eitaa logo
درمحضرحضرت دوست
675 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4هزار ویدیو
70 فایل
لینک کانال : @Abbasse_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ثواب نشر کانال هدیه برسلامتی اقامون امام زمان(عج) وشادی روح شهید عباس کردانی ادمین کانال @labike_yasahide
مشاهده در ایتا
دانلود
‌⭕️اضطرار فرج♨️ ‌💠حضرت ولیعصر ارواحنا فداه فرموده‌اند: «وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ». 💠نمی‌فرمایند «من ‌اللسان»، که زبان‌هایشان را یکی کنند؛ می‌فرمایند: قلب‌هایشان را مجتمع کنند، قلبشان مرا بخواهد. 💠وقتی یک مجلس چند صد هزار نفری، اللّهم عجّل لولیّک الفرج را بگویند و قلبشان نخواهد، خدای‌تعالی به قلبشان نگاه می‌کند یا به زبانشان؟؟؟ 💠یک‌وقت ممکن است شما هزار مرتبه هم اللّهم عجّل لولیّک الفرج را بگویید وقتی هم می‌خوابید قلباً امام زمان ارواحنافداه را نخواهید. 💠شاید با خود بگوییم:من گناهکار هستم، قصد هم ندارم گناه را ترک کنم، آقا می‌خواهد بیاید مرا وادار کند گناه نکنم. پس نیاید!!! 💠ولی وقتی انسان فهمید گناه بد است و آن‌ کسی که می‌تواند مرا از این زندان، از این منجلاب نجات بدهد امام زمان ارواحنافداه است، پس بیاید. 💠مثل مریضی که دارد در بیمارستان درد می‌کشد، به پرستار می‌گوید: چرا دکتر نمی‌آید؟ من دارم درد می‌کشم. 💠این احساس درد باید در ما زنده شود. اگر زنده نشود ما در خواب هستیم. اگر کسی احساس درد نمی‌کند، خواب است، برود یک فکری بحال خودش بکند. 💠فکر انسان باید تنظیم شود. وقتی تنظیم شد «خواست» در ما ایجاد می‌شود. این «خواست» می‌آید تمام سراپای وجود ما را می‌گیرد و قلباً انسان می‌خواهد. بعد عملاً در این جهت قدم برمی‌دارد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 ⭕️ارزش بالای : ❤️ امام ( علیه السلام ) فرمود: 🔰 زمانی بر مردم فرا میرسد که امام آنها از نظرشان میشود . خوشا به حال آن کسانی که در آن زمان بر امر ما بمانند ، کمترین چیزی که از ثواب به آنها میرسد اینکه خداوند متعال آنها را ندا میکند و میفرماید : ☑️ای بندگان و کنیزان من ، به سرّ من ایمان آوردید و غیب مرا باور داشتید ، پس باد شما را به نیکی و ثواب از من که شما به حق ، بندگان و کنیزان من هستید ، از شما می پذیرم و شما را میکنم ، و گناهانتان را ، و به سبب باران به بندگانم میرسانم ، و بلا را از ایشان دفع میکنم ، اگر شما نبودید عذاب خود را بر آنان نازل میکردم . 📚کمال الدین :۱/۳۳۰ 🌹 🌹 ‌‌❣ 
💚 چه کنیم تا از اصحاب امام زمان عج باشیم؟ 💖🌺 جواب از لسان گهر بار امام صادق علیه السلام : 🔸 عَنْ أبِي عَبْدِاللهِ عليه السّلام قالَ: 🌼 مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكونَ مِنْ أَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَلْيَعْمَلُ بِالْوَرَعِ وَمَحاسِنِ الْأَخْلاقِ وَهُوَ مَنْتَظِرٌ فَاِنْ ماتَ وَقامَ الْقائِمُ بَعْدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكهُ. 💜 امام صادق عليه السّلام فرمودند: 🌸 كسي كه دوست مي‌دارد از اصحاب امام قائم بشمار آيد، پس در انتظار بسر ببرد و ورع و پارسايي را پيشه خود سازد و به محاسن اخلاق بپردازد، اين چنين كسي را منتظر گويند و اگر بميرد در حاليكه امام خود را زيارت نكرده باشد، پاداش وي بسان كساني است كه در ركاب امام حضور دارند. 📚 مستدرك سفينة البحار، ج ۶، ص ۱۸۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 شب خواست از ماکان بپرسد ولی هر کار کرد نتوانست ولی اینقدر این کار را تابلود انجام داد که ماکان مشکوک شد. شب قبل از خواب ماکان سری به اتاق ترنج زد برایش عجیب بود که ارشیا سه چهار روز سراغ او نیاید. درست بعد از همان شب. دست به سینه کنار در اتاق ترنج ایستاد و به او که داشت وسایلش را جا به جا می کرد نگاه کرد. ترنج متوجه او شد با تعجب گفت: -کاری داری؟ ماکان وارد اتاق شد و کنار میز ترنج ایستاد و در حالی که با وسایل روی میزش بازی می کرد گفت: -می خواستی چیزی بپرسی از من؟ ترنج جا خورد ولی خودش را با وسایلش سرگرم کرد و سعی کرد تا می تواند لحنش بی خیال باشد. -ها؟ نه چیز مهمی نبود. -خوب همون چیزی که مهم نبود چی بود؟ -هیچی بابا. توی برد زده بود این هفته کلاسای آقای مهرابی تشکیل نمشه می خواستم بدونم چرا نمیآد. ماکان با ابرو های بالا رفته به ترنج نگاه کرد: -اون وقت چرا باید برات مهم باشه؟ ترنج سعی کرد با مسخره بازی ذهن ماکان را منحرف کند: -بنده خدا اگه بدونه بچه ها چی پشت سرش می گن حتما سکته می کنه. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 ماکان نشست روی تخت و با دقت به حرکات شتاب زده ترنج خیره شد: -چی میگین؟ -بنده خدا رو داماد کردن فرستادن ماه عسل. و از این حرف خنده اش گرفت. خنده اش واقعی بود. ماکان هم خندید و گفت: -عجب جایی گیر کرده بدبخت. -آره بابا یه مشت دختر ندید بدید. استاد بنده خدا شده سوژه. ماکان دراز کشید روی تخت ترنج و گفت: -فکر کنم زیادم بش بد نگذره؟ ترنج از دهانش پرید: -آره همین ارشیام. با اون اخم تخمش. و یک لحظه لبش را گزید. تازه فهمید چقدر صمیمی و راحت اسمش را جلوی ماکان به زبان اورده یادش نمی امد تازگی اینقدر راحت از او حرف زده باشد. ماکان بلند شد و در حالی که از اتاق خارج میشد شب بخیر گفت.ترنج دستی به صورتش کشید و گفت: -اه خاک تو کله ات ترنج بگیر جلوی اون زبون بی صاحب و. همان جور دست به دهان ایستاده بود و داشت با خودش غرغر میکرد که ماکان برگشت: -چیزی شده داداش؟ 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 ماکان دستی توی موهایش کشید و گفت: -ترنج... -بله داداش؟ ماکان با نگرانی به اونگاه کرد و گفت: -اگه مشکلی داشته باشی به داداشت که میگی نه؟ ترنج سر به زیر انداخت و انگشتانش را به هم فشرد. بعد سرش را بالا آورد و رو به ماکان گفت: -حتما داداش. ماکان لبخند کوچکی زد و رفت. ترنج روی تخت نشست و سرش را میان دستانش گرفت. یعنی بو برده؟ شاکی از دست خودش بلند شد و چراغ را خاموش کرد. ماکان از حرفهای ترنج کمی نگران شده بود. همان شب با موبایل ارشیا تماس گرفت. گوشی اش خاموش بود.عجیب بود. ارشیا اینجور ادمی نبود. انها مثل برادر بودند. هر مشکلی برای یکی شان پیش می آمد ان یکی همیشه کنارش بود. هیچ چیزی پنهان از هم نداشتند. حالا چه اتفاقی افتاده بود که ارشیا خودش را از ماکان دور کرده بود. ماکان کلافه توی اتاقش قدم می زد. برای تماس گرفتن با خانه اش هم دیر بود. تصمیم گرفت صبح در اولین فرصت با خانه ارشیا تماس بگیرد. روی تخت دراز کشید و یک بار دیگر شماره ارشیا را گرفت. نه باز هم خاموش بود.ماکان آشفته خوابید. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ @Abbasse_Kardani
شبتون مهدوی دعای فرج🙏
♥ سلامی از ذره ای کوچک به روشن ترین خورشید ... سلامی از قلبی مضطرب به بزرگترین آرامش ... سلامی از چشمانی منتظر به زهرایی ترین یوسف ... سلامی از من که تنهاترینم به تو که مولای منی ، أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ‌