eitaa logo
المرسلات
10هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
612 ویدیو
41 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️نگاه عرفانی (انسان شناسانه) به مسئله معاد @fater290 👇👇
negahe-erfani-ensanshenasane-be-maad.mp3
5.32M
🔉🔉 ♨️ نگاه عرفانی (انسان شناسانه) به مسئله معاد 🔰 استاد علی فرحانی 🌐🌐🌐🌐🌐 ⚡️استاد در این صوت به صورت خلاصه، اجمالی از تصویر مسئله معاد را از نگاه انسان شناسی عرفانی تبیین می کنند. 📌گزیده ای از جلسات تدریس شواهدالربوبیه @fater290
💠برای فهم معارف دین لازم است @fater290 📌 👇 👇 👇
المرسلات
💠برای فهم معارف دین #اجتهاد لازم است @fater290 📌 #بخوانید 👇 👇 👇
💠برای فهم معارف دین لازم است 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۸/۲/۱۸ 🌟یک نکته راجع به «درس خواندن» عرض میکنم: درس را جدّی بگیرید؛ درس فقه را جدّی بگیرید. ببینید! عالِم دین میخواهد معارف اسلامی را به دست بیاورد؛ از کجا؟ از کتاب و سنّت و عقل؛ این است دیگر؛ بخشی‌اش مربوط به عقل است، بخشی‌اش هم مربوط به کتاب و سنّت و نقل است؛ خب باید بداند که چه جوری باید به دست بیاورد؛ این همان اجتهاد است.  اجتهاد یعنی چگونگی استفاده‌ی این معارف از منابعش؛ یعنی متُدِ استفاده‌ی حقایق و معارف از منابعش؛ این اجتهاد است. ☀️خب این اجتهاد را اگر بخواهد انسان دارا بشود، باید تمرین کند، باید کار کند. این درس فقهی که شما میخوانید ولو طهارت باشد -حالا بعضی‌ از طلبه‌ها میگویند: «آقا، چرا همیشه طهارت و صلات و مانند اینها؟»- فرقی نمیکند؛ آن چیزی که به شما این شیوه‌ی استنباط را یاد بدهد، مورد نیاز شما است. [این] گاهی در یک مسئله‌ی مربوط به طهارت است، گاهی در مسئله‌ی مربوط به صلات است، گاهی مسئله‌ی مربوط به بحث معاملات و اجاره و مانند اینها است؛ شما باید بدانید چه جوری استنباط کنید. 🌟اگر این طریقه‌ی استنباط را یاد گرفتید، آن وقت ارزشهای اخلاقی را هم درست از کتاب و سنّت استنباط میکنید؛ [نه] مثل بعضی از -حالا احترامشان کنیم، نگوییم بی‌سواد؛ نیمه‌سواد- که یک چیزی یا چهار کلمه‌ای یاد گرفته‌اند، راجع به مسائل دینی اظهار نظر میکنند، به یک آیه هم گاهی استناد میکنند؛ خب معنای این آیه این نیست؛ این به خاطر ضعف در فهم آیه و استنباط از آیه است، و به خاطر همین است که اجتهاد وجود ندارد. 🌟پس درس ‌خواندن برای مجتهد شدن لازم است؛ البتّه من نمیگویم همه باید مجتهد بشوند -در واقع یک واجب کفائی است- یک عدّه هم ممکن است نیاز به مجتهد شدن نداشته باشند، امّا برای فراگیری معارف اسلامی اجتهاد لازم است. این یک نکته که درس را باید خوب خواند. 🌟طلبه‌ی روشنفکر امروزی حق ندارد بگوید که «آقا، ول کن این حرفها را، [این] درسها را»؛ نه، باید درس خواند؛ بی‌مایه [فطیر است]. زمان مبارزات که ما مثلاً مکاسب میگفتیم، کفایه میگفتیم، بعضی از طلبه‌های پُرشور داغ دُور و بَر ما بودند در مشهد که واقعاً هم مبارزه میکردند، [امّا] گاهی می‌شنفتم میگویند «آقا، این چیست؟»؛ من به آنها میگفتم اگر [این بحثها را] نکنید، بعد نمیتوانید به درد نظام اسلامی بخورید، نمیتوانید استفاده کنید، نمیتوانید به مردم چیزی یاد بدهید. این است که درس ‌خواندن، یک مسئله است. @fater290
💠تفاوت عبادت عارفین و غیرعارفین 🔰علامه طباطبایی (ره) @fater290👇👇👇
المرسلات
💠تفاوت عبادت عارفین و غیرعارفین 🔰علامه طباطبایی (ره) @fater290👇👇👇
💠تفاوت عبادت عارفین و غیرعارفین 🔰علامه طباطبایی (ره) 🔺طريق معرفة النفس ... هو أن يوجّه الإنسان وجهه للحقّ سبحانه و ينقطع عن كلّ صارف شاغل عن نفسه إلى نفسه حتّى يشاهد نفسه كما هي و هي محتاجة بذاتها إلى الحقّ سبحانه. 🔺و ما هذا شأنه لا ينفكّ مشاهدته عن مشاهدة مقوّمه. فإذا شاهد الحقّ سبحانه عرفه معرفة ضروريّة، ثمّ عرف نفسه به حقيقة؛ لكونها قائمة الذات به سبحانه، ثمّ يعرف كلّ شي‌ء به تعالى. 🔺 ... و بالجملة، فإذا شاهد ربّه عرفه و عرف نفسه و كلّ شي‌ء به و حينئذ يقع التوجّه العبادي موقعه و يحلّ محلّه؛ إذ بدونه كلّ ما توجّهنا إليه فقد تصوّرنا شيئا كائنا ما كان. و هذا المفهوم المتصوّر، و الصورة الذهنيّة، و كذا مطابقة المحدود المتوهّم غيره سبحانه، فالمعبود غير المقصود. و هذا حال عبادة غير العارفين من العلماء باللّه، و قبول هذا النحو من العبادة مع ما عرفت من شأنها من فضل اللّه تعالى محضا. قال سبحانه: وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى‌ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً. 🔺و هذا بخلاف عبادة العارفين باللّه المخلصين له فإنّهم لا يتوجّهون في عبادتهم لا إلى مفهوم و لا إلى مطابق مفهوم بل إلى ربّهم جلّت عظمته و بهر سلطانه. 🔺قال سبحانه: "سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ* إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ‌". و من هنا يظهر أنّ المراد بالمخلصين هم الذين أخلصوا (بالبناء للمجهول) للّه سبحانه، فلا حجاب بينهم و بينه و إلّا لم يقع وصفهم موقعه. و حيث إنّ الخلق هم الحجاب كما قال سيّدنا موسى بن جعفر عليه السّلام: «ليس بينه و بين خلقه حجاب إلّا خلقه» - الحديث، فهم لا يرون الخلق و إنّما يقصدون الحقّ سبحانه. 🔺و في تفسير العسكري عليه السّلام: و قال محمّد بن عليّ الباقر عليه السّلام: «لا يكون العبد عابدا للّه حقّ عبادته حتّى ينقطع عن الخلق كلّهم إليه، فحينئذ يقول: هذا خالص لي فيقبله بكرمه». 🔺و قال جعفر بن محمّد عليه السّلام: «ما أنعم اللّه على عبد أجلّ من أن لا يكون في قلبه مع اللّه غيره» و قال محمّد بن عليّ يعني الجواد عليه السّلام: «أفضل العبادة الإخلاص». 🔺و ممّا مرّ من البيان أيضا يظهر معنى قوله سبحانه حكاية عن إبليس: فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ* إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ‌، و قوله سبحانه: فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ* إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ‌ الآيات. إذ هؤلاء مستغرقون فيه سبحانه، و لا يرون إبليس، و لا وسوسته و لا إحضارا، و لا حسابا، و إليه الإشارة في الحديث القدسي: «أوليائي تحت قبائي، أو ردائي» @fater290
✅در مباحث ظرفیت شناسی علوم اسلامی در تولید علوم انسانی، باید مراقب باشیم که مباحث ظرفیت شناسی را ناظر به حل مسائل علوم انسانی بیان کنیم و به بهانه ظرفیت شناسی، وارد در تحقیق و تبیین خود مسائل آن علم اسلامی (مانند عرفان، فلسفه و ...) نشویم. 🔰استاد علی فرحانی @fater290 👇👇
1_93801809.mp3
1.41M
🔊🔊 ‼️ ای در باب ♨️ظرفیت شناسی علوم اسلامی در تولید علوم انسانی 🔰استاد علی فرحانی ✅در مباحث ظرفیت شناسی علوم اسلامی در تولید علوم انسانی، باید مراقب باشیم که مباحث ظرفیت شناسی را ناظر به حل مسائل علوم انسانی بیان کنیم و به بهانه ظرفیت شناسی، وارد در تحقیق و تبیین خود مسائل آن علم اسلامی (مانند عرفان، فلسفه و ...) نشویم. 📌گزیده ای از جلسات تبیین نظام استنباطی امام خمینی (ره)، 97-98، موسسه مفتاح @fater290
🌐ما خدا را چگونه تصور مى‌كنيم؟ @fater290 👇👇
المرسلات
🌐ما خدا را چگونه تصور مى‌كنيم؟ @fater290 👇👇
🌐ما خدا را چگونه تصور مى‌كنيم؟ 🔰علامه طباطبایی (ره) 🔺ما پيوسته در زندگانى مادى خود به يك سلسله معلولات جسمانى كه آغشته به يك رشته قيود جسمانى و زمانى و مكانى مى‌باشند، گرفتاريم و هيچ گاه حواس و تخيل ما يك موجودى بى‌قيد و شرط را نمى‌تواند درك نمايد. ماده و جسم كجا؟ و اطلاق كجا؟! 🔺و از اين روى ما هرگز نمى‌توانيم باتوجه عادى خود «موجود مطلق» را تصور نماييم. ولى در عين حال نبايد تصور كرد كه ما مقيد را بى‌مطلق تصور مى‌كنيم، زيرا هر مقيد، مجموع چندين مطلق است كه به‌واسطه مقارنت و برخورد، همديگر را مقيد ساخته و از اطلاق انداخته‌اند. «انسان كوتاه سفيد» مقيدى است كه از سه تا مطلق به وجود آمده است. پس ما مطلق را تصور مى‌كرده‌ايم، ولى در ميان قيود. 🔺و از همين‌جاست كه اگر مطلقى را بشنويم به‌واسطه انس ذهنى خود براى آن از قيود مأنوسه خود تصورى مى‌سازيم، چنان كه يك دهاتى بى‌خبر از جهان بيرون، اگر بشنود كه در نيم كره غربى شهر بزرگى است به نام نيويورك، در ذهن وى شكل يك آبادى بزرگى مجسم مى‌شود، حداكثر صدبرابر آبادى خودش (از لحاظ كمى و كيفى). ولى ما براى اصلاح تصور وى مى‌گوييم: «نيويورك آبادى است، ليكن نه از اين آبادى‌ها.» چنان كه به يك خواربارفروشى ساده‌لوح مى‌گوييم: «اكنون تا نُه رقم اعشارى توزين مى‌كنند، ولى با ترازويى نه از اين ترازوها». 🔺چون هستى خدا از هر قيد و شرطى مطلق است- و هيچگونه حدى در آنجا نيست- پس خود اين تحديد هيچ گونه حدى در آنجا نيست- نيز از آنجا منفى است- و از اين روى وجود ايزدى از هر تحديد مفهومى نيز بالاتر- و هيچ مفهومى حتى اين مفهوم نمى‌تواند- بوى احاطه نموده و تمام حاكى بوده باشد. 🔺از اين بيان دست‌گير مى‌شود كه: ما اطلاق مفهومى را پيوسته با نفى نگهدارى مى‌نماييم و نياز ما به اين نفى، در مورد علت جهان هستى (خدا) از هر مورد ديگر بيشتر است، زيرا هرچه در مورد خدا اثبات كنيم- از ذات گرفته تا صفات-{مطلق‌} خواهد بود، زيرا تقيد و اشتراط چنان كه روشن شد{معلوليت‌} را در بردارد، و اطلاق را با نفى بايد نگهدارى كرد. مى‌گوييم: خدا موجود است ولى نه مانند اين موجودات. مى‌گوييم: خدا وجود دارد، علم دارد، قدرت دارد، حيات دارد، ولى نه از اين وجودها، نه از اين علم‌ها، نه از اين قدرت‌ها، نه از اين حيات‌ها، روى هم رفته صفات خدا اطلاق دارند و با نفى نگهدارى مى‌شوند، چنان كه ذات نيز چنين بود. @fater290
🌐زندگینامه آیت الله العظمی بهجت (ره) از زبان شاگرد برجسته ایشان آیت الله مصباح یزدی (مدظله) 📌بخش اول: آشنایی آیت الله مصباح با ایشان و تلمذ ۱۵ساله محضر ایشان @fater290 📌 👇 👇 👇
المرسلات
🌐زندگینامه آیت الله العظمی بهجت (ره) از زبان شاگرد برجسته ایشان آیت الله مصباح یزدی (مدظله) 📌بخش او
🌐زندگینامه آیت الله العظمی بهجت (ره) از زبان شاگرد برجسته ایشان آیت الله مصباح یزدی (مدظله) 📌بخش اول: آشنایی آیت الله مصباح با ایشان و تلمذ ۱۵ساله محضر ایشان 🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔸بنده از سال 1331 كه به قم آمدم، با ايشان آشنا شدم. سال 1332 ما در مدرسه حجتيه بوديم و منزل ايشان، جنب مدرسه بود و تقريباً هر روز ايشان را هم در راه و هم در حرم زيارت مى كرديم. چهره روحانى و نورانى ايشان براى هر بيننده اى جاذبه داشت، كيفيت نشست و برخاست و حركات و سكنات ايشان جلب توجه مى كرد و نشان مى داد كه در فضاى معنوى خاصى زندگى مى كنند و توجه ايشان به مطالب، فوق توجه ديگران است. 🔸تقيد معظم له به عبادات، سحرخيزى، زيارت حضرت معصومه(عليها السلام) و برنامه هاى عبادى متعددى كه هر روز اجرا مى كردند، اولين چيزهايى بود كه انسان را متوجه ايشان مى كرد؛ مخصوصاً كسانى كه دوست داشتند براى خودسازى، يك الگوى رفتارى داشته باشند و از او پيروى كنند. آنچه بر اين عوامل مى افزود، توجهات خاص و نگاه هاى نافذ ايشان بود كه گاهى نسبت به بعضى از افراد مثل چيزى كه طرف را به خود جذب مى كند، اثر مى گذاشت. اين خصوصيات باعث شد كه كنجكاوى ما تحريك شود و ببينيم ايشان كيست و چه ويژگى هايى دارد. 🔸از دوستان و آشنايان و كسانى كه احتمال مى داديم با ايشان مأنوس باشند تحقيق كرديم تا معلوم شد كه از نظر علمى و معنوى ممتاز هستند. كم كم اجازه گرفتيم كه گه گاه به منزل ايشان برويم و از نصايح ايشان استفاده كنيم. خانه اى را كه اجاره كرده بودند، ظاهراً دو اتاق بيشتر نداشت و در اتاقى كه ما خدمت ايشان مى رسيديم پرده اى كشيده بودند كه پشت آن خانواده ايشان زندگى مى كردند و ما اين طرف پرده از عظمت روحى ايشان بهره مند مى شديم. زندگى ايشان بسيار ساده و دور از هر گونه تكلف و توأم با يك دنيا نورانيت و معنويت بود. كم كم علاقه مند شديم كه خدمت ايشان درسى داشته باشيم و تقاضاى خود را عرض كرديم. 🔸ايشان از شاگردان برجسته و فاضل آيت الله بروجردى و از مستشكلان معروف و مبرّز درس ايشان بودند. اولين چيزى كه ما را جذب كرد، جاذبه معنوى و روحانى ايشان بود؛ ولى به تدريج متوجه شديم كه ايشان از لحاظ علمى و فقاهت نيز در درجه اى بسيار عالى قرار دارند. اين بود كه سعى كرديم خدمت ايشان درسى داشته باشيم تا هم از معلومات ايشان بهره ببريم و هم بهانه اى باشد كه هر روز خدمت ايشان برسيم و از كمالات معنوى و روحانى ايشان بهره مند شويم. 🔸كتاب طهارت را در يكى از حجره هاى مدرسه فيضيه با چند نفر از دوستان خدمت ايشان شروع كرديم. بعد از يك سال در مدرسه فيضيه، يكى دو سال هم در مدرسه خان كه مدرسه مرحوم آيت الله بروجردى ناميده مى شد، خدمت ايشان درس داشتيم. بعدها كه ضعف مزاج ايشان بيشتر شد، در منزل خدمتشان مى رسيديم و يك دوره طهارت را خدمت ايشان خوانديم و بعد هم يك دوره مكاسب و خيارات را كه تقريباً پانزده سال ادامه پيدا كرد. در اين مدت از درس ايشان استفاده هايى مى برديم كه در بسيارى از درس ها كمتر يافت مى شد. 🔸ايشان در بيان مطالب ابتدا مسأله را از روى كتاب مرحوم شيخ انصارى مطرح و بعد هر كجا ديگران، مخصوصاً صاحب جواهر(قدس سره) و در طهارت، مرحوم آقا رضا همدانى و ديگران مطالب برجسته و قابل توجهى داشتند، نقل مى كردند و بعد نظر خاص خود را بيان مى كردند. اين شيوه باعث مى شد كه آراى اساتيد بزرگ در مورد يك موضوع مطرح و در وقت صرفه جويى شود. اساتيد ديگر هم شيوه هاى جالبى براى تدريس داشتند كه هر مطلبى از هر استادى را جداگانه طرح مى كردند كه البته وقت بيشترى گرفته و احياناً مطالبى تكرار مى شد. نكاتى را كه در ضمن تدريس از خود ايشان استفاده مى كرديم چيزهايى بود كه ايشان شفاهاً از اساتيد دريافت كرده بودند كه مطالب بسيار ارزنده، عميق و داراى دقت هاى كم نظيرى بود. 📚مصاحبه صدا و سیما با آیت الله مصباح/ متن کامل: http://mesbahyazdi.ir/node/174 @fater290