📪 پیام جدید
برای سلامتی امام زمان ۵ صلوات بفرستید باتشکر❤️❤️❤️❤️
رفقا امام زمانمون و خوشحال نکنیم ؟!
📪 پیام جدید
سلام وقتتون بخیر..
میشه که از محتوایِ #بحث کانالتون
داخلِ کانالموناستفادهکنیم؟
- سلام وقت شما هم بخیر بله ؛
📪 پیام جدید
سلا م گفته بودین عکسای ارسالی از انتخابات رو میذارین توی کانال.ولی این بی احترامی بود به ما ممبرا که عکس بفرستیم و شما بدقولی کنی.
عزت زیاد..
- سلام ؛
به ادمین مربوطه اطلاع داده شد انشاءالله قرار داده میشه ..
📪 پیام جدید
منظور مسیحیان از جنگ آرماگدون در آخرالزمان چه چیزی است و در چه زمان و مکانی رخ میدهد و چه گروههایی باهم میجنگند و آیا حضرت عیسی نیز در آن جنگ حضور دارند؟ آیا در منابع روایی ما نیز به این نبرد اشاره شده است و میتوان بهصورت تطبیقی آموزههای اسلام و مسیحیت را در این زمینه بررسی کرد؟
- سلام ؛ در سالهای اخیر، مباحث آخرالزمانی و فرجام شناسانه رونق شگرف و گاه بیضابطه و منطقی یافته و بسیاری از مطالعات سیاسی، نظامی، اجتماعی و دینی را تحت تأثیر خود قرار داده است. فرجام شناسی از موضوعات مورد توجه در هندسه اعتقادی ادیان ابراهیمی بوده و هرکدام به فراخور آموزههای خود، تصویری متفاوت و گاه مشابه، از وقایع آخرالزمانی را پیش روی مخاطب قرار میدهند.
در این میان، واقعه ظهور حضرت عیسی در مسیحیت با مسئله جنگ نهایی و ویرانگر که از آن بانام «آرماگدون» یاد میشود، مرتبط بوده و ازنظر مسیحیان خصوصاً مسیحیان انجیلی (اِوَنجلیستها) که شعبهای از پروتستان را تشکیل میدهند، آرماگدون جنگ مقدسی است که برای ظهور حضرت عیسی ضرورت دارد.(۱) با این مقدمه به سراغ سؤال یادشده رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم میکنیم:
نکته اول:
«آرماگدون»،(۲) واژهای انگلیسی است که از کلمه «هارماجدون»(۳) در زبان یونانی گرفتهشده که هرچند امروزه این کلمه برای هر رویارویی قاطع و گسترده به کار میرود، ولی در اصطلاح خاص، به معنای «نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان» است.(۴)
در کتاب مقدس، این کلمه تنها یکبار به کاررفته و مراد از آن نیز نام مکانی (کوهی) است به زبان عِبری که در روز نبرد آخرین، پادشاهان در آن جمع میشوند.(۵)
در بسیاری از تفاسیر کتاب مقدس، آرماگدون بهعنوان نمادی از روز بزرگ الهی است که خداوند خشم عادلانه و مقدس خود را بر گناهکارانی که در صف شیطان قرار داشته و هنوز از کار خود پشیمان نشدهاند، فرو خواهد ریخت.(۶)
نکته دوم:
تفاسیری که حول محور «آرماگدون» و جزئیات آن بیانشده است، آکنده از تناقضات و نکات ناهماهنگ بوده و عبارات کتاب مقدس نیز بهگونهای نیست که بتوان مفهوم و معنای روشنی را از آن پیش روی مخاطب گذاشت.
برخی مکان آرماگدون را منکر شده و نگاهی نمادین به آن دارند، ولی برخی معتقدند که «آرماگدون» همان شهر «مگیدو»(۷) [یا مجیدو] در حدفاصل، سوریه، فلسطین و مصر است که کتاب مقدس این شهر را سابقاً ملک کنعانیان دانسته و بیان داشته است که یوشع این شهر را با حوالی آن به تسخیر درآورده است.(۸)
به دلیل زبان بسیار نمادین و حتی رمزی کتاب مقدس در این خصوص، برخی از محققان مسیحی به این نتیجه رسیدهاند که آرماگدون باید مکانی استعاری و مجاز گونه باشد، نه یک مکان حقیقی.(۹) و برخی نیز بر این باورند که «آرماگدون» در حقیقت، نماد هر نبردی است که در آن، هنگامیکه نیاز مؤمنان به پیروزی به اضطرار کشیده شده و عنقریب بهطور طبیعی، شکست برایشان محقق میشود، خداوند ناگهان با تمام قوا به نفع مؤمنان ظهور کرده و بسیاری از ملائکه را برای نابودی دشمنان گسیل میدارد و البته ظهور اصلی و حقیقی آن، مربوط به نبردی است که در آخرالزمان میان مسیحیان و ضدمسیحیان به فرماندهی شیطان صورت میپذیرد. هنگامیکه مؤمنان از سر عجز و مظلومیت فریاد بر میآورند و سپس ناگهان، مسیح بر ابرهای جلال ظاهر خواهد شد تا قوم خود را نجات دهد؛ که این همان آرماگدون است.(۱۰)
نکته سوم:
طبق آنچه در کتاب مقدس بیانشده است، نبرد آرماگدون توسط حضرت عیسی علیهالسلام به پیروزی خواهد انجامید و در نبرد نهایی، مسیح، باقدرت الهی خود، دجال و پیامبر دروغین را شکست خواهد داد و ایشان را به دریاچه آتش خواهد انداخت و شیطان به مدت ۱۰۰۰ سال در سلطنت هزارساله مسیح بر روی زمین در گودالی محصور خواهد شد.(۱۱) بنابراین، طبق آموزههای مسیحیت، آخرین جنگ بزرگ، در زمان رستاخیز و رجعت دوباره مسیح به عالم دنیا اتفاق خواهد افتاد.
ایشان علاوه بر عهد جدید با استناد به فقراتی از عهد قدیم، تصویری دهشتناک از این نبرد آخرالزمانی را در قالب معنای حقیقی و نه تمثیلیاش ترسیم میکنند. در این تصویر خدا از انتقام سختی از دشمنان خود و اسرائیل سخن میگوید و نوشیدن خون رهبران جهان و خوردن گوشت جنگاوران پس از ذبح آنان را (همچون قوچ و بره و بزها) وعده میدهد.(۱۲)
نکته چهارم:
از منظر تطبیقی برخی معتقدند آرماگدونی که از آن سخن میگویند، همان حادثۀ عظیمی است که پیش از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه رخ خواهد داد، همان حادثه بزرگی که ائمه ما، نام «نبرد قرقیسیا» را بر آن اطلاق کردهاند.(۱۳)
بهعنوان نمونه، در روایتی منسوب به امام باقر علیهالسلام درباره ارتباط نبرد قرقیسیا و خروج سفیانی اینگونه آمده است که:
«سپاهیان سفیانی از قرقیسیا عبور خواهند کرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران در آنجا به قتل خواهند رسید. آنگاه سفیانی سپاهی را بهسوی کوفه روانه میسازد که تعداد آنها به هفتاد هزار نفر میرسد».(۱۴)
در صحیحۀ میسر از امام باقر علیهالسلام نقل است که فرمودند:
«ای میسّر ازاینجا تا قرقیسا چقدر راه است»؟ عرض کردم: «همین نزدیکیها در ساحل فرات قرار دارد». سپس فرمودند: «اما در این ناحیه واقعهای اتفاق خواهد افتاد که زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بیسابقه بوده، چنانکه تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند هم واقعهای هم چون آن اتفاق نخواهد افتاد... سفرهای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر شوند».(۱۵)
درنتیجه، از منظر تطبیقی، میتوان نبرد قرقیسیا را که از علائم ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه است همان نبرد نهایی آرماگدون دانست.
نکته پنجم:
باور به «آرماگدون» و نبرد نهایی میان خیر و شرّ، تنها در سطح مطالعات الهیاتی خلاصه نشده و سویههای سیاسی و نظامی نیز به خود گرفته است. بهعنوان مثال آمریکا که مرکز تجمع و تمرکز گروههای پروتستانی مانند مسیحیت اونجلیستی و تقدیر گرایان است حمایتهای بیدریغش از اسرائیل فقط ناشی از حفظ منافع سیاسی و اقتصادی آمریکا در منطقه خاورمیانه نیست و بخش اعظم این حمایتها از بنیانهای اعتقادی مسیحیت یهودی، مسیحیت صهیونیستی و بنیادگرایی در آن کشور نشئت گرفته است.(۱۶)
از سوی دیگر، صهیونیسم، با تمسک به پارهای از مطالب کتاب مقدس و نسبت دادن تفسیر آنها به آرماگدون، جنگ جهانی خانمانسوز را به امری قدسی و ایمانی تبدیل کرده است و در پس آن، اهداف شوم خود را بهعنوان مقدمات این حادثه معرفی میکند و با استفاده از کشیشهای اوانجلیک با تبلیغات بسیار گسترده و ساختن برنامههای متعدد تلویزیونی در شبکههای جهانی این باور را در میان مردم دنیا و بهویژه ایالاتمتحده نهادینه کنند که تحقق این حادثه ناگزیر خواهد بود و چون این حادثه مقدمه ظهور مسیحای موعود است باید مقدمات وقوع آن را فراهم کنیم و ازجمله مقدمات آن بازگشت یهود به ارض موعود (فلسطین) و برپایی حکومت یهودی در آن سرزمین و نیز تخریب مسجدالاقصی و بازسازی هیکل سلیمان در جای آن است.(۱۷)
نتیجه:
ازآنچه بیان شد روشن میشود که آرماگدون، ناظر به واقعه نبرد نهایی میان نیروهای الهی و شیطانی در آخرالزمان است که امروزه تفاسیر نمادین بسیاری حول آن شکلگرفته و سویههای نظامی و سیاسی به خود یافته است. در این نبرد که با رستاخیز و رجعت دوباره مسیح، همراه است، نیروهای شیطان بهکلی نابودشده و حکومت معتقدان به کتاب مقدس، حکمفرما خواهد شد. شاید بتوان وقایع آرماگدون را با آنچه در متون روایی اسلامی در خصوص نبرد قرقیسیا آمده است تا حدودی منطبق دانست و شباهتهایی میانشان یافت، اما نمیتوان با قطعیت، از یکی بودنِ آنها سخن گفت.
کلمات کلیدی:
آرماگدون، آخرالزمان، علائم ظهور، ظهور مسیح، نبرد قرقیسیا.
پینوشتها:
۱. جهان احمدی، آزاده، موعود شناسی تطبیقی در ادیان یهود، مسیحیت و اسلام، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اسفند ۱۳۸۹ ش، ص۸۲ -۸۶.
۲. Armageddon
۳. Harmagedōn
۴. فرهنگ لغات انگلیسی ماریان وبستر، مدخل Armageddon (https://www.merriam-webster.com/dictionary/Armageddon)
۵. Then they gathered the kings together to the place that in Hebrew is called Armageddon. (مکاشفه یوحنا، ۱۶: ۱۶)
۶.Roger Chapman, "PremillennialDispensationalism", in Culture Wars: An Encyclopedia of Issues, Viewpoints, and Voices, London, Routledge, 2015, 18, p.517
۷. Megiddo
۸. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، تهران، نشر اساطیر، چ ۲، ۱۳۸۳ ش، ص۷۸۴.
۹. James B. Jordan, Biblical Horizons, No. 85, Archived 2010-08-01 (https://biblicalhorizons.com/biblical-horizons/no-85-some-observations/)
۱۰. Hendriksen, William, More Than Conquerors: An Interpretation of the Book of Revelation, USA, Michigan, Baker Publishing Group, 2015, p.163
۱۱. مکاشفه یوحنا، ۱۷: ۱۹ و ۲۰: ۳.
۱۲. همچون کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب حزقیال، فرازهای ۳۸-۳۹.
۱۳. هدایتی، فاطمه، بررسی تطبیقی پیشگوییهای آخرالزمان در اسلام، یهودیت و مسیحیت، مشرق موعود، تابستان ۱۳۹۵ ش، شماره ۳۸، ص۲۳۳.
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، تهران، نشر اسلامیه، بیتا، ج۵۲، ص۲۳۷.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به تحقیق غفاری علیاکبر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ ۴، ۱۴۰۷ ق، ص۲۹۵.
۱۶. جهان احمدی، موعود شناسی تطبیقی در ادیان یهود، مسیحیت و اسلام، ص۸۶.
۱۷. سیاح، حسین، آرماگدون و مسیحیت صهیونیستی، اندیشه تقریب، پاییز ۱۳۸۸ ش، شماره ۲۰، ص۵۷.
📪 پیام جدید
آیا سنیها همون وهابیت هستند؟
- سلام ؛ اهل سنت از نظر فقهی به چهار شاخه اصلی حَنَفی، حَنبَلی، شافعی و مالکی تقسیم میشوند و هر کدام از این فرقههای چهارگانه برای خود عقاید مختلفی برگزیدهاند و در کل اهل سنت از نظر عقیدتی هم به چند فرقه تبدیل شدهاند: ۱- اشعری ۲- معتزلی ۳- ماتریدی ۴- اهل حدیث. این فرقهها هم منشعب به گرایشهای متعددی گشته است که یکی از گرایشهای حنبلیهای اهل حدیث سلفیها هستند و یکی از فرقههای آنها وهابیت است که توسط محمد بن عبد الوهاب در ۱۷۴۴ میلادی در نجد تأسیس شد و با قبول حکومت سعود این مکتب انحرافی به عنوان مذهب رسمی عربستان برگزیده شد و از آن زمان تا کنون توسط این حکومت حمایت شده و به تبلیغ و تخریب میپردازد.
با این حال بسیاری از علمای اهل سنت نیز وهابیت را فرقهای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کردهاند.
علما اهل سنت تا جایی پیش رفتند که بارها ابن تیمیه را به محاکمه کشاندند و در سال ۷۰۵ ه قاضیان اهل سنت شهر دمشق انحراف فکری و عقیدتی او را در پیش حاکم به اثبات رسانده و حاکم او را به مصر تبعید میکند و در آن جا نیز به خاطر عقاید انحرافیاش به وسیله قاضی مالکی به زندان محکوم گردید و چندین بار با قضاوت و حکم قاضیان اهل سنت به زندان رفته و بالاخره در سال ۷۲۸ق در زندان میمیرد.(۱)
این برخورد و موضع گیری علما اهل سنت در زمان محمد بن عبد الوهاب و بعد از آن نیز ادامه داشته است. اول از همه پدرش عبد الوهاب که یکی از علما صالح حنبلی مذهب به شمار میآمد عقاید او را مردود شمرده و او را از ابراز عقاید انحرافی باز میداشت و مردم را به دوری از او سفارش مینمود.(۲) و نیز برادرش سلیمان بن عبدالوهاب با عقاید او شدیداً مخالفت نموده و دو کتاب به نامهای «الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه» و «فصل الخطاب فی الرّد علی محمد بن عبد الوهاب» نوشته است.
با این وجود روشن است که وقتی خود علمای اهل سنت و بالاخص مذهب حنبلی خودشان را از رهبران این فرقه این طور دور میکنند بدین معنی است که حتی اهل سنت نیز این فرقه ضاله را قبول نداشته و آن را رد کردهاند. در نتیجه فرقه وهابی را حتی اهل سنت نیز قبول ندارد و وهابیت یک نحله انحرافی برای تفرقه بین مسلمانان میباشد.
پی نوشتها:
۱.فقیهی، علی اصغر، وهابیان، قم، اسماعیلیان، دوم ۱۳۶۴ش، ص۱۹ و ۲۰.
۲. عاملی، سید محسن امین، کشف الارتیاب،دار الکتاب الاسلامی، بیتا، ص۷.
📪 پیام جدید
سلام وقتتون بخیر تو زندگی خیلی چیزها شانسی اتفاق میافته، آیا دلیلی برای غیر واقعی بودن شانس هست؟
- سلام ؛ تعابیری مثل شانش و تصادف، معانی مختلفی دارند و به شکلهای مختلفی در زندگی روزانه به کار بسته میشوند. مثلاً وقتی کسی گنجی را پیدا میکند یا در قرعهکشی برنده میشود، میگوییم شانسی برنده شده و آدم خوششانسی است. یا وقتی در زلزله فقط خانهیکی از همسایهها آسیب میبیند یا در تصادف فقط یکی از عابران میمیرد، میگوییم فلانی بدشانس بوده است.
تعابیر شانس و تصادف، نهتنها در زندگی روزانه بلکه در نظرات علمی نیز طرحشدهاند. مثلاً در نظریه فرگشت یا نظریه کوانتوم نیز برای شانس و تصادف، جایگاه ممتازی در نظر گرفتهاند و بر این باورند که تغییرات ژنتیکی در فرایند فرگشت، تصادفی رخ میدهد(۱) یا رخدادهای جهان میکروسکوپی، تصادفی و شانسی است.(۲)
ازاینرو، این سؤال بهصورت جدی مطرح میشود که شانس به چه معنا است و آیا شانسی بودن بهصورت کلی نادرست است یا میتواند در کاربستهای درست نیز استفاده شود. با تحلیل دقیق این کاربستها و معانی، مشخص میشود که برخی از آنها درست و برخی نادرست هستند.
در ادامه، در قالب چند نکته، به طرح و بررسی هر یک از این کاربستها میپردازیم.(۳)
نکته اول
گاهی وقتی گفته میشود که فلان حادثه اتفاقی و تصادفی است یا فلانی خوششانس و بدشانس است، به این معناست که این حادثه و رخداد، اصلاً علت ندارد. بدیهی است اتفاق و شانس و تصادف به این معنا محال است، چراکه اصل علیت، اصل بدیهی عقلی است و محال است پدیده ممکنی علت نداشته باشد.(۴)
نکته دوم
منظور این باشد که فاعل باارادهای کاری را برای مقصد خاصی انجام داده، ولی به نتیجهای رسیده که قصد آن را نداشته است، چنانکه کسی چاهی را برای رسیدن به آب بکند، ولی شانسی و اتفاقی به گنج برسد. چنین اتفاقی محال نیست(۶) و کار بدون علت رخ نداده و شانس در اینجا به معنای انکار اصل علیت نیست.
نکته سوم
در مواردی مانند قرعه کشی بانکها، باز هم کار و انتخاب بر اساس فرآیندی صورت میگیرد، منتها فرآیندی است که نتیجۀ آن بر اساس علتهایی خارج از کنترل انسانی رخ داده است و از این رو فرد بدون اینکه از قبل مشخص شده باشد در قرعه کشی برنده میشود. در اینجا نیز برنده شدن علت دارد، ولی چون این علت خارج از انتخاب ما است به آن شانسی میگویند.
نکته چهارم
بسیاری از انسانها از رابطه علت و معلولی مادی آگاهی دارند ولی از تأثیر علتهای غیر مادی در دنیای مادی یا آگاهی ندارند یا به کلی منکر آن هستند. در دیدگاه توحیدی، بسیاری از عوامل مانند صدقه دادن، صله رحم کردن، دعا و استغفار، زیارت، توکل، توسل، عبادت، خوش اخلاقی، بداخلاقی، و بسیاری از عوامل اختیاری دیگر در زندگی مادی انسانها تأثیر گذار است و موفقیت یا شکست بسیاری از کارهای ما خارج از تأثیر کارهایی که حتی سالها قبل انجام دادهایم نیستند، منتها چون یا از یادمان رفتهاند یا دقت به تأثیر این علل نداریم در تحلیل اتفاقاتی که در زندگی رخ میدهد از آنها غفلت کرده و از اموری مثل شانس (بی علت بودن) در تحلیل رخدادها استفاده میکنیم.
کلمات کلیدی
اصل علیت، شانس، تصادف، اتفاق، علت غائی.
پینوشتها:
۱. برای مطالعه بیشتر، رک: طباطبایی، سید فخرالدین، تصادف داروینی و جهش ژنتیکی از نگاه فلسفه اسلامی، مجله حکمت اسلامی، پاییز ۱۳۹۷ ش، شماره ۳.
۲. برای مطالعه بیشتر، رک: موسوی راد، سید جابر، تحلیل و بررسی لوازم فلسفی و دینی فیزیک کوانتوم، مجله معرفت فلسفی، بهار ۱۳۹۵ ش، شماره ۳.
۳. در استخراج این کاربستها و معانی مختلف، از اثر ارزشمند «آموزش فلسفه» استفادهشده است. برای مطالعه بیشتر، رک: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، ۱۳۹۱ ش، ج۲، ص۱۴۶-۱۴۷.
۴. ابنسینا در الهیات شفاء این مطلب را چنین صورتبندی میکند که «هر ممکنالوجودی به اعتبار ذات خودش، وجود و عدمش محتاج علت است چراکه وقتی موجود میشود، وجودی که متمایز از عدم است برایش حاصل میشود؛ و وقتی معدوم میشود، عدمی که متمایز از وجود است برایش حاصل میشود. این حصول وجود یا عدم برای ممکنالوجود، یا ناشی از دیگری است یا نه؛ اگر ناشی از دیگری باشد پس آن دیگری همان علت است ولی اگر ناشی از دیگری نباشد، پس یا واجبالوجوداست یا ممتنعالوجود». ابنسینا، الهیات شفاء، قم، مکتبه آیه الله المرعشی، ۱۴۰۴ ق، ص۳۸-۳۹.
۵. نبویان، سید محمدمهدی، جستارهایی در فلسفه اسلامی، قم، انتشارات حکمت اسلامی، ۱۳۹۷ ش، ج۳، ص۲۱۴-۲۱۷.
به باور برخی از فیلسوفان این فرض محال است و هر فعل اختیاری و ارادی حتماً باید علت غائی داشته باشد یعنی فاعلش حتماً باید غایت و هدفی داشته باشد و هدفمند کاری را انجام بدهد؛ اما با این حال، برخی از فیلسوفان نیز معتقدند که چنین چیزی لازم نیست و اگرچه غالباً فاعلهای دارای اختیار و اراده، با درنظر گرفتن غایت و هدف، کاری را انجام میدهند، اما ممکن است گاهی بیهدف و عبث نیز کاری را انجام دهند.
۶. برای مطالعه بیشتر، رک: مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج۲، ص۱۴۷. کسانی که علت غائی برای فعل اختیاری را لازم نمیدانند، در توضیح این مصادیق دچار مشکل نمیشوند و قطعاً آن را محال نمیدانند؛ اما آنهایی که علت غائی را لازم میدانند، در توضیحش مینویسند: «لازمهاش این نیست که فعل ارادی بدون علت غائی تحققیافته باشد؛ زیرا علت غائی همان امید رسیدن به آن بوده که در نفس فاعل وجود داشته است و اما تحقق یافتن خارجی آن امید، علیتی نسبت به فعل نداشته، بلکه معلولی بوده که در شرایط خاصی بر آن مترتب میشده است».
📪 پیام جدید
سلام میگم که همکلاسی های من همش میگن آقای رئیسی ۶ کلاس سواد داره و فلان چرا رئیس جمهوره و...
چی بهشون بگم ؟
سلام بگید قبل از آقای رئیسی ادعای دکتری داشت نصف نصف نصفه کارای آقای رئیسی رو انجام نداد
📪 پیام جدید
سلام خوانندگی برای خانم ها حرامه ؟ چرا ؟ جواب منطقی لطفا
__
فکر کنم بتونید سوالتون رو از مرجع تقلید بپرسید...
خوانند زن به طور کلی حرام نیست
اما صداش رو نباید مرد نامحرم بشنوه
و نباید حوانندگیش دچار گناه باشه
📪 پیام جدید
از ته وجودم ناراحت شدم؟؟؟؟
من درد رو در تک تک سلولهام احساس کردم ، عمرم رو عمر آقا بحق این ایام مبارک
جوابی ندارم