#verb #unit26 #level2
accuse [əˈkjuːz] v.
To accuse someone of something is to blame them for doing it.
→ She accused her brother of breaking her computer.
سرزنش کردن ، ملامت کردن، متهم کردن، مقصر دانستن
کلمه accuse کسی به چیزی به معنی سرزنش کردن او برای انجام آن است.
→ او برادر خود را به شکستن کامپیوترش متهم کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit26 #level2
adjust [əˈdʒʌst] v.
To adjust something means to change it so it is better.
→ He adjusted the old guitar to make it sound better.
تنظیم کردن ، میزان کردن
کلمه adjust چیزی به معنی تغییر دادن آن است تا بهتر شود.
→ او گیتار قدیمی را تنظیم کرد تا صدای بهتری داشته باشد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit26 #level2
amuse [əˈmjuːz] v.
To amuse someone means to do something that is funny or entertaining.
→ The singer was very good. She amused the crowd.
سرگرم کردن، مشغول کردن، جذب کردن
کلمه amuse کسی به معنی انجام کاری است که خنده دار یا سرگرم کننده باشد.
→ خواننده بسیار خوب بود. او جمعیت را سرگرم کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit26 #level2
coral [ˈkɒ:rəl] n.
Coral is the hard, colorful material formed by the shells of animals.
→ The diver admired the beautiful coral under the water.
مرجان
کلمه coral ماده سخت و رنگارنگی است که از پوسته‌های حیوانات تشکیل می شود.
→ غواص زیبایی مرجان‌های زیر آب را تحسین کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit26 #level2
cotton [ˈkɒtn] n.
Cotton is a cloth made from the fibers of the cotton plant.
→ I like to wear clothes made from cotton in the summer.
پنبه، نخ، پارچه نخی، کتان
کلمه cotton پارچه‌ای است که از الیاف گیاه پنبه ساخته شده است.
→ من دوست دارم در تابستان لباس‌هایی از جنس پنبه بپوشم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit26 #level2
crash [kræʃ] v.
To crash means to hit and break something.
→ There was a loud noise when the car crashed into the tree.
برخورد کردن، کوبیدن، خوردن، تصادف کردن(اتومبیل)، سقوط کردن(هواپیما)
کلمه crash به معنی برخورد کردن و شکستن چیزی است.
→ وقتی که ماشین به درخت برخورد کرد صدای بلندی آمد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit26 #level2
deck [dek] n.
A deck is a wooden floor built outside of a house or the floor of a ship.
→ A ship will store many supplies below its deck.
عرشه، ایوان، بالکن، کف(اتوبوس)
یک deck کف چوبی است که در خارج از خانه یا کف کشتی ساخته می شود.
→ کشتی زیر عرشه خود بسیاری از وسایل ضروری را ذخیره می کند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit26 #level2
engage [enˈgeɪdʒ] v.
To engage in something means to do it.
→ Dad was engaged in sawing a piece of wood in half.
مشغول شدن، درگیر شدن
معنی دیگر: نامزد کردن
کلمه engage به چیزی به معنی انجام دادن آن است.
→ پدر مشغول اره کردن یک تکه چوب به دو نیم بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit26 #level2
firm [fə:rm] adj.
When something is firm, it is solid but not too hard.
→ He sleeps better on a firm bed.
محکم، سفت، استوار
وقتی چیزی firm باشد، جامد است اما بیش از حد سخت نیست.
→ او روی تخت سفت بهتر می خوابد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit26 #level2
fuel [fjʊ:əl] n.
Fuel is something that creates heat or energy.
→ Heat is the fuel that comes from fire.
سوخت
کلمه fuel چیزی است که گرما یا انرژی ایجاد می کند.
→ گرما سوختی است که از آتش به دست می آید.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸