eitaa logo
عـ.ـمـ.ـآ.ر.یـ.ـو.ن.³¹³
121 دنبال‌کننده
977 عکس
519 ویدیو
48 فایل
•﴿بِسمِ‌رب‌الحسێن؏﴾♥️! خــآدم ڪـآنــآل @AMMAR_YASER_313 شھیدخرازۍ✐ اگرکاربراۍرضاےخدآست پس‌گفتنش‌براۍچہ؟ پس‌کُپی‌حلالہシ فوروارد هم گشنگھ :)♥ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍•• بیسیمچی مون⇩ @BISIM_chii #التماس‌دعا📿 والسلام♥️ 200...🚶.....300
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم رفقا✨ رمان《پسرک فلافل فروش》رو تا قسمت 20 در کانال گزاشتیم که به دلایلی این چند شب نشد قسمت های جدیدش رو بزاریم🌱 امروز 6 قسمت جبرانی میزاریم☺️ امیدوارم خوشتون بیاد💫
قسمت‌های «22- 21» خدمتتون♥️⇩⇩
🌼🌸🌼🌸🌼🌸 🌸🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸 🌸🌼🌸 🌼🌸 🌸 سال اول طلبگی هادی بود. یک روز به او گفتم: می دانی شهریه ای که یک طلبه می گیرد، از سهم امام زمان(عج) است. باتعجب نگاهم کرد و گفت: خُب شنیدم، منظورت چیه؟! گفتم: بزرگان دین می گویند اگر طلبه ای درس نخواند، گرفتن پول امام زمان(عج) برای او اشکال پیدا می کند. کمی فکر کرد. بعد از آن دیگر از حوزه علمیه شهریه نگرفت! با موتور کار می کرد و هزینه های خودش را تأمین می کرد، اما دیگر به سراغ سهم امام زمان(عج) نرفت. هادی طلبه ای سخت کوش بود. در کنار طلبگی فعالیت های مختلف انجام می داد. اما از مهمترین ویژگی های او دقت در حلال و حرام بود. او بسیار احتیاط می کرد. چرا که بزرگان، راه رسیدن به کمال را دقت در حرام و حلال می دانند. او به نوعی راه نفوذ شیطان را بسته بود. همیشه دقت می کرد که کارهایش مشکل شرعی نداشته باشد. به بیت المال بسیار حساس بود، حتی قبل از اینکه ساکن نجف شود. یادم هست گاهی در پایگاه بسیج درس می خواند، هنگامی که در آخر شب، کار بسیج تمام می شد از دفتر پایگاه بسیج بیرون می آمد! در راهرو، که بیرون از پایگاه بود مشغول مطالعه می شد. شرایط خانه به گونه ای نبود که بتواند در آنجا درس بخواند. برای همین این کار را می کرد. داخل راهرو لامپ هایی داریم که شب نیز روشن است. هادی آنجا در سرما می نشست و درس می خواند! یکبار به هادی گفتم: چرا اینجا درس می خوانی؟ تو حق گردن این پایگاه داری، تمام در و دیوار اینجا را خود تو بدون گرفتن مُزد گچکاری کردی. تمام تزئینات اینجا کار شماست. خُب بمون توی پایگاه و درس بخوان. تو که کار خلافی انجام نمی دی. هادی گفت: من این درس رو برای خودم می خوانم. درست نیست نوری که هزینه اش از بیت المال پرداخت می شه را استفاده کنم. از طرفی چون می دانم این لامپ ها تا صبح روش است اینجا می مانم. اما بیشترین احتیاط او در مورد غذا بود. هر غذایی را نمی خورد. البته دستور دین نیز همین است. برخی از بزرگان، به غذایی که تهیه می شد دقت می کردند. در قرآن نیز با این عبارت به این موضوع تأکید شده: پس انسان باید به غذای خودش(و اینکه از چه راهی به دست آمده) بنگرد.1- سوره عبس 24 در تهران وقتی غذایی تهیه می کردیم می گفت: از کجا آمده؟ چه کسی پخته؟ وقتی می گفتیم پخت مادر است خوشحال می شد، اما غذاهای دیگر را خیلی تمایل به خوردنش نداشت. @sarbazaneseiedAli 🌸 🌼🌸 🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸 🌸🌼🌸🌼🌸 🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🌸🌼🌸🌼🌸🌼 🌼🌸🌼🌸🌼 🌸🌼🌸🌼 🌼🌸🌼 🌸🌼 🌼 می گویند اگر می خواهی شیعه واقعی آقا اباعبدالله را بشناسی سه بار در مقابل او نام مقدس حسین(ع) را بر زبان جاری کنید. خواهید دید که محب و شیعه واقعی حالتش تغییر کرده و اشک در چشمانش حلقه می زند. شدت علاقه و محبت هادی به امام حسین(ع) وصف ناشدنی بود. او از زمانی که خود را شناخت در راه سید و سالار شهیدان قدم بر می داشت. هادی از بچگی در هیئت ها کمک می کرد. او در کنار ذکرهایی که همیشه برلب داشت، نام یاحسین(ع) را تکرار می کرد. واقعاً نمی شود میزان محبت او را توصیف کرد. این سالهای آخر وقتی در برنامه های هیئت شرکت می کرد، حال و هوای همه تغییر می کرد. یادم هست چند نفر از کوچکترهای هیئت می پرسیدند: چرا وقتی آقا هادی در جلسات هیئت شرکت می کند، حال و هوای مجلس ما تغییر می کند؟ ما هم می گفتیم به خاطر اینکه او تازه از کربلا و نجف برگشته. اما واقعیت چیز دیگری بود. محبت آقا اباعبدالله(ع) با گوشت و پوست و خون او آمیخته شده بود. او تا حدودی امام حسین(ع) را شناخته بود. برای همین وقتی نام مبارک آقا را در مقابل او می بردند اختیار از کف می داد. خوب به یاد دارم صبح ها برای نماز به مسجد می آمد. بعد از نمازصبح در گوشه ای از مسجد به سجده می رفت و در سجده کل زیارت عاشورا را قرائت می کرد. هادی هرجا می رفت برای هیئت امام حسین(ع) هزینه می کرد. در مورد هیئت رهروان شهدا که نوجوانان مسجد بودند نیز همیشه جزو بانیان هزینه های هیئت بود. هادی در زمانی که ساکن نجف بود، هرشب جمعه کربلا می رفت. در مدت حضور در کربلا از دوستانش جدا می شد و خلوت عجیبی با مولای خود داشت. خوب به یاد دارم که هادی از میان تمام شهدای کربلا به یک شهید علاقه ویژه داشت. بعضی وقتها خودش را مثل آن شهید می دانست و جمله آن شهید را تکرار می کرد. هادی می گفت: من عاشق جُون، غلام آقااباعبدالله هستم. جُون در روز عاشورا به آقا حرف هایی زد که حرف دل من به مولا است. او از سیاه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اینکه لیاقت ندارد که خونش در ردیف خون پاکان قرار گیرد. من هم همینگونه ام. نه آدم درستی هستم. نه...  در این آخرین سفر هادی مطلبی را برای من گفت که خیلی عجیب بود! هادی می گفت: یکبار در نجف تصمیم گرفتم که سه روز آب و غذا کمتر بخورم یا اصلاً نخورم تا ببینم مولای ما امام حسین(ع) در روز عاشورا چه حالی داشت. این کار را شروع کردم. روز سوم حال و روز من خیلی خراب شد. وقتی خواستم از خانه بیرون بیایم دیدم چشمانم سیاهی می رفت. همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم. از آن روز بیشتر از قبل مفهوم کربلا و تشنگی و امام حسین(ع) را می فهمم.   @sarbazaneseiedAli 🌼 🌸🌼 🌼🌸🌼 🌸🌼🌸🌼 🌼🌸🌼🌸🌼 🌸🌼🌸🌼🌸🌼
💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر ایمان واردِ قلب شود کارها اصلاح می‌شود ایمان به خدا نور است ایمان بہ خدا باعث می‌شود کہ تمامِ تاریکۍها از پیشِ پایِ مومنین برداشتہ بشود. @sarbazaneseiedAli
عـ.ـمـ.ـآ.ر.یـ.ـو.ن.³¹³
#استوری‌‌ #مذهبی #شهید_ابراهیم_هادی اگر ایمان واردِ قلب شود کارها اصلاح می‌شود ایمان به خدا نور اس
هروَقت اسمِ آسِمان می‌آیَد یادِ تو می‌اُفتم تویی که چِشمانَت آسِمان است تویی که ݪبخندَت بویِ خُدا دارَد تویی که پاڪی و نورِ ایمان از صورتِ همچون ماهت پیداست..:) @sarbazaneseiedAli
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ✨⃟🕊 عشق‌یعنی: آرامش‌کنار‌مزار‌یہ‌"شھید‌گمنام"🖐🏻 ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🌿⃟♥️ @sarbazaneseiedAli
عـ.ـمـ.ـآ.ر.یـ.ـو.ن.³¹³
#شهیدانه #مذهبی ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ✨⃟🕊 عشق‌یعنی: آرامش‌کنار‌مزار‌یہ‌"شھید‌گمنام"🖐🏻 ـ ـ
~•|🖇📓|•~ مهدی،مهدی،یاسربگوشی؟! مهدی‌جان‌به‌گوشم یاسرجان‌به‌بچه‌ها‌بگو: خط‌به‌خطی‌که‌تو‌فضای‌مجازی‌مینویسن🖋 روهمه‌شهدامیبینن! ولاتحسبن‌الذین‌قتلوا‌في‌سبيل‌الله امواتا‌بل‌احیاعند‌ربهم‌یرزقون🕊 ــــــــ ــــــــ ــــــــ ــــــــ ـــــــ @sarbazaneseiedAli
و شَـهادت نام گِرِفت...!وقتے خُدا ڪسے را ڪُشت اَز شِدَت| عِـشق |...💚 ➣ @sarbazaneseiedAli
نفهمیدم آمدنت را حیران بِنگرم یا رفتنت را مات بِگِریم ..! باد آورده را باد می برد ! قبول ... اما دل مرا که باد نیاورده بود ..! シ⇩⇩⇩