eitaa logo
‹ آیِ‌ھ ›
2.7هزار دنبال‌کننده
413 عکس
146 ویدیو
0 فایل
⸤ بسم ِرب ِامیرالمؤمنین ⸣ - لحظه‌ی آخرمان اولِ مجنونی ماست ، یَرَنی لذت مرگ است به لبخند علی . أوَّلُنَا علي ، أوْسَطُنا علي ، آخِرُنَا علي ، کُلُنا علي ! * کپی ؟ عُرف فوروارد . [ تحت لوای ِآقای ¹¹⁰ ] خدمـات : @Aye_h1
مشاهده در ایتا
دانلود
‹ آیِ‌ھ ›
⸤ - اصفهان، شهر گنبدهاۍ فیروزھ‌اۍ🦋(: ⸣
اصفھان نشان می‌دهد کهـ جریان تدیّن و تشرّع با جریانِ علم و صنعت و فرهنگ و تمدّن و امثال اینهـا درهم‌تنیده‌اند... این نمونہ‌ای از تمدّن ایرانیِ‌ما است؛ تمدّن‌ایرانۍ که روزگاری در قلّه‌ی تمدّن بشری قرار داشتهـ .. [بیانات‌امروزرهبرمعظم‌انقلابـ☁️]
امام علی (ع) در فراق ِ فاطمه اش این چنین نوشته : گریه میکنم و از این میترسم . . . که بی تو زیاد زنده بمانم (:
نجف مدد ..
بسم الله .
خوشا آن‌ غریبی که‌ یارش‌ تو‌ باشی .. شاه ِنجف .
خوشبخت فقط کاشی های حرم .. : )) .
‹ آیِ‌ھ ›
امام علی (ع) در فراق ِ فاطمه اش این چنین نوشته : گریه میکنم و از این میترسم . . . که بی تو زیاد زند
شنیدم بَستَرت را جمع کردی . . . و با سختی پَرَت را جمع کردی ؛ شنیدم آب دادی به حسین ! حواس ِدخترت را جمع کردی (:
در حرم ِمطهر حضرت فاطمه ی معصومه و مسجد مقدس جمکران به یاد : طلوع ؛ حنای قصه ها ؛ مسلک ؛ نقطه سر خط ؛ مفتش ؛ بارمان ؛ حیدر کرار ؛ رشحه ؛ قطعه بهشت ؛ سرباز ؛ شیخ السکوت ؛ پرازحرف ؛ بچه هیئتی ؛ متروح ؛ چشمان ِاو ؛ صحیفه دل ؛ زعاف به ویژه همراهان همیشگی آیِ‌ھ (: و تمام ِعزیزانی که ناخواسته فراموش کردم .
+ حال خوب ؟ - فقط در نجف دیده‌ایم ..
آخ که چقدر دلم تنگه :)
-
شده دلتنگ بشوی ؟ چاره این نیابی جز اشک ! من ب این چاره بیچاره دچارم هرشب ..
علی را گر که بردارند از بین شهادت‌ها، صدا از بند بند این اذان بیرون نمی‌آید؛ چه زحمت میکشی بیهوده عزرائیل، از این تن؟! نخواهد حیدر کرار جان بیرون نمی‌آید!
هدایت شده از ‹ آیِ‌ھ ›
[ ارامش ِدل ِهر مومن علی و ذلفقار اوست . ]
هدایت شده از ‹ آیِ‌ھ ›
(((((:
ای آنکہ نامه‌ی‌ نانوشتھ دانـے ؛ از حالِ خرابِ ما ؛ پیکۍ بر تو رسیده‌ست ؟!
نمی‌خواهم‌ برنجانم‌ دلت‌ را بی‌سبب‌ اما ؛ چگونه‌ مرگ‌ ِیک‌ مادر ، چهل‌ تن‌ متهم‌ دارد :)
جونِ‌من‌به‌فدات‌ای‌عموی‌حرم¹³³
به تـعداد نیس که! به معرفتـہ . . یوسف 11 تا برادر داشت ؛ حسین یه عباس . .
از گوشه ی خرابه مرا کربلا بده ..
ای‌ ماهِ‌ کاملی‌ که‌ لکی‌ نیست‌ روی ِتو ! قلبم‌ برای‌ دیدن ِروی تو لک‌ زده‌ ..
-
‹ آیِ‌ھ ›
-
گفتم به اذانم که [ علیاً ولی الله ] تا کور شود هر که امیرش تو نباشی .
گرچه یکم درآمد کار ِپدرم از بقیه کمتر بود ؛ اما آبروی ِمحله ی ما بود پدرم چون غلام ِحیدر بود ♥️(: