Tahdir joze5.mp3
3.96M
📑#ویژه برنامه ماه مبارک رمضان
📖تلاوت روزانه یک جزء ازقرآن کریم
به صورت تحدیر(تندخوانی
🌟جزء پنجم قرآن کریم🌟
👤استاد معتز آقایی
🖇 به همراه متن جزء پنجم قرآن کریم به صورت فایل pdf
لینک کانال : @Abbasse_kardani
5.pdf
9.07M
✨📖✨متن جزء پنجم قرآن کریم به
صورت فایلpdf
لینک کانال : @Abbasse_kardani
👆نکات کلیدی و کاربردی
#زندگی_موفق در جزء پنجم قرآن
لینک کانال : @Abbasse_kardani
🕌 در محضر امام روح الله (۱۰۶۲)
💠ماه مبارك ميتواند انسان را موفق به بسياري از امور بكند. ماه مبارك ميتواند انسان را طوري كند كه تا ماه مبارك ديگر يا تا آخر ديگر كنترل بشود و تخطي از آنچه رضاي خداست نكند.
#امام_خمینی
📚صحیفه نور، جلد ١٩، صفحه ۱
لینک کانال : @Abbasse_kardani
25.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «معجزه عجيب امام زمان(عج)»
🔺داستان عجیب سعید چندانی، نوجوان اهل سنت که بخاطر بیماری سرطان توسط دکترها جواب میشود اما بعد از توسل به امام زمان(عج) شفا پیدا میکند و مدتی بعد از شفا یافتن توسط وهابی ها به شهادت می رسد...
🔺نوجوانی که در مسجد مقدس جمران امام زمان(عج) و حضرت زهرا(س) را میبيند
@Abbasse_Kardani
✨﷽✨
#ڪلام_امـیــــر
✍جمله ای زیبا از حضرت علی(ع)
نه سفیدی بیانگر زیبایی است..
و نه سیاهی نشانه زشتی می باشد..
کفن سفید اما ترساننده است
و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است..
انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش....
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و
نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی...
نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش
انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فكرش ،
شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش ،
وقابل احترام نمیگردد جز به سبب اعمال نیكش.
📚ارمـغـانی از نـهجالبـلاغـه
لینک کانال : @Abbasse_kardani
4_5854773871718170776.mp3
2.76M
🎧|توصیه هاے فـوق العادهے
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی(ره)
بـراے ورود بـــه #مـاه_رمضان
✅| #شدیدا_توصیه_میشه❗️
@abbase_kardani
•═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═
#راه_به_دست_آوردن_معرفت_امام_زمان(عج)
🔰قسمت دوم
🔸#معرفت_امام_زمان(ع) نیز چون برخی دیگر از معرفت ها از دو طریق حاصل می شود.
🔺ازراه های پی بردن به مراتب و مقامات بلند امامان معصوم شیعه به طور کلی و امام عصر(عج) به طور خاص،
🔺مطالعه و تأمّل در کتاب ها و مقاله هایی است که در این زمینه نگاشته شده است.(3)
👈 هم چنین خواندن زیارت جامعه کبیره و تأمّل و تدبّر در اوصافی که در این زیارت برای ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل شده، در حصول معرفت نسبت به مقام و جایگاه امام در هستی بسیار مۆثر است.(4)
🔸شاید بتوان گفت شناخت نشانه های ظهور نیز یکی از #فروع_شناخت_امام عصر(عج) است؛ زیرا شناخت دقیق نشانه های ظهور سبب می شود انسان، فریب مدعیان دروغین مهدویت را نخورد و در دام شیّادانی که ادّعای «مهدی» بودن دارند، نیفتند.
برای ظهور منجی آخرالزمان، نشانه های حتمی و تردید ناپذیری شمرده شده است که با مشاهده آن ها به حقانیت آن منجی و این که او واقعاً همان امام منتظر؛یعنی امام مهدی (عج) است، می توان پی برد. بنابراین، بر همه منتظران لازم است که پس از شناخت کامل امام عصر(عج)،به مطالعه و شناسایی نشانه های ظهور نیز بپردازند.(5)
🔸در آموزه های اسلامی بر تأثیر پرهیزکاری و انجام اعمال شایسته در حصول معرفت راستین و نهادینه شدن آن در وجود آدمی بسیار تأکید شده است. بر اساس این آموزه ها انسان می تواند با عمل کردن به آموخته های خود، مرزهای دانایی اش را گسترش دهد و به آن چه نمی داند دست یابد. قرآن کریم دراین زمینه می فرماید: «یاأیها الّذین آمنوا إن تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً؛(6) ای کسانی که ایمان آورده اید، اگرازخدا پروا دارید، برای شما [نیروی] تشخیص حق از باطل قرار می دهد». و درجایی دیگر می فرماید: «إلیه یصعد الکلم الطیّب و العمل الصّالح یرفعه؛(7) سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و کارشایسته به آن رفعت می بخشد».
✏️پی نوشت:
3-سید محمد مهدی میرباقری، «معرفت الله، معرفت ولی خداست». موعود، سال پانزدهم، ش 70، آذر 1385؛ «معرفت امام عصر(عج): اقتراح با حضورحجج الاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری، سید محمدمهدی میر باقری و دکترابراهیم شفیعی سروستانی»، موعود،سال دوازدهم،ش 86 و 87، فروردین و اردیبهشت 1386,
4-برخی ازشرح های زیارت جامعه کبیره که علاقه مندان را در درک مفاهیم بلند مطرح شده دراین زیارت یاری می کند، به شرح زیراست:سید حسین همدانی درود آبادی،الشموس الطالعة فی شرح الزیارة الجامعة،احمد زمردیان، مقام ولایت در شرح زیارت جامعه کبیره، عبدالعلی گویا، علی و زیارت جامعه کبیره؛عبدالله جوادی آملی،ادب فنای مقربان:شرح زیارت جامعه کبیره،تحقیق و تنظیم محمد صفایی؛ محمدباقر تحریری، جلوه های لاهوتی: شرح زیارت جامعه کبیره، 3 ج.
5-برای آشنایی با نشانه های ظهور می توان به کتاب های زیرمراجعه کرد: سیدحسین میرجهانی، نوائب الدهور فی علایم الظهور، دو جلد در چهارمجلد؛ علی کورانی، عصر ظهور، ترجمه کتاب عصر الظهور، ترجمه: عباس جلالی؛ کامل سلیمان، روزگارهایی یوم الخلاص، ترجمه: علی اکبر مهدی پور، ج2، صص 817-887؛ محمد خادمی شیرازی، نشانه های ظهور او. برای آشنایی بیشتر با منابع مطالعاتی موضوع نشانه های ظهور، ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، «آخرالزمان شناسی در آثاراسلامی» مندرج در کتاب پیشگویی ها و آخرالزمان مجموعه مقالات.
6-سوره انفال(8)، آیه 29؛ ر.ک: سوره طلاق(65)، آیه 2 و 3,
7-سوره فاطر (35)، آیه 10,
➖➖➖➖➖➖➖
@Abbasse_Kardani
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ قطـعاً از شـرایط استجـابت دعـا اضـطرار است. رسیدن به این حالت، حالت استجـابت دعـا است و برای ظـهور چاره ای جز ایجـاد اضـطرار نیست و ما شیـعـیان و منتـظران چون هنـوز به حالـت اضـطرار نرسیده ایم،یا از این مضـطـر بودن خود غافـل و گرفتار زرق و برق دنیا شده ایم، چگونه می توانیم توقّع فرج وگشایش را داشته باشیم!
@Abbasse_Kardani
04 Darhaye Dozakh _ Ramezan 1396 _Mazandaran.mp3
11.19M
🔈 #درهای_دوزخ
🔊 جلسه چهارم
* داستان احضار روح امین التجار توسط میرزای شیرازی به نقل از شهید کافی رحمه الله علیه
* گاه یک کلمه یا یک حرکت نا به جا سرنوشت انسانی را تغییر می دهد
* معنای نسیم رحمت الهی در ماه مبارک رمضان
⏰ مدت زمان: ۲۶:۲۰
#مشهد
#رمضان96
#سخنان_بسیار_جذاب_وآموزنده👌
🌹 #استاد _امینی _خواه
لینک کانال : @Abbasse_kardani
درمحضرحضرت دوست
[ داستان نسل سوخته] #قسمت سوم👇 📖این داستان👈 #پدر مدام توی رفتار خودم و بقیه دقت می کردم … خوب و
داستان_دنبال_دار_نسل_ سوخته
🌹قسمت_چهارم 🌹
این داستان👈 #حسادت........
دویدم داخل اتاق و در رو بستم … تپش قلبم شدید تر شده بود … دلم می خواست گریه کنم اما بدجور ترسیده بودم …
الهام و سعید … زیاد از بابا کتک می خوردن اما من، نه … این، اولین بار بود …
دست بزن داشت … زود عصبی می شدو از کوره در می رفت … ولی دستش روی من بلند نشده بود… مادرم همیشه می گفت …
– خیالم از تو راحته …
و همیشه دل نگران … دنبال سعید و الهام بود … منم کمکش می کردم … مخصوصا وقتی بابا از سر کار برمی گشت … سر بچه ها رو گرم می کردم سراغش نرن … حوصله شون رو نداشت …
مدیریت شون می کردم تا یه شر و دعوا درست نشه … سخت بود هم خودم درس بخونم … هم ساعت ها اونها رو توی یه اتاق سرگرم کنم … و آخر شب هم بریز و بپاش ها رو جمع کنم …
سخت بود … اما کاری که می کردم برام مهمتر بود … هر چند … هیچ وقت، کسی نمی دید …
این کمترین کاری بود که می تونستم برای پدر و مادرم انجام بدم … و محیط خونه رو در آرامش نگهدارم …
اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم … از اون شب … باید با وجهه و تصویر جدیدی از زندگی آشنا بشم … حسادت پدرم نسبت به خودم … حسادتی که نقطه آغازش بود … و کم کم شعله هاش زبانه می کشید …
فردا صبح … هنوز چهره اش گرفته بود … عبوس و غضب کرده …
الهام، ۵ سالش بود و شیرین زبون … سعید هم عین همیشه … بیخیال و توی عالم بچگی … و من … دل نگران…
زیرچشمی به پدر و مادرم نگاه می کردم … می ترسیدم بچه ها کاری بکنن … بابا از اینی که هست عصبانی تر بشه… و مثل آتشفشان یهو فوران کنه … از طرفی هم … نگران مادرم بودم …
بالاخره هر طور بود … اون لحظات تمام شد ..
من و سعید راهی مدرسه شدیم … دوید سمت در و سوار ماشین شد … منم پشت سرش … به در ماشین که نزدیک شدم … پدرم در رو بست …
– تو دیگه بچه نیستی که برسونمت … خودت برو مدرسه …
سوار ماشین شد و رفت … و من مات و مبهوت جلوی در ایستاده بودم …
من و سعید … هر دو به یک مدرسه می رفتیم … مسیر هر دومون یکی بود …
#ادامه دارد.......🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani