فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله علویبروجردی :
«نباید تاریخ را نفی و تحریف کنیم»، مسلمانان به ایران «حمله کردند و کتاب و کتابخانه سوزاندند» اما این «ناشی از تفکری بود که میگفت ما غیر از قرآن چیزی نمیخواهیم».
عمربن خطاب به ایران حمله کرده و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
خدا را شکر
الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
خدا را شکر پیرو اشتباه کنندگان نیستیم.
خدا را شکر
الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
خدا رو شکر که بر ما منت نهاد و نعمتی به داد قبل از آنکه آن را بشناسیم
يَا مَنْ هَدَانِي لِلْإِيمَانِ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَعْرِفَ شُكْرَ الاِمْتِنَانِ
خدا را شکر
الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
خداوند متعال نعمت پیروی از خط باب مدینة علم النبی صلوات الله علیهما و آلهما ؛ خط علی بن ابی طالب (علیه السلام) را به ما داده هر چند خود اطلاع کافی از آن نداریم و راهی که در آن هستیم را خوب نمی شناسیم و ما همچون ماهی که در دریا زندگی می کند و حیاتش به آب هست ولی آب را درست نمی شناسد هستیم چرا که ماهی هم وقتی متوجه نعمت آب می شود که از آب فاصله گرفته و حیاتش به نابودی می رود.
خدا را شکر
الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسجد کوفه در خون نشسته
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علی و یا علی و یا علی
#شهادت_امام_علی_علیه_السلام
ضیاء الدین ابن اثیر جزری (۶۳۷ه ق) از علمای اهل سنت می گوید:
«اِنَّ الحُسَین لَم یُقتَل فِی کَربلاء اِنَّما قُتِلَ فِی یَوم السّقیفه»
بدان که حسین علیه السلام در روز عاشورا و در کربلا کشته نشد؛ بلکه در واقع در #سقیفه کشته شد...!
👈الوشی مرقوم فی حل المنظوم ؛ ص 383.
مرحوم غروی اصفهانی(رحمة الله علیه)گفته ریشه تیری که به گلوی شیرخوار کربلا زدند از سقیفه بود
فما رَماه اِذْ رَماهُ حَرمَله
و انَما رَماهُ مَن مَهَّدَ له
«سَهمٌ اَتي مِن جانب السقيفه»تیری بود که از جانب سقیفه ارسال شد.
و قَوسُه عَلي يَدِ الخليفه
و ما اصاب سَهْمُهُ نَحرَالصّبي
بَل کَبدَ الدينِ و مُهجة النَبي
ابن ابی الحدید سنی معتزلی در شرح نهج البلاغه می گوید
«و قد روى کثیر من المحدثین أنه عقیب یوم السقیفة تألم و تظلم و استنجد و استصرخ حیث ساموه الحضور و البیعة و أنه قال و هو یشیر إلى القبر یا اِبْنَ أُمَّ إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی و أنه قال وا جعفراه و لا جعفر لی الیوم وا حمزتاه و لا حمزة لی الیوم»
بسیاری از ناقلین حدیث روایت کردند که علی علیه السلام در جریان سقیفه ناراحت شد و از ظلمی که به ایشان شده دادخواهی کرد و از مردم طلب کمک کرد،و فریاد کشید تا به یاریش برسند و زمانی که مردم علي ع را از حضورشان کنار حضرت و بیعت با حضرت نا امید کردندعلي ع رو به قبر پیامبر ص کردوگفت"ای پسر مادرم این قوم می خواهندمن تسلیم شوم و اراده قتل من کردند"
"جعفر برادرم کجایی بدادم برسی افسوس که نیستی
حمزه عمویم کجایی که به یاریم بشتابی اما افسوس که نیستی"
👈شرح نهج البلاغه بن ابی الحدیدج11ص65ت النمری،علمیه بیروت
چه کسی را از دست داده ایم(۱)
فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (نحل:16،آیه43 و أنبیاء:21،آیه7)
هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب(زمر:39،آیه9).
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُون أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون(واقعه:56،آیه10).
وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدينَ أَجْراً عَظيما (نساء:4،آیه95).
إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا(احزاب:33،آیه33).
ایام شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه الصلاة و السلام را تسلیت عرض می کنیم
التماس دعا در شب های قدر
چه کسی را از دست داده ایم(۲)
فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (نحل:16،آیه43 و أنبیاء:21،آیه7)
هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب(زمر:39،آیه9).
داناترین و عالم ترین مردم
ام المؤمنین عایشه چه کسی را أعلم به سنت می دانست؟
👇اسناد اهل سنت👇
[1]. الطبقات الكبرى (دار صادر - بيروت) ج 2 ص 374.
[2]. صحيح مسلم (دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي) ج 1، ص 124.
[3]. التاريخ الكبير بخاری(دار الفكر ، تحقيق : السيد هاشم الندوي) ج 2ص 228.
[4]. التاريخ الكبير بخاری (دار الفكر ، تحقيق : السيد هاشم الندوي) ج 2ص 255.
[5]. سنن الدارمي(دار الكتاب العربي - بيروت - 1407 ، ط 1 ، تحقيق : فواز أحمد زمرلي , خالد السبع العلمي) ج 1، ص 62، ح119.
[6] فيض القدير(المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ ، ط الأولى) ج 4 ص 359-357.
داستان يك يهودي كه بعد از وفات پیامبر صلوات الله عليه و آله وارد مسجد شد و گفت أین وصی محمد ؛ وصی محمد (صلوات الله علیه و آله ) کجاست؟
و سه سوال کرد:
1. آنچه را که خداوند متعال نمی داند؟
2. آنچه که برای خدای منان نیست؟
3. آنچه که نزد خداوند سبحان نیست؟
« تفسير روح البيان»،به زبان عربى،تأليف اسماعيل حقّى بروسوى( متوفى 1137 ق)، از مفسرين حنفى اشعرى است. بروسوى از مفسرين قرنهاى 11 و 12 ق، است كه گرايش عرفانى دارد، ولى آراى متصوفه و عرفا را چندان در تفسير خود دخالت نمىدهد؛هرچند از آن آرا و شعرهاى شاعران فارسىزبان مثل مولوى، سعدى و حافظ زياد استفاده مىكند. بروسوى در سال 1117 ق، از تأليف« تفسير روح البيان» فراغت يافته است.
بروسوى در بيان انگيزه نگارش تفسير در ديباچه كتاب مىگويد:« استادم ابن عفان، نزيل قسطنطنيه به من اشاره كرد كه مطالب تفسيرى را كه در مدت اقامت در برخى ديار روم ،تا سوره آل عمران فراهم كرده بودم، تنظيم كنم، اما بدانجهت كه آن، متشطّت و طولانى بود، تصميم گرفتم موارد افراطى را خلاصه و آن را تنقيح كنم و در عوض برخى معارف را بدان بيفزايم»( مقدمه كتاب،ص3).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رو به زبان امروزی بازنویسی کردن و از مردم میخوان اون رو بخونن و نویسنده رو حدس بزنند!
السلام علیک یا اول مظلوم🖤
چرا تو ای شکسته دل خدا خدا نمی کنی.mp3
432.5K
چرا تو ای شکسته دل خدا خدا نمی کنی
يا مظلوم يا حسین جان
🏴مسلم بى كس منم🏴
دم ز تو دلبر زنم
اى كه جان مصطفايى
ياحسين كوفه ميايى
يا مظلوم يا حسین جان
بى كس و يارم ببين
بر سر دارم ببين
تا سرم از تن جدا شد
زينت دروازهها شد
يا مظلوم يا حسین جان
كوفه مهمان می كُشد
روح قرآن می كُشد
بگذر از اين شهر نيرنگ
ورنه زينب می خورد سنگ
يا مظلوم يا حسین جان
۵ شوال سال ۶۰ هجری
ورود حضرت مسلم (علیه السلام) به کوفه
يا مظلوم يا حسین جان
🏴مسلم بى كس منم🏴
دم ز تو دلبر زنم
اى كه جان مصطفايى
ياحسين كوفه ميايى
يا مظلوم يا حسین جان
بى كس و يارم ببين
بر سر دارم ببين
تا سرم از تن جدا شد
زينت دروازهها شد
يا مظلوم يا حسین جان
كوفه مهمان می كُشد
روح قرآن می كُشد
بگذر از اين شهر نيرنگ
ورنه زينب می خورد سنگ
يا مظلوم يا حسین جان
👇👈۵ شوال سال ۶۰ هجری👉 👇
ورود حضرت مسلم (علیه السلام) به کوفه
وهابیت(خلاصه)
بنیانگذاران:
1. احمد بن تيميّه، نظريه پرداز وهّابيت، ت 661 ه . ق - م 728 در زندان قلعه دمشق.
2. محمّد بن عبد الوهّاب ت در شهر عُيَينه، از توابع نجد عربستان ت 1115ه.ق - م 1206ه.ق
برنامه استعمار بریتانیا(انگلیس) برای محمد بن عبد الوهاب :
1. تکفیر تمام مسلمانان و مباح بودن قتل آنان، و غارت کردن اموالشان، و هتک آبروی آنان، و فروختن آنان در بازار برده فروشان، و جواز برده ساختن مردانشان و کنیز گرفتن زنانشان.
2. نابود ساختن کعبه به نام اینکه جزء آثار بت پرستی است ـ اگر بتواند ـ و مانع شدن مردم از حج، و تحریک عشایر و قبایل به غارت قافلههای حجاج و کشتن آنان.
3. کوشش به منظور ایجاد روح نافرمانی نسبت به خلیفه عثمانی و تحریک مردم برای جنگیدن با او و تجهیز لشکرهایی برای این منظور، و نیز لازم است با شریفهای حجاز با تمام وسائل ممکنه مبارزه شود، و از نفوذ آنان کاسته گردد.
4. ویران ساختن قبهها و ضریحها و اماکن مقدسه مسلمانان در مکه و مدینه و دیگر بلاد اسلامی که برایش امکان داشته باشد، به نام اینکه اینها بتپرستی و شرک و نوعی اهانت به شخصیت پیامبر و خلفای او و رجال اسلام است.
5. ایجاد هرج و مرج و آشوب در بلاد به هر اندازه که بتواند.
6. انتشار قرآنی دست کاری شده، که احادیثی که ناظر به تحریف قرآناست در آن عملی شده باشد.(دستهای آلوده،۹۲)
همفر پس از بازگشت از انگلستان به سوی بصره روانه شد و پس از آن در جستجوی محمدابن عبدالوهاب عازم نجد گردید. وی با هماهنگی وزارت مستعمرات بریتانیا دور جدیدی از رایزنیهای خویش را برای قیام علیه حکومت عثمانی شروع کرد و در نهایت با همکاری محمدابن سعود حاکم درعیه و محمدابن عبد الوهاب مکتب وهابیت را به عنوان یک مکتب ابداعی به جوامع اسلامی تحمیل نمودند.
محمد بن عبد الوهاب و رابطه اش با مستر همفر
اودر آخرين سفرى كه به خانه خدا رفته بود بعد از انجام مناسك حج به مدينه رهسپار شد و در آنجا توسلات مردم را در نزد قبر پيامبر اكرم (ص) ناپسند شمرد سپس (نَجد) مراجعت كرد و از آنجا به مقصد رفتن به شام به بصره رفت ولى مدتى در آنجا ماندگار شد و اين ماندن آغار آشنايى او با مستر همفر انگليسى كه جاسوس انگلستان در ممالك اسلامى بود گرديد مستر همفر كه جاسوسى ماهر و تربيت شده بود به زبانهاى عربى و تركى و فارسى كاملًا مسلط بود و در طى چند سالى كه در تركيه زندگى كرده بود راجع به اسلام اطلاعات جامعى را جمع آورى نموده بود.
مستر همفر خود درباره اين آشنايى در كتابى جنجالى خاطراتش چنين نگاشت:
من گمشده اى را كه در جستجويش بودم در محمد بن عبدالوهاب يافتم چرا كه آزاد انديشى و غرور و نفرت او از بزرگان زمانه و آراء مستقلش از خلفاى چهارگانه اهل تسنن از برجسته ترين نقاظ ضعف او بود كه من بدان وسيله مى توانستم در او نفوذ كنم و بر او چيره شوم من با او ارتباط خيلى عميقى بر قرار كرده بودم و هميشه غرورش را پرورش مى دادم و باد دماغش را زياد مى كردم و به او تلقين مى كردم كه تو از على و عمر شايسته ترى و اگر پيامبر حاضر بود تو را خليفه خود مى كرد.
بعد از مدتى يك زن مسيحى كه پيشاپيش براى فاسد كردن جوانان مسلمان در بصره بود را به صيغه محمد بن عبدالوهاب در آوردم (صيغه در نزد اهل تسنن حرام است) سپس با آن زن محمد بن عبدالوهاب را به خوردن مشروب تشويق كرديم تا عاقبت موفق شديم سپس- نماز- روزه و جهاد را امرى مستحب و نه از اصول دين در نظرش جلوه دادم و همه را پذيرفت و با هم عمل مى نموديم.
پس از اين اتفاقات محمد بن عبد الوهاب در بصره با اعمال مردم به مخالفت پرداخت ليكن مردم بصره او را بيرون كردند سپس در سال 1139. ق به حريلمه از شهرهاى «نجد» رفت و در همين زمان پدرش هم براى امر قضاوت به اين شهر نقل مكان كرد پدر محمد پس از ديدن و مطلع شدن از نظرياتش در دين با او به جدال و نزاع پرداخت و مردم حرميله نيز با او مشكلات فراوان داشته تا اينكه پدرش در سال 1153 ه. ق از دنيا رفت.
محمد بن عبد الوهاب پس از مرگ پدرش :
محمد بيشتر به اظهار عقايدش پرداخت تا اينكه جمعى از مردم حريمله با كمكهاى فراوان مالى و تبليغاتى بيگانگان به او گرديدند محمدبن عبدالوهاب در سال 1160 ه. ق بوسيله هماهنگى هاى مستر همفر دولت بِريتانيا(انگلستان) و ديگر دستهاى پنهان با محمد ابن سعود (جد آل سعود) كه امير شهر «درعیه» بود آشنا شد و در اين شهر به گسترش فرقه خود به كمك محمد ابن سعود پرداخت و از آن به بعد اين فرقه رسماً شروع به گمراهى مسلمانان نمود محمد بن عبدالوهاب در سال 1206 ه. ق درگذشت ولى از خود عقايد كفرآميز و انحرافى و برگرفته از مكاتب غربى برجاى گذاشت كه در آينده نزديك به آنها خواهيم پرداخت.
جنایات وهابیت
در سال ۱۲۰۸ ه.ق بصره را به تصرف در آوردند و بعد از آن شهر را غارت کردند.
سال ۱۲۱۶ه. کربلا را غارت کردند و اهالی آنجا را به قتل رساندند آنچه در ضریح امام حسین(علیه السلام) بود به تاراج بردند.
در ۱۲۲۲ بر مدینه مستولی شدند و آنچه از اموال در حجره نبی مکرم اسلام بود غارت کردند.
در ۱۲۲۵ به جنگ اهل شام رفتند و اهالی حوران را قتل عام کردند.
در ۱۳۰۵ به جنگ شریف غالب (حاکم مکه) رفتند و مناطق زیادی را تصرف کردند.
در ۱۳۱۷ طائف را تبدیل به سلاخ خانه کردند.
در سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۶ استعمار انگلیس را بر ضد عثمانی یاری کردند و به پاس خوش خدمتی بر کل حجاز تسلط یافتند.
در ۸ شوال ۱۳۴۳ اماکن مقدس بقیع را منهدم و حرم رسول خدا را دوباره تاراج کردند.
در سال ۱۴۰۷ه.ق (۱۳۶۶ ه.ش) مکه را تبدیل به کشتارگاه کردند و در روز روشن بیش از ۵۰۰ حاجی را به شهادت رساندند. که از اتباع ایران و لبنان و عراق بودند(حج خونین)
در سالهای ۱۲۱۶و۱۲۱۸و ۱۲۲۵ به کربلا یورش وحشیانه بردند و صدها نفر از مسلمین را به قتل رساندند و بارگاه مقدس حضرت امام حسین (علیه السلام) را مورد تعرض و اهانت قرار دادند ومدتی هم نجف اشرف را محاصره کردند ولی با مقاومت شدید مردمی و فتوای مراجع معظم قرار گرفته و شکست خوردند....
و در سال های اخیر (روز چهارشنبه ۲۳ محرم الحرام ۱۴۲۷ق ،۳ اسفند ۱۳۸۴ش - در ۲۷ جمادی الاولی ۱۴۲۸ق ،۲۳ خرداد ۱۳۸۶ ش) تخریب حرم مطهر امامین عسکریین در سامرا
و امروز کشتار هر روزه مسلمانان عراقی ،سوری ، پاکستانی و ...
عنایت و اعجاز امیر المؤمنین حضرت علی سلام الله علیه در حمله وهابیت به نجف
(از جمله کرامات حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب سلام الله علیهما داستان وهابیت است) کسانی که به قصد تخریب مرقد مقدس امیرالمومنین و غارت نجف اشرف به این شهر هجوم آوردند، و این داستان را عده ای به من گزارش دادند که خلاصه اش به شرح ذیل می باشد: زمانی که وهابی ها به نجف هجوم آوردند اهل نجف تحصن کردند و به دلیل اینکه وهابی ها شهر را محاصره کردند مردم نجف تا سه روز در شهر خود حبس شدند.
سپس در روز سوم ، ناگهان وهابی ها دیدند یک اسب سوار با هیبتی در حالی که سوار بر یک اسب نجیب بوده و شمشیری از نیام بر کشیده در دستش می باشد و صورتش در حالی که نقاب داشت همانند خورشید تابان نورانی و زیبا بود و شعاع نورش به سمت آسمان ساطع بود در مقابل آنها ایستاد پس به وهابی ها حمله کرد وهمه آنها را کشت فقط یک نفر را زنده گذاشت تا مردم را از این واقعه عجیب با خبر کند.
این شخص (وهابی که حضرت او را نکُشت) وارد شهر نجف شد و خطاب به مردم گفت علی بن ابی طالب افراد ما را به قتل رساند
مردم به او گفتند از کجا می دانی؟
گفت خود علی بن ابی طالب مرا خبر داد.
پس بعضی از مردم در صحت حرف آن مرد وهابی شک کردند
بعضی از علمای نجف به مردمی که شک کردند گفتند بروید به کشته ها نظر کنید اگر هر کدام با یک ضربه کشته شدند این شخص امیرالمومنین بود
وقتی مردم رفتند و نگاه کردند دیدند هر کدام جز یک ضربه بیشتر نخوردند و این کشته ها یا به صورت عمودی از فرق سر تا نوک آلت تناسلی به دو نیم یا به صورت افقی به دو نیم شده بودند با دیدن این منظره همه یقین کردند این آقای نورانی جز امیرالمومنین نبوده
برای اینکه برای مردم اطمینان بیشتری حاصل شود علماء به آنها گفتند این کشته های دو نیم شده را وزن کنید ببینید اگر هر یک از دو نیم به وزن مساوی بودند این آقای نورانی جز امیرالمومنین نبوده.
وقتی این کشته ها را وزن کردند دیدند دقیقاً هر کشته به طور مساوی تقسیم شده اند پس یقین همه بیش از پیش شد و خدا را بر این معجزه بس بزرگ شکر کردند.
جعفر نقدی (1951-1885م ) الانوار العلویه و الاسرار المرتضویه ، ص 428 ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 1387 ه ش.
متن عربی عنایت و اعجاز حضرت علی علیه السلام در حمله وهابیت به نجف
(ومنها قصة الوهابیة ) الذین اتوا لتخریب المرقد المقدس ونهب النجف الأشرف ، وقد حدثنی بها جماعة ، وملخصها : ان الوهابیة لما هجموا على النجف تحصن أهلها وبقوا ثلاثة ایام محصورین فی بلدتهم .
ففی الیوم الثالث وإذا هم بفارس مهیب على فرس نجیب و سیفه مصلت بیده ، منقب شمس جماله ، والنور یشع من وراء نقابه الى عنان السماء ، فرفع على الوهابیة ، فقتلهم عن آخرهم ولم یترک منهم إلا رجلا واحدا لیخبر الناس بما رآه .
فاتى البلدة الشریفة وقال أیها الناس قتلنا علی بن أبی طالب ، فقیل له من این علمت ؟ قال هو اخبرنی بذلک.
فشک بعض الناس فیما قال ! فقال لهم بعض علماء العصر : انظروا الى الضربات التی فی القتلى ، فان کان فی کل قتیل ضربة واحدة فهی ضربة أمیر المؤمنین " ع " فنظروها ، فإذا فی کل قتیل ضربة واحدة لم تثن ، فمن ضربه فی رأسه نزلت الضربة الى مذاکیره ، وخرجت بین رجلیه ، ومن ضربه فی قده قصمه نصفین ، فزال الشک ، وبقى فی بعض النفوس شئ ! فقال لهم ذلک العالم : ان کل قتیل قصم نصفین ، فزنوا النصفین ، فان تعادلا من دون زیادة ولا نقیصة ، فهی ضربة أمیر المؤمنین ( ع).
فلما وزنوا وجدوهما متعادلین ولم یختلفا مقدار شعرة ، فصح ان قاتل هؤلاء هو أمیر المؤمنین " ع " وحمدوا الله على هذه المعجزة العظیمة .
جعفر نقدی (1951-1885م ) الانوار العلویه و الاسرار المرتضویه ، ص 428 ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 1387 ه ش.