‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹🇵🇸›
🔹چرا رهبری به هیچ ارگانی پاسخ گو نیست؟🔹
بر اساس قانون اساسی که مترقی ترین قانون اساسی است همه ارگان باید زیر نظر ولی فقیه و طبق قانون فعالیت کندو ولی فقیه بر آنها نظارت دارد، ولی کسی و ارزگانی بر ولی فقیه نظارت ندارد تا رهبری در برابر آنها پاسخگو باشد .
نکته مهم این است که باید دانست، رهبر دینی در همه کارها و مشکلات و تخلّفاتی که پیش میآید به جای نهادهای حکومتی مربوطه که مسئولیت کار بر عهده آنهاست، سریعاً وارد عمل نمیشود، بلکه اساس و مبنای اداره کشور را بر این میداند که هر مشکل و مسئلهای از طریق قانونی و به دست مسئولین مربوطه و دستگاههای حکومتی مسئول آن حلّ شود و نهایتاً اگر به یک معضل و مشکل لا ینحل و اختلافی شدید تبدیل شد، آنگاه رهبری که مسئولیت هماهنگ کردن قوای سه گانه حکومتی را بر عهده دارند وارد عمل شده و آنرا به نحو احسن حلّ خواهند کرد.
کلام حضرت آیت الله العظمی خامنهاى در خصوص وظیفه رهبرى در نظام اسلامى چنین است: «رهبرى مسئولیت دارد. مسئولیت رهبرى حفظ نظام و انقلاب است، ... وظیفه اصلى رهبرى این است که مراقب باشد این بخشهاى مختلف آهنگ ناساز با نظام اسلام و انقلاب نزنند. هر جا چنین آهنگى به وجود بیاید، جاى حضور رهبرى است. رهبرى هم یک شخص نیست ... رهبرى یک عنوان و یک شخصیت و یک حقیقت برگرفته از ایمان و محبت و عشق و عاطفه مردم و یک آبروست ... امام بزرگوارى هم که به معناى حقیقى کلمه، براى این امت، امام دلها بود همینطور بود. او حاضر بود براى حفظ نظام و حفظ رهبرى نظام، آبرویش را بدهد (۱)
۱- قنبرى، آیت، اندیشه سیاسى مقام معظم رهبرى، ص ۲۶۰،
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹🇵🇸›
🔹ایا اختیارات رهبری هیچ حدی ندارد؟🔹
ادلّه «ولایت فقیه»، فقیه را در زمان غیبت به عنوان زمامدار جامعه اسلامى و نایب معصومان(ع) معرّفى میکند؛ از اینرو آنچه براى رهبرى و اداره جامعه لازم است و عقلاى عالم آنرا در زمره حقّ و اختیارات رهبران جامعه میدانند و براى حضرات معصومان(ع) ثابت بود، براى فقیه در عصر غیبت ثابت است. چنین معنایى را «ولایت مطلقه فقیه» مینامند.
اطلاق ولایت فقیه در دو ناحیه است:
در ناحیه کسانى که بر آنها ولایت دارد(مولّى علیهم).
در ناحیه امورى که در آنها ولایت دارد.
در ناحیه اوّل؛ فقیه بر یکایک افراد جامعه اسلامى از مسلمان و غیر مسلمان، مجتهد و عامى، مقلّدان خودش و دیگر مجتهدان، بلکه بر خودش، ولایت دارد و اگر حکمى را با توجّه به موازین آن صادر کند، باید همگان، حتّى سایر فقها، و بلکه خودش، آنرا رعایت و به آن عمل کنند.
در ناحیه دوم؛ فقیه بر تمام شئون اجتماعى جامعه ولایت دارد و میتواند بر اساس موازین در آن حکم کند و اگر چنین کرد، اطاعت از او بر همگان واجب است. البته از آنجا که فقیه، ولایت خود را از ناحیه شارع به دست آورده، ناگزیر است در چارچوب ضوابطى که شارع در زمینههاى گوناگون ارائه کرده، عمل کند؛ از اینرو در دایره احکام غیر الزامى ملزم به رعایت مصلحت و در دایره احکام الزامى مجبور به رعایت شرایط تزاحم است.
افزون بر این، فقیه موظّف است، به آنچه در اسلام در حوزههاى مختلف عمل اجتماعى انسان وارد شده و در نظریه اندیشه مدوّن از آن به «مکتب» و «نظام» یاد میشود، ملتزم باشد و تلاش نماید نظامهاى اقتصادى، تربیتى، اجتماعى و... اسلام را در خارج عینیّت بخشد. همین امر محدودیت دیگرى از سوى شارع در اعمال ولایت او خواهد بود.(۱)
۱- ر. ک: هادوى تهرانى، مهدى، ولایت و دیانت،
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹🇵🇸›
🔹چرا نظام خود را به رفراندوم نمیگذارد؟🔹
اولا- در هر انتخابات و مناسبت های رهپیمائی های که در ایران بر گذار می شود نوعی رفراندم است و ملت ایران با حضور میلیونی خود در مراسم های مختلف در واق به نظام جمهوری اسلامی رأی آری می دهند.
در ثانی- هیچ یک از کشورهای غربی که خود را مهد دموکراسی میدانند نوع حکومت و قانون اساسی خود را از اول هم به رای مردمانشان نگذاشته اند چه برسد به اینکه در ده ها سال بعد بخواهند این رفراندوم را برگزار نمایند. حال آنکه بعد از انقلاب اسلامی، هم نوع حکومت به رای مردم گذاشته شد و هم خبرگان قانون اساسی را مردم انتخاب کردند و دوباره متن قانون مصوّب آن مجلس را به رای ملت گذاشتند که این فرآیند تمام دموکراسی، در تاریخ دنیا بی نظیر است. ولی ببینید چگونه دشمنان غربی سالها نظام اسلامی را به رفراندومی امر میکنند که کاملا اساس حکومتهای خودشان با این چنین رفراندومی بیگانه و در تضاد است. پس باید گفت در جمهوری اسلامی، دموکراسی بیشتر متجلی است تا در حکومت های غربی که ارکان حیات و ارتزاق شان بر غارتگری و استثمار ملت ها استوار است.
از این گذشته تبلیغات غربی که پیشنهاد رفراندم را مطرح می کنند از آنها باید پرسید که چرا به عربستان و کشور های اطراف خلیج فارس که با حکومت سلطنتی موروثی اداره می شود چرا این پیشنهاد را نمی دهند ؟
چرا اسم امام علی (ع) یا امامای دیگه تو قران نیومده؟اگه میومد باعث اختلاف نمیشد
#بحث کوتاه
اولا اسم پیامبر ما حضرت محمد (ص) تو تورات و انجیل اومده بود اما الان نیست یعنی تحریفش و دست کاریش کردن و از بین بردنش
شاید اگه اسم امامان تو قران هم میومد اون قسمت قران و هم از بین میبردن
خدا که خواسته قران و حفظ کنن از همین راه(اسم مستقیم نبردن) بوده که حفظ کنن . تو معرفی به اسم فرمودن امام مهدی از نسل امام حسن عسکریه ، دشمنان اومدن امام حسن عسکری رو تو پادکان نگه داشتن و خیلی زود کشتن
یا درمورد حضرت موسی که قرار بود به دنیا بیاد چون اسمش و میدونستن چقد ادم و کشتن
نکته دوم اینکه امام تو جواب این سوال فرمودن که خدا کلیات رو میگه اما جزئیات رو در اختیار پیامبر گذاشته
مثلا زکات.حج.روزه.نماز و... رو گفته ولی طریقه انجام دادنش و پیامبر میگه بهمون
معرفی به اسم مثلا خدا فرمود: انَ الله قَد بَعَثَ لَکُم طالوت مَلِکا (247بقره)
فرموده خدا طالوت و برای شما حاکم گذاشته ولی بازم مردم گوش نکردن
تو معرفی به اسم اگه قبول نکنن دیگه حکم خدا رو زیر پا گذاشته و کافر میشه ولی تو(اسم نبردن) مرتد نمیشن و همیشه اختلاف به خاطر همین جهل نیست وگرنه تو کربلا امام و کامل میشناختن ولی کشتنش
معرفی به صفت
مثلا یه پدری میگه وصیت میکنم ارث به پسرم که حافظ قرانِ برسه چون فقط یه پسر داره که حافظ قران پس این واضح که منظور پدر کدوم بوده
مثلا اگه من بگم اقای سید علی حسینی و میشناسید شاید بگیر اره میشناسم،رهبری هستن
ولی منظور من اقای سیستانی بودن
یا مثلا بگم اقای رئیسی و میشناسید میگید بله رئیس جمهور
من میگم نه و منظورم بازیکن والیبال
یا وو...
پس ببینید اگه اسم گفتن ،باعث اشتباه میشه
ولی اگه من بگم مقام معظم رهبری شما متوجه میشید چه کسی و میگم
یا بگم وزیر سابق و میشناشید میگید بله ظریف ملعون😒
پس صفت باعث اشتباه نمیشه
حالا خداهم همینحوری درمورد اماما گفته مثلا ایه 55 سوره مائده فرمود : ولی و سرپرست شما کسی است که سر نماز زکات میده
اینجا همه ی علمای شیعه و اکثر علمای اهل سنت گفتن منظور امام علی ع هست
حتی عالم بزرگ سنی اقای ایجی گفتن(واجمع ائمه التفسیران المراد علی: پیشوایان و بزرگان در تفسیر قران اتفاق و اجتماع دارند که مراد علی علیه السلام هست(شرحالمواقفج8ص360))
ممکنه بگن اقا خیلی خب با اسم پدر معرفی کنید
ولی بازم اشتباه میشه
مثلا تو شهر مزار شریف افغانستان قبر کسیِ که میگن نوشته قبر امام علی
در صورتی که امام علی تاحالا افغانستان نرفته
قبر یه عالم شیعه بوده که رو قبرش نوشتن علی ابن ابی طالب
حتی اگه خدا تو قران میگفت علی (یعنی بزرگ و بلند مرتبه) ابوبکر میگفت من بزرگترم (از نظر سنی)
پس بازم اشتباه میشه
اگه قرار ملاک فقط تو قران گفتن باشه خیلی از جزئیات دینی تو قران نیومدن مثلا توحید صفات عین ذات است
پس باید به روایت هم رجوع کنیم