این انیمه ها رو میشه به سه دسته تقسیم کرد
۱.انیمه هایی شخصیت ها از خونشون دور هستند. اواره و بی خانمان اند
۲.انیمه هایی که مشخصا مادر ندارند یا ار مادر دور هستند و به دنبال مادرشون میگردند
۳.انبمه هایی که در این تفکیک متفرقه محسوب میشند مثل انه شرلی و بابا لنگ دراز که دراینده اوناروهم بررسی میکنیم
داشتن خونه ی ثابت برای تمام شخصیت های این انبمه ها اصلی تربن دغدغه شونه وداستان حول محور بی خانمانیشون میچرخید
۲.انیمه هایی که مشخصا مادر ندارند یا از مادر دور هستند و دنبال مادرشون میگردند
شابد زمانی که تک تک به هر کدوم از این انیمه نگاه کنیم معنای خاصی نداشته باسه اما شاید این انیمه هر کدوم تیکه ای از یک پازل باشند 🤔
سئوال اینجاست که چرا تمرکز فقط روی این دونکته است و این دونکنته چی معنا و مفهومی داره چرا شخصیت های انیمه دغدغه ی مادر و خونه ی ثابت دارند
البته نبود مادر فقط مربوط به انیمه های ساخت ژاپن توی اون دهه نیست پرنسس های دیزنی ها اکثرا مادر ندارند مثل:
سیندرلا
ارورا (زیبای خفته)
بل(دیو و دلبر)
سفید برفی
شاید این سوال پیش بیاد که بعضی از این انبمه ها از روی رمان های معروفه وما بی دلیل حساس شدیم مثل زنان کوچک اثر لوئیزا می اکوت
بی نوایان ویکتور هوگو
هایدی اثر یوهانا اشپیری
ولی سئوال اصلی اینه که چرا تمام این محتوا ها همسو هستند و روی یک نکته تمرکز دارند