اما یه سوال؟ به چه دلیلی با راه رفتن بهشت باید بر کسی واجب شود؟ راه رفتن چه منفعتی دارد که بتواند کسی را مستحق بهشت کند؟ اینکه به سمت خیابانی در تهران حرکت کنیم یا مثلا به سمت ساختمانی در لاس‌وگاس برویم یا اینکه در کربلا باشیم چه تفاوتی با یکدیگر دارند که که حرکت به سمت یکی استحقاق بهشت را به همراه دارد؟ چرا پیاده‌روی برای حضرت حسین‌ع آنگونه در روایات آمده بهشت را بر فرد واجب میکند؟ در پاسخ باید توجه شما را به یک نکته جلب کنیم: راه رفتنی که بتواند انسانیت را نسل اندر نسل از سبکِ زندگی بیرحمانه دور کند و بشر را با رفتاری متفاوت آشنا کند، ارزشمند است و چنین راه رفتنی از انجا که اثری تمدنی بر جای گذاشته و انسان هایی را زیر و رو کرده است میتواند استحقاق بهشت را داشته باشد

آیا اگر کسی به ترویج این سبک زندگی کمک کند محترم نمی باشد؟ آیا اگر چیزی به نام بهشت وجود داشته باشد، چنین کسی استحقاق ان بهشت را ندارد؟ پاسخ دقیق این است: اگر بتواند انسان ها را با مدلی جدید از زندگی اشنا کند قطعا چنین چیزی است… اربعین میتواند انسان ها را از این سبک زندگی خوکی نحات دهد، پس انجا که در روایت آمده کسی که در این مسیر گام بردارد بهشتی است، اشاره‌ی به این بود: کسی که در مسیری که ترویج ان به احیا انسان ها کمک کند قدم بردارد و بتواند نسل ها را به پذیرش این فرهنگ متفاوت دعوت کند استحقاق بهشت را دارد و اربعین همان چیزی است که این مهم را محقق میکند… با این تعریف و به این ترتیب میتوان ادعا کرد که انها که با دیده شدن اربعین کمک کنند نیز میتواند امید داشته باشند انچه در روایات امده شامل حالشام شود. برای این مسیر سنگ تمام بگذارید که رستگاری بشر در ان خواهد بود.

میگن شماها که مذهبی هستید بیشتر از بقیه باید با این حکومت مخالف باشید ، چون اینا اسلام رو تو کشور اجرا نمیکنن ! بله حق باشماست ؛ در اجرای احکام اسلامی نقص داریم ولی اگه قرار به تغییر حکومت باشه پرچم جمهوری اسلامی با پرچم حکومت ولی‌عصر <عج> عوض میشه نه هرزه‌های ز.ز.آ ! مفهومه؟

‌ رسیدن به تمدن ناب اسلامی ۵ تا مرحله مهم داره : - انقلاب اسلامی - نظام اسلامی - دولت اسلامی - جامعه اسلامی و - تمدن اسلامی

و ما الان در مرحله دولت اسلامی گیر کردیم! و تا رسیدن به یک تمدن فاصله زیادی داریم ...

چرا در دولت اسلامی گیر کردیم؟ + چون کسانی میتوانند دولت اسلامی تشکیل بدهند که تمام بندهای اسارت و تمام قدم‌های پیشرفت رو در کلمه " لااله‌الی‌الله" ببینن !

به گفته صاحب‌نظران تا این مسئله از #دانشگاه استارت نخوره ، به دولت‌اسلامی، نظام و تمدن اسلامی هم نمیرسیم ...

رهبری خیلی سال پیش فرمودن : " دانشگاه را اسلامی کنید . " بعد خودشون در سخنرانی‌های بعدی گفتن بعضی از این حرف ما این برداشتو کردن که برن جلوی در دانشگاه به آستین دانشجو گیر بدن! "این چیزی بود که ما گفتیم؟ آن‌هم فقط دانشجو؟" در قدم اول اسلامی کردن دانشگاه " استاد " هست ؛ چقدر توی این عرصه کار کردیم؟؟؟

فیش‌های سخنان حضرت آقا درمورد دانشگاه اسلامی و ویژگی‌هاش خیلی زیاده! به اختصار چندتا از اون ها رو بیان میکنم :

واقعا چطور میخواهیم به دولت اسلامی برسیم ، وقتی دانشگاه ما که محل رشد والیان حکومت و دولته تفکر غربی داره؟! تمام منابع علوم انسانی ما در دانشگاه غربی‌ست!!! وکالت ، اقتصاد ، مشاوره ، مدیریت و ... همه غربی هستن! این کشور با این‌ها ساخته میشه؟!

وقتی اسلامی بودن رو تنها در آستین و پاچه دانشجو ببینیم وضع همینه! اسلام که فقط ظاهر نیست ! باطن و عمق اسلام در دانشگاه چطور درک و اجرا شده؟ اصلا شده؟!

ارزش دانشگاه اسلامی به علم اونه! دانشجوی ما علم رو در چه چیزی میبینه؟ در این که یه مدرک داشته باشه برای سرکار رفتن ، در این که درسی رو با حداقل نمره پاس بشه و تعداد ترم هاش بیشتر نشه! ارزش واقعی علم در اسلام اینطوره؟!