👇👇👇
💠دلبستگی به دنیا در کلام امام حسین(ع)
✍️خداوند متعال در درون انسانها عقل و نفس قرار داده است، به طور طبیعی این دو امر با یکدیگر در تضاد هستند، بدون تردید آنچه که نفس میگوید و میخواهد، مادامی که مهار نشده و در اختیار عقل قرار نگرفته غیر از آن چیزی است که عقل میگوید. هر کدام از این دو جنود و سپاهیانی دارند که با آنها به نبرد میپردازند. مثلاً جنود عقل؛ علم انسان، دانش انسان، دانستنیهای انسان، اعتقادات انسان، اینها همه جنود عقل هستند. جنود نفس هم مشتهیات نفس است. لذّات مادی، مقام، شهرت، لذّات جنسی، خوراکیها، اینها جنود نفس هستند. این تضاد در درون انسان منجر به یک نبرد درونی میشود، گاهی غلبه با نفس است و گاهی غلبه با عقل است.
👈اگر نفس غالب شود نفس میشود مُطاع و دست و پا و چشم و گوش انسان مطیع میشود ، نفس مطاع میشود. قرآن مجید در همین رابطه میفرماید که نفس گاهی مطاع میشود:
🗞«أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ[۲] أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلاً» [۳] معبود برخی از افراد، هوای نفس آنها است اما برخی هم عقل را حاکم میکنند.
👈شعری که از مرحوم شیخ بهائیu در صمدیه در بابی که بیان میکندگاهی مضاف از مضافالیه کسب تذکیر میکند و گاهی کسب تأنیث میکند، آمده است، که إنارة العقل که اضافه شده إناره به عقل، إنارة العقل مکسوف بطوع الهوى.[۴] نور عقل با اطاعت از هوی کسوف پیدا میکند یعنی خاموش میشود و عقل کارایی خود را از دست میدهد.
@gordan_bar_khat
ݪینڪ ناشناسمونھ📦
#نظڕی
#انتقادی
#سخنے و....
داشتین در خدمتیم🖤
https://harfeto.timefriend.net/16278256785560
✨﷽✨
✍روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟
پاسخ داد پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟
💥هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را میشنوم. همهی اینها از یک دعای مادر است
📚 آیت الله میلانی
@gordan_bar_khat