🌹 #سلامامامزمانم
سلام بر تو
ای مولایی که دستگیر درماندگانی.
بشتاب ای پناه عالم
که زمین و زمان درمانده شده!
🌼 السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ
🌼 ...وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ و
🌼 سلام بر تو اي پرچم برافراشته
🌼 سلام بر تو ای فريادرس
🌼 و ای رحمت گسترده
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج
🌹🍃🌹🍃
مولای ما، مهدی جان🌺
طاعات و عباداتتان قبول حق...
برای دست های خالی مان دعا کنید پدر ...
برای دل های شکسته مان، چشمان به راه مانده مان، جان های مضطرب و ملتهب مان دعا کنید پدر ...
دعا کنید این روزهای تلخ تمام شود و زندگی به روی ما لبخند زند ...
دعا کنید برای نجاتمان پدر ...
دعا کنید خدا شما را برساند ...
💖أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج💖
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🌹اهمّ مقدمات انتظار فرج، توبه و طهارت از گناهان
✍آیت الله بهجت(ره): ما باید انتظار فرج حضرت غائب عجلالله را داشته باشیم، و فرجش را فرج عموم بدانیم، و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم؛ ولی آیا میشود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشیم، بدون مقدمات و تحمل ابتلائاتی که برای اهل ایمان پیش میآید؟! بااینحال، چه اشکالی دارد که تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم؛ یعنی اینکه بخواهیم بیش از این بلاها که تا به حال بر سر مؤمنین آمده، بلای دیگری نبینند؟! در هر حال، باید منتظر فرج باشیم، ولی با مقدمات آن. ولی میدانیم که ضعیفیم و طاقت ابتلائات سخت را نداریم؛ لذا از خدا بخواهیم که شیعه بعد از این دیگر به ابتلائات بیشتر، مبتلا نشود. و اهمّ مقدمات انتظار فرج را که توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل کنیم.
📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٨٠
درمحضرحضرت دوست
🌷مهدی شناسی ۲۳🌷 ◀️ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﯿﭻ ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ،ﻫﯿﭻ ﻋﻠﻤﯽ،ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (ﻋﺞ) ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺍﻡ ﺍﻟﻤﻌﺎﺭﻑ،ﺷﻨ
🌷مهدی شناسی ۲۴🌷
◀️ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﺮﻓﺎﻧﯽ ﺍﻣﺎﻡ،ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺳﯿﺮﻩ،ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﯼ ﺍﯾﺸﺎﻥ.
◀️ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻣﺎﻣﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻌﺎﺩ،ﺍﻣﺎﻣﺖ،ﻭﻻﯾﺖ،ﺑﻨﺪﮔﯽ ﻭ ﻋﺒﻮﺩﯾﺖ ﻧﺪﺍﻧﯿﻢ،ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ!
◀️ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﯾﺰﯾﺪﯾﺎﻥ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻠﻤﯽ ﻭ ﺻﻮﺭﯼ ،ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ امام حسین (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ)ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﺮﺩﻧﺪ!
◀️ ﭘﺲ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﺮﻓﺎﻧﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ(ﻋﺞ ﻟﻠﻪ ﻓﺮﺟﻪ) ﺍﺳﺖ؛ﻧﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻠﻤﯽ.
❓❓ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﺮﻓﺎﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ؟ﯾﻌﻨﯽ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﻮﺩ،ﻋﻘﻞ ﺧﻮﺩ،ﻧﻔﺲ ﺧﻮﺩ،ﻣﺤﯿﻂ ﺧﻮﺩ،ﻋﺮﻑ ﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﺎﺹّ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺷﻮﯾﻢ.
◀️ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ)ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ(ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ:"ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:"ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ!ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﮐﻪ ﺫﮐﺮﺵ ﻋﺰﯾﺰ ﻭ ﺟﻠﯿﻞ ﺍﺳﺖ،ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ؛ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺷﻨﺎﺧﺘﻨﺪ،ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻨﺪ.ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﺘﯿﺪﻧﺪ،ﺑﺎ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺍﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ."
◀️ﺳﭙﺲ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ:ﯾﺎﺑﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ!ﭘﺪﺭ ﻭﻣﺎﺩﺭﻡ ﻓﺪﺍﯾﺖ،ﻣﻌﻨﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺪﺍ ﭼﯿﺴﺖ؟ﻓﺮﻣﻮﺩ:"ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺍﻫﻞ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺳﺖ؛ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻃﺎﻋﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻭﺍﺟﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ."
#مهدی_شناسی
#قسمت_24
🔵#علائمظهور ۹
💠نامِ یمانی؟!
🔹1- يمانی:
در بيشتر روايات ائمه، از اين واژه استفاده شده است.
امام باقر عليه السلام در پاسخ به اين سؤال که: چه زمانی قائم شما ظهور خواهد کرد،⁉️
فرمودند: «هنگامی که مردان شبيه به زنان شوند... و سفيانی از شام و يمانی از يمن قيام کند...»
🔹2- منصوراليمانی:
امام باقر عليه السلام فرمودند: «... سپس منصور يمانی همراه سپاهيانش از سوی صنعا به سوی آنها رهسپار می شود.» [ همچنين «منصور» نيز به کار برده شده]
🔹3- خليفة اليمانی:
از ارطاة چنين نقل شده: «در زمان آن پيشوای يمانی (خَليفَةُ اليَمانی) که استانبول و روم به دست او فتح می شود، دجال ظهور می کند...»
🔹4- قحطانی:
که ظاهرا يکی از نَسَب تيره های مختلف يمن، قَحطان است.
📚 تأملی در نشانه های ظهور، ص70-79
🔵#علائمظهور ۱۰
💠همزمان بودن قیام یمانی و سفیانی؛
🔹امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«خروج سفيانی و خروج يمانی با پرچم های سفيد از يمن، در يک روز و يک ماه و يک سال خواهد بود.»
📚کتاب الغيبه، طوسی، ص۴۴۶
🔘امکان دارد اين، کنايه از "شدت پيوستگی دو جريان" باشد و اين امر، منافاتی با وجود فاصله ی اندک ميان آن دو ندارد. به عنوان نمونه:
🔹 امام صادق علیهالسلام فرموده اند:
«يمانی و سفيانی همانند دو اسب مسابقه پشت سر يکديگر فرا ميرسند»
📚الغيبه نعمانی، باب۱۸، ح۱۵
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝وقت و زمان رو تلف میکنیم در صورتی که اماممان ، امام زمانست
ظهور و نزدیک بدونید .mp3
2.58M
⭕️ استاد رائفی پور
📝 ظهور را نزدیک بدونید
👌 از دست ندهید
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_175
بعدم پریدم رو تخت. روحیه ام بکل عوض شده بود. با خوشحالی رفتم پائین نمی دونم چرا احساس کردم رنگ مامان پریده.
داشت با تلفن حرف میزد. با دیدن من گفت:
هپس میای دیگه. باشه خداحافظ
و گوشی رو گذاشت. با بی خیالی گفتم:
_مامان امشب زیادی کرم پودر زدیا.
مامان هیچی نمی گفت.منم بی خیال رفتم تو آشپزخونه و برای خودم یه چایی ریختم و داشتم می رفتم بالا که مامان صدام کرد:
_ ترنج؟
_بله؟
_مامان مطمئنی خوبی؟
_پوف مامان به خدا دیونه شدم بس که همه اینو پرسیدن.
مامان ول کن نبود پا شد اومد طرف منو دستم و کشید و برد و نشوند کنار خودش.
_اصلا بیا با هم درد و دل کنیم.
چشمام گرد شده بود. مامان و این حرفا.
_مامان حالا من باید بپرسم حالت خوبه؟
_من خوبم تو چی؟
واقعا گیج شده بودم.
_مامان می ذاری برم.
مامان عصبی گفت:
_نخیر یعنی چی صبح تا شب چپیدی توی اون اتاق. نه باید همین جا بشینی.
واقعا این حرفا از درک من دیگه خارج بود. چند دقیقه بعد سر و کله بابا نگران پیدا شد. من هاج و واج مونده بودم چه خبره
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_176
من هاج و واج مونده بودم چه خبره.
مامان با دیدن بابا منو ول کرد و بابا برد و تو اتاقشون.خدایا اینا امشب یه چیزیشون میشه.تا آخر شب زیر نگاهای عجیب و غریب مامان و بابا
و بعدم ماکان داشتم خل میشدم.
به طرز وحشتناکی همه شون سعی داشتن به من توجه نشون بدن.من خلم اصلا نمی
فهمیدم چه خبره.
یه بارم به شوخی به بابا گفتم:
_ بابا من یه لپ تاپ نو می خوام
که بابام فورا گفت:
_ باشه فردا با ماکان برو هر چی دوست داری بخر.
منتظر بودم ماکان بگه من وقت ندارم که دیدم اونم گفت:
_باشه فردا صبح میرم.
واقعا فکر میکردم دارم خواب می بینم. بلند شدم برم بخوابم که دیدم همه زل زدن به من انگار که دارم کجا می رم.
تا فردا عصر بشه و بتونم یه بهانه جور کنم. کفرم بالل اومد. مامان می خواست به هر ضرب و زوری شده منو نگه داره.ولی آخرش رفتم. از چهار ده دقیقه ای گذشته بود که رسیدم جایی که الهه قرار گذاشته بود.خبری از الهه نبود.
_اه بیا مامان خانم رفته دیگه.با حرص پامو کوبیدم به نیمکت که دیدم الهه داره از دور میاد.دویدم طرفش.
_منو باش که فکر کردم من دیر کردم.
_نخیر خانم من یه بار اومدم و رفتم.
_خیلی خوب آوردیش؟
_آره بابا چقدر هولی تو.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻