اَسـکآف | 𝐀𝐒𝐊𝐀𝐅
ولی شعرای جناب محمد رسولی >>>
میگن: الحق که اینجا تبریزه ، تبریز .
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ سنین ایاغیوه دورماخ عموغلی واجبدی ، بی عشقیدی بله فیکر اتمه عادت ایلمیشم ›
اشکهایم را هدیه میبرم به آن کوچههای مدینه که صدای نالهات را در خود گم کردند . .
اَسـکآف | 𝐀𝐒𝐊𝐀𝐅
روضهی بارون دیشب جواب داد : )
شایدم ابرا طاقت روضهی مادر و آتیش و در و نداشتن دیگه اشکاشون ریخت ، شایدم برا دل حیدر و بچههای زهرا باریدن ، شایدم از نبودن اون روز برا خاموش کردن آتیش در و خونهی علی انقدر شرمنده بودن که تاب نیاوردن و بغضشون شکست . .
باران، مسافر آسمان است و دلتنگی، مهمان دل ؛
چه شباهتی است میان این دو رهگذر غریب که هر دو ترانههای کهنه را در حافظۀ من زمزمه میکنند.