#شعر
#گزارش_تصویری از
💠 چهارشنبههای شعری حوزه هنری استان زنجان
🔹مدرس کارگاه: رضا اسمخانی
🔻 مباحث جلسه:
🔹 نگاهی به اشعاری از:
«محمد کاظم کاظمی، مرتضی امیری اسفندقه و مژگان عباسلو»
🔹 مبانی شعر «شبکه معنایی و موسیقی کناری»
🔹 شعرخوانی و نقد شعر اعضای کارگاه
🔺 ٢۵ تیرماه ١۴٠۴
❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
https://zil.ink/artzanjan.ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
هدایت شده از خانه روایت حوزه هنری زنجان
#روایت (١٠٢)
#روایت_جنگ
#واکنش_هنرمندان_زنجانی
#شهید_مجید_قاسمی
✍️ «دست مریزاد»
سرم را تکیه میدهم به شیشهی ماشین و خیره میشوم به خطهای ممتد خیابان. دیدار با خانواده شهید قاسمی، مثل فیلم کوتاهی مدام توی ذهنم پخش میشد.
همسر شهید قاسمی رو به رویمان نشسته و به استقبال خاطراتش رفته بود. میشد خاطرات شیرین زندگی را از توی برق چشمهایش خواند. کلماتی را توی دهانش مزه کرد و بیرون ریخت. با همان چند کلمه، لالههایی توی صورتش شکفت؛ از همانهایی که کنار عکس شهید روییده بود. صدایی توی گوش دلم زمزمه میکرد که بلند شوم و بروم جلوی بوفهی کوچک بایستم. آنقدر آن عکس و چفیه و تسبیح و ... را نگاه کنم که سیر شوم. به اندازه پانزده سالی که شهید قاسمی با تکتکشان خاطره ساخته. اما خجالت میکشیدم و همین مانع رفتنم میشد. مثل زینب، دختر بزرگ شهید قاسمی که گه گاهی میآمد و ما را تماشا میکرد و بعد میدوید توی اتاق. تنها چارهام این بود که سر جایم بنشینم و از دور نگاهش کنم.
از خیابان که دور میزنیم، چند لحظهای فیلم قطع میشود و فکرهای توی سرم شاخ برگ درمیآورند. به لحظهی گرگ و میشی فکر میکنم که شهید قاسمی وضو گرفته و شروع کرده به خواندن نماز صبحش. توی قنوتش ذکر «اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله» را خوانده و بعد مثل بچهای که سر روی پاهای مادرش بگذارد، به سجده رفته. از کنج دیوار اتاق، همسرش او را نگاه کرده و برای چندمین بار از انتخاب همسرش که مردِ میدان بوده دلش قنج رفته و قربان صدقهاش رفته، مردی که هرجا صحبت مقاومت بوده، تا انتهای خطر رفته و ایستاده توی نقطهی مرزش، سوریه یا ایران تفاوتی نداشته.
همیشه دلش میخواست تو جوونی شهید بشه، میگفت نمیخوام تو پیری شهید بشم.
همسرش بغض پنهانش را قورت میدهد و سکوت میکند.
سایهی یا کریمهایی که بالای کولر لانه ساخته بودند، میافتد روی پرده و میان پرتوهای خورشید میرقصند. با اینکه شهید قاسمی اینجا نبود تا این صحنه را ببیند، ولی ما اینجا بودیم؛ توی آشیانهاش. بخاطر ما و حتی این پرندهها جانش را فدا کرده بود تا همه، آشیانهای برای آرامش داشته باشیم. این از خودگذشتگی واقعا دست مریزاد داشت. صدای کفشهای جغجغهای ریحانه، پیچید لابهلای فکرهایم. مثل بابایش کفش آهنی به پا کرده بود. مثل همان پوتینِ خاکی، که توی بوفه جا خوش کرده بود.
✍️ روایت از امید شجاعی؛ از نویسندگان حوزه هنری استان زنجان
شما هم راوی باشید👇
🇮🇷@revayat_zanjan
لینک کانال👇
🇮🇷 https://eitaa.com/revayat_zanjan
❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
https://zil.ink/artzanjan.ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
33.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گزارش| #ببینید
💠 مروری کوتاه بر فعالیتهای فرهنگیهنری حوزه هنری زنجان در روزهای جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران در برنامه ملت بیدارتر از شبکه استانی اشراق
🔹 گزارشی از روایتگری میدانی و انتشار روایتها در صفحه «خانه روایت حوزه هنری زنجان» تا تولید پوستر توسط هنرمندان گرافیست در کارگاه «صبر و نصر»
❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
https://zil.ink/artzanjan.ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
#برگزار_میکند
اردوی تفریحی
(ویژه برادران مجموعه قطره)
🔻اردوی کوهنوردی به همراه قرائت زیارت عاشورا و صبحانه...
⏱️ زمان: جمعه ساعت ۶ صبح
🧭 مکان: مراتع پشت کوه گاوازنگ
✅️ جهت ثبت نام نهایتا تا ساعت ۲۳ امشب (پنجشنبه) به شماره ۰۹۱۹۵۴۷۷۴۱۰ و یا آیدی @nafareakhar در پیامرسان ایتا پیام دهید.
🔖 هزینه ثبتنام ۲۵ هزار تومان
#اردو #قطره
╭──────
📱@ghatre_media_znj
╰───────────────
#فراخوان
💠 رویداد استانی تولید پوستر
(تا پای جان برای ایران)
🔹 جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم غاصب صهیونیستی، جنگی نیست که فقط برای هنرمندان ایرانی اهمیت داشته باشد، بلکه هنرمندانی از سراسر جهان به این جنگ مهم توجه کردهاند و آثار تأثیرگذاری در این مورد آفریدهاند.
🔹 نقشآفرینی هنرمندان بالاخص هنرمندان ایرانی امری واجب در جهت حمایت از کشور عزیزمان ایران بوده و صدای مردم ایران عزیز را به گوش همه جهانیان میرساند.
🔹 ما اکنون در این شرایط وظیفه داریم با خلق آثار فاخر، حمایت خود را از این خاک عزیز اعلام کرده و به کشور عزیز و قدرتمندمان ایران ببالیم.
🔻موضوعات:
🔹 بیانات مقام معظم رهبری درخصوص جنگ تحمیلی دوم
🔹 واکنش رسانهای و هنری به جبهه دشمن صهیونی
🔹 مفهوم ولایتپذیری در شرایط بحرانی
🔹 شهدای استان در جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونی
🔻 آخرین مهلت ارسال آثار:
تا ۱ مرداد ماه ۱۴۰۴
#پوستر
#رویداد
#جشنواره
#طراح
#جنگ
#هنرمند
https://eitaa.com/zanjanart
❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
https://zil.ink/artzanjan.ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
هدایت شده از حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
#قربان_ولیئی
#عطارخوانی
#شعرخوانی
🔻قابل توجه علاقمندان شعر و ادب فارسی
💠 نشست شرح «منطقالطیر» عطار نیشابوری
🔻با حضور
🔹دکتر قربان ولیئی
(عضو هیأت علمی دانشگاه زنجان)
🔹زمان: یکشنبهها/ ساعت ١٧
🔹مکان: حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
💢علاقمندان جهت حضور و کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٣٣۵۶٣١۵٩- ٠٢۴ تماس حاصل فرمایید.💢
❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
https://zil.ink/artzanjan.ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
عالم همه قطرهاند و دریاست حسین
کارگاه طراحی پوستر | جلسه یازدهم
📌با ارائهی محمد بیات
⏱زمان:
یکشنبه ۲۹ تیرماه | ساعت ۱۷:۳۰
🧭مکان:
حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
#پوستر #لوح #قطره
╭──────
📱@ghatre_media_znj
╰───────────────
❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
https://zil.ink/artzanjan.ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
هدایت شده از خانه روایت حوزه هنری زنجان
#روایت (١٠٣)
#روایت_جنگ
#واکنش_هنرمندان_زنجانی
#شهید_علی_توری
✍️ نمیدانم از کجا شروع کنم. برای ما؛ دخترها و پسرهایی که نوجوانیمان را کنار شهید توری و همسر مهربانش گذراندیم، گفتن از یک خاطره یعنی جا گذاشتن صد خاطرهی دیگر. هر لحظهای که با آنها گذراندیم، برایمان تبدیل به خاطرهای شیرین، عزیز و فراموشنشدنی شده.
اما حالا که فرصت هست، دلم میخواهد از روزهای بعد از شهادت آقای توری بگویم. همان روزهایی که دیگر فقط «آقای توری» نبود برایمان؛ شده بود «باباعلی».
محرم امسال برای ما از اول تیر شروع شد؛ از همان روزی که ستون اصلی مسجد را از دست دادیم.
رفتنش شوک بزرگی بود. هیچکس باور نمیکرد. دلهایمان خالی شده بود. بیقرار بودیم.
اما همسر شهید توری… او مثل همیشه، محکم بود. حتی محکمتر. مثل کوه روبهرویمان ایستاده بود، اشکهای خودش را قورت میداد و به ما دلداری میداد.
میگفت: «علیآقا به آرزوش رسید.»
همین جملهاش آراممان میکرد. مرهمی بود روی دلهای زخمخوردهمان.
آن شب که هیئت هفتگی مسجد را در خانهی شهید برگزار کردیم، خانه پر شده بود از صدای دم و سینهزنی. دخترها یک طرف، پسرها آن طرف، کنار هم نشسته بودیم. دلمان پُر بود. مداح با صدای بغضدار میخواند: علیآقا الان کنار امام حسینه... سلام ما رو به آقا برسون، علیجان...
و یکدفعه بغض همه ترکید. صدای گریه، همهجا را برداشت.
همسر شهید که انگار هنوز هم داشت ما را مثل روزهای قبل هدایت میکرد، آرام گفت: «درسته که علی رفته، ولی مکتبش هنوز زندهست. ما باید راهشو ادامه بدیم. نباید بذاریم زحمتاش به باد بره.»
همین جمله، انگار جرقهای انداخت توی دل همهی ما و مصممتر شدیم به از سر گرفتن کارها.
«گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز...»
✍️ روایت از نیایش میهندوست؛ از هنرمندان حوزه هنری استان زنجان
شما هم راوی باشید👇
🇮🇷@revayat_zanjan
لینک کانال👇
🇮🇷 https://eitaa.com/revayat_zanjan
❇️ حوزه هنری انقلاب اسلامی استان زنجان
🔻ما رو در صفحات اجتماعی ببینید؛
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
https://zil.ink/artzanjan.ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄