest [tʃest] n. The chest is the front part of a person’s body under the neck. → The water in the lake was as high as my chest. قفسه سینه ، سینه کلمه chest قسمت جلوی بدن انسان زیر گردن است. → آب دریاچه تا قفسه سینه من بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
confidence [ˈkɒnfɪdəns] n. If you have confidence about something, you are sure of it. → I have confidence that I did well on the test. اعتماد به نفس ، اطمینان ، اعتماد اگر در مورد چیزی confidence دارید، از آن مطمئن هستید. → من اطمینان دارم که در آزمون خوب عمل کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
consequence [ˈkɒnsɪkwəns] n. A consequence is a result of a choice or action. → As a consequence of missing my bus, I had to find another way to work. نتیجه ، اثر ، عاقبت ، پیامد یک consequence نتیجه یک انتخاب یا عمل است. → به عنوان پیامد از دست دادن اتوبوسم، مجبور شدم راه دیگری برای رفتن به سر کار پیدا کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
disaster [dɪˈzæs tər] n. A disaster is a really bad thing that happens. → When the car crashed, it was a disaster. فاجعه ، مصیبت ، بدبختی ، حادثه بد یک disaster چیز واقعاً بدی است که اتفاق می افتد. → وقتی ماشین تصادف کرد، فاجعه بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇 🌺 @English_House
disturb [diˈstəːrb] v. To disturb someone means to upset them. → The loud noise disturbed me while I was working. مزاحم شدن ، مختل کردن ، برهم زدن ، آشفته کردن کلمه disturb کسی به معنی ناراحت کردن او است. → صدای بلند در حین کار آشفته‌ام کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
estimate [ˈɛstəmeɪt] v. To estimate something means to make a guess about it. → The boy estimated that he was one meter tall. تخمین زدن ، سنجیدن ، ارزیابی کردن کلمه estimate چیزی به معنی حدس زدن در مورد آن است. → پسر تخمین زد که قدش یک متر است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
honor [ˈɒn ər] v. When you honor people or things, you show respect for them. → I honor my science teacher by working hard in class. محترم شمردن ، احترام گذاشتن، افتخار کردن، ارج نهادن هنگامی که honor به افراد یا چیزها می‌کنید، احترام خود را نسبت به آن‌ها نشان می‌دهید. → من با کار سخت در کلاس به معلم علومم احترام می گذارم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
impress [ɪmˈpres] v. To impress someone means to make that person proud. → He was able to impress the girls with his new dance. تحت تأثیر قرار دادن ، تأثیر گذاشتن کلمه impress بر کسی به معنی این است که آن شخص را مفتخر کنید (خشنود کنید). → او توانست با رقص جدیدش دختران را تحت تأثیر قرار دهد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸