eitaa logo
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
3.2هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
151 فایل
اگر‌به‌خاطر«حمایت‌ازوطن»متهم به ساندیس‌خوری می‌شویم؛ماساندیس‌خوری‌را ترجیح‌می‌دهیم به «وطن‌فروشی» ساندیس‌خورهم‌که‌باشیم، الحمدلله جیــره‌خوارِدشمن نیستیم🔥! ناشناس' @AGHILEH_BANIHASHEM_69 کپی : همه جوره حلالِ ..
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از رحلت خاتم الانبیاء مردم سه دسته شدند:  گروهی در منزل امام علی(ع) که مشغول آماده سازی مقدمات تشییع رسول اکرم(ص) بود، تجمع کردند.  دسته دوم مهاجرینی بودند که در مسجد به رهبری ابوبکر بن ابی قحافه تجمع کردند.
دسته سوم  انصاری بودند که در سقیفه بنی ساعده به رهبری سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج تجمع کرده بودند. [ سقیفه بنی ساعده جایگاه و ایوانی سرپوشیده و دارای سقف در مدینه بود، که مربوط به قبیله بنی ساعده بوده و مردمان در مشاوراتشان در آن گرد می آمدند. ] پس بدین ترتیب؛ مدعیان خلافت سه نفر بودند: امام برحق  امیرالمومنین امام علی(ع) !  ابوبکر بن ابی قحافه!  سعد بن عباده!
اهل مسجد بعد از مطلع شدن از تجمع مردم در سقیفه، سریعا خود را به سقیفه رساندند و با آنان به مذاکره نشستند، هر دو گروه مدعی برتری خود بودند و به نوعی خود را می ستودند و خویش را لایق خلافت می دیدند و همه واقعه عظیم غدیر و سخنان مهم رسول خدا را از یاد برده بودند. مهاجرین مدعی بودند که خلیفه باید از مهاجرین مکه باشد، چون رسول اکرم خود از مهاجرین بوده و چون قریش بوده، پس غیر قریش بر قریش نمی تواند حکومت کند!
انصار مدعی بودند که آن زمان که مردم مکه رسول اکرم(ص) را راندند، این انصار بود که حضرت را حمایت کردند پس انصار به این سِمَت خلافت لایق ترند تا مهاجرین! تا اینکه شخصی گفت:( که دو امیر برای خلافت انتخاب گردد! یک امیر از مهاجر و امیری از انصار! ) مهاجرین گفتند دو شمشیر در یک غلاف نگنجد!
پس هیاهو بالا گرفت تا اینکه در این میان، عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد، تا با او بیعت کنند و ابوبکر چنین کرد و عمر با او بیعت نمود. به دنبال او سایر مهاجرین و انصار نیز با ابوبکر بیعت نمودند. سقیفه کاملاً به نفع ابوبکر تمام شد و کسی در این میان به سعد بن عباده اعتنایی نکرد و همگی به سمت مسجد برای ادامه بیعت روانه شدند. ابوبکر بن ابی قحافه بر فراز منبر نشست و مردم با او بیعت می کردند.
پایان قسمتِ اول این حرف ها ادامشو انشالله توی روز های اینده میزارم که مطالب زیاد نشه و اذیت نشین🔥
📌کتاب دفترچه نیم سوخته یک تکفیری! برای معرفی این کتاب فقط کافیه اسم نویسنده رو بگم تا قوّت مطلب دستتون بیاد🤓 ✍🏼محمدرضا حداد پور جهرمی این کتاب سه بخش از خاطرات دست‌نویس و توییت های دونفر از کساییه که خیلی خوششون از حضور در داعش نیومده🥷🧏🏻‍♂ که هم عربی نوشته شده هم فارسی ترجمه- نکته ی جالب این کتاب برای*خودم* ترس عجیب اعضای داعش از ایرانی ها چچنی های حیوان خو و ریش قرمزی و دخترانی بود ک جهاد نکاح میکردن🔥
دکتری که به بانوان محجبه خدمات ویژه ارائه می‌دهد. خیلی عالی میشه کنار پلمپ و این چیزا تشویق هم برای امثال این عزیران قرار بدن👏 دکتر دندانپزشک آقای سلجوقی آدرس: مشهد، خیابان فلسطین، فلسطین ۱۳🔥
آیت الله میربهبهانی (حفظه الله) دست دست الهی بود وگرنه یک پیرمرد با یک عبا و قبا و عمامه ویک نعلین بدون داشتن حتی کوچکترین سلاح ها نمی توانست حکومت شاه را برهم بزند. دست الهی بود... https://eitaa.com/ayatollahmirbhbahani
پس چرا شاه نمیتونه همون دهاتیارو بیرون کنه؟😏🔥
هدایت شده از بیداری‌اندیشه
🔹امام کاظم علیه‌السلام: ♦️«رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو اَلنَّاسَ إِلَی اَلْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ اَلْحَدِیدِ لاَ تُزِلُّهُمُ اَلرِّیَاحُ اَلْعَوَاصِفُ وَ لاَ یَمَلُّونَ مِنَ اَلْحَرَبِ وَ لاَ یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اَللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت می‌کند و قومی گرداگرد او جمع می‌شوند به صلابت پاره‌های فولاد، تندبادها آنها را به لرزه درنمی‌آورد و از جنگ خسته نمی‌شوند و ترس به خود راه نمی‌دهند و بر خدا توکل می‌کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است. 📚بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶، حدیث۳۷ 💠فرارسیدن سالروز رحلت حضرت امام خمینی(ره) تسلیت و تعزیت باد...🖤 اللــهم عجــل لولیڪ الفــࢪج♡ @bidari110
هدایت شده از بیداری‌اندیشه
حجره امام خمینی (ره)
فقط باید شاگرد مکتب روح‌الله باشی تا کوخ‌نشین از کاخ‌نشین عزیزتر باشه واست.
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
پس هیاهو بالا گرفت تا اینکه در این میان، عمر از ابوبکر خواست که دستش را جلو بیاورد، تا با او بیعت کن
خب در ادامه بحث دیروز سلیم بن قیس هلالی نقل می کند: بعد از شهادت رسول‌الله، امیرالمومنین در حال آماده سازی مقدمات غسل و تکفین و تدفین رسول اکرم بودند که سلمان فارسی خبر آوردند که: یا علی! مردم در مسجدالنبی جمع شده و ابوبکر از آنان به عنوان خلیفه ی رسول‌الله بیعت می گیرد! امام علی فرمودند:  «هَلْ تَدْرِی أَوَّلَ مَنْ بَایعَهُ عَلَی مِنْبَرِ رَسُولِ اَللَّهِ؟»   هیچ می دانی نخستین کسی که بر منبر رسول اکرم با او بیعت کرد، چه کسی بود؟
سلمان گفت:  «لاَ! وَ لَکنِّی رَأَیتُ شَیخاً کبِیراً مُتَوَکئاً عَلَی عَصَاهُ بَینَ عَینَیهِ سَجَّادَةٌ شَدِیدُ اَلتَّشْمِیرِ صَعِدَ إِلَیهِ أَوَّلَ مَنْ صَعِدَ وَ هُوَ یبْکی وَ یقُولُ: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی لَمْ یمِتْنِی مِنَ اَلدُّنْیا حَتَّی رَأَیتُک فِی هَذَا اَلْمَکانِ، اُبْسُطْ یدَک فَبَسَطَ یدَهُ فَبَایعَهُ، ثُمَّ نَزَلَ فَخَرَجَ مِنَ اَلْمَسْجِدِ»   نه! ولی پیری کهنسال را دیدم که بر عصای خویش تکیه زده بود و میان دو دیده اش اثر سجده زیادی بود و او نخستین کسی بود که از پله منبر بالا رفت؛ در حالی که می گریست و می گفت: ستایش خدایی را که مرا از دنیا نبرد تا تو را در این جایگاه ببینم، دستت را باز کن!
ابوبکر دستش را باز کرد و پیرمرد با او بیعت نمود و سپس از منبر پایین آمد و از مسجد بیرون رفت. امام علی فرمود:  «هَلْ تَدْرِی مَنْ هُوَ؟»  آیا شناختی او چه کسی بود؟ سلمان گفت:  «لاَ! وَلَقَدْ سَاءَتْنِی مَقَالَتُهُ کأَنَّهُ شَامِتٌ بِمَوْتِ اَلنَّبِی(ص)!»  نه! ولی از کلامش بدم آمد؛ زیرا گویی از مرگ پیامبر خوشحالی می کرد. حضرت فرمود فرمود: «ذَاک إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اَللَّهُ»  او ابلیس بود.
با کمک قبیله اسلم و همچنین چندین دلیل دیگر که حواشی خارج از بحث هستند بدین ترتیب ابوبکر خلیفه شد و اکثریت مسلمانان با وی بیعت کردند، اما در این میان ابوبکر نیاز به شرعی کردن بیعت خود را داشت که این مهم فقط با بیعت کردن علی و همراهانش از قبیل سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و زییر و ابن عباس و..عملی می شد! پس باید برای بیعت علی را هم به مسجد بخوانند.(نمیدونم چرا با خوندن این یه بند یاد روز شهادت مادرمون افتادم!داستانش شبیه نیست؟(: )
امام علی طی دو مرحله با مردم مدینه اتمام حجت کردند؛   در نخستین بار که قبل از دفن حضرت رسول اکرم بود امام علی در اولین اقدام در همان شب غصب خلافت، هنوز جنازه مطهر نبی اکرم دفن نشده بود، که مرکبی را آماده کردند، و حضرت فاطمه سوار بر مرکب و دست امام حسن و امام حسین را گرفته بود و به در خانه تمامی مهاجرین و انصار رفت و حق خود و خواست رسول‌الله را یادآوری نمود و پیمان گرفت که همگی فردا صبح برای بیعت با وی در مسجد جمع شوند! ولی صبح فردا بجز چهار نفر که یاران همیشگی حضرت یعنی سلمان، ابوذر، مقداد، زبیر بودند کس دیگری نیامد!!(این اهل بیت از همون اول تنها بودنا(: خوشا به حال اونایی که تو هر شرایطی پشتشون بودن) امیرالمومنین این کار را سه شب تکرار کرد.
در بحارالانوار آمده است که امام علی(ع) شبانه به همراه فاطمه زهرا(س) در حالی که او را بر استری سوار می کرد، خانه ی مهاجر و انصار را به گردش در می آورد، تا از آنان درخواست یاری کند. و آنان در جواب به دختر رسول خدا می گفتند:   ای دختر رسول خدا! ما با ابوبکر بیعت کردیم و اگر شوهرت در این امر، سبقت می گرفت، ما از ابوبکر روی گردان می شدیم و با او بیعت می کردیم.
و در مرحله ثانی که بعد از دفن پیامبر اکرم بود امام علی دوباره مثل دفعه میش، شبانه اقدام به رفتن در خانه مهاجرین و انصار کرد، که مانند سابق فقط همان چهار نفر به ندای امام(ع) لبیک گفتند!! به نقل از ارشاد القلوب دیلمی رسول اکرم در زمان حیات خود، به امام علی فرموده بودند:  «إِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ وَجَاهِدْهُمْ وَإِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاکْفُفْ یَدَکَ وَاحْقِنْ دَمَکَ حَتَّی تَجِدَ عَلَی إِقَامَهِ الدِّینِ وَکِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّتِی أَعْوَاناً»  اگر یارانی یافتی با آنان جهاد کن و اگر نیافتی دست نگهدار و خون خویش حفظ کن تا که برای برپایی دین و کتاب خدا و سنت من یارانی بیابی.
و به نقل از تفسیر البرهان بحرانی مولا متقیان علی خود در این رابطه می فرماید:  پس چنین کرد و به خانه یکایک مجاهدان بدر و پیشگامان در اسلام از مهاجران و انصار رفتم و آنان را درباره حقّم به خدا سوگند دادم و آنان را به یاری خویش فراخواندم، از همه آنان تنها چهار نفر به دعوتم پاسخ دادند: سلمان، ابوذر، مقداد، و زبیر و از خاندانم نیز کسی نبود تا از من پشتیبانی کند. و مجددا به نقل از بحارالانوار حضرت زهرا(س) خطاب به مهاجرین و انصار فرمود:  «یا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا الله! فَإِنِّی ابْنَةُ نَبِیکمْ وَ قَدْ بَایعْتُمْ رَسُولَ الله(ص) یوْمَ بَایعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّیتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَکمْ وَ ذَرَارِیکمْ فَفُوا لِرَسُولِ الله(ص) بِبَیعَتِکمْ»  ای مهاجران و انصار! خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا(ص) بیعت کردید، متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ می کنید. او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حالا به بیعتتان با رسول خدا(ص) عمل نمایید.
چنین شد که امیرالمومنین با این کار حجت را با همه تمام کرد و حتی حضرت بعدها در جمله ای فرمودند «أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَلُومُ نَفْسِی فِی جِهَادِکمْ وَ لَوْ کنْتُ اسْتَمْکنْتُ مِنَ الْأَرْبَعِینَ رَجُلًا لَفَرَّقْتُ جَمَاعَتَکمْ وَ لَکنْ لَعَنَ اللَّهُ أَقْوَاماً بَایعُونِی ثُمَّ خَذَلُونِی»  به خدا قسم! من از جنگ با شما از جان خود نمی ترسم، ولی اگر چهل نفر یاور داشتم، حق خود را از شما می ستاندم.
😂این چ سمی بود
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
خواهر شهید میگفت تو که انقد کوچیک نبودی .. :))