درمحضرحضرت دوست
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته 🌹قسمت_پنجاه وششم🌹 این داستان👈 ساعت به وقت کربلا بی حس و حال تر از همیشه
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_پنجاه وهفتم🌹
این داستان👈محشری برای بی بی
با همون حال، تلفن رو برداشتم ... نمی دونستم اول به کی و کجا خبر بدم ... اولین شماره ای که اومد توی ذهنم ... خاله معصومه بود ...
آقا جلال با صدای خواب آلود، گوشی رو جواب داد ... اما من حتی در جواب سلامش نتونستم چیزی بگم ... چند دقیقه ... تلفن به دست ... فقط گریه می کردم ... از گلوم هیچ صدایی در نمی اومد ...
آقا جلال به دایی محسن خبر داده بود ... ده دقیقه بعد از رسیدن خاله ... دایی و زن دایی هم رسیدن ... محشری به پا شده بود ...
کمی آروم تر شده بودم ... تازه حواسم به ساعت جمع شد... با اون صورت پف کرده و چشم های سرخ ... رفتم توی دستشویی و وضو گرفتم ...
با الله اکبر نماز ... دوباره بی اختیار ... اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ... قدرت بلند کردن سرم رو از سجده نداشتم ... برای خدا و پیش خدا دلتنگی می کردم ... یا سر نماز هم مشغول عزاداری بودم ... حال و هوای نمازم ... حال و هوای نماز نبود ...
مادربزرگ رو بردن ... و من و آقا جلال، پارچه مشکلی سر در خونه زدیم ... با شنیدن صدای قرآن ... هم وجودم می سوخت ... و هم آرام تر می شد ...
کم کم همسایه ها هم اومدن ... عرض تسلیت و دلداری ... و من مثل جنازه ای دم در ایستاده بودم ... هر کی به من می رسید ... با دیدن حال من، ملتهب می شد ... تسبیح مادربزرگ رو دور مچم پیچیده بودم ... و اشک بی اختیار و بی وقفه از چشمم می اومد ... بیشتر از بقیه، به من تسلیت می گفتن ...
با رسیدن مادرم ... بغضم دوباره ترکید ... بابا با اولین پرواز ... مادرم رو فرستاده بود مشهد ...
#ادامه دارد.......🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
داستان_دنبال_دار_نسل_سوخته
🌹قسمت_پنجاه هشتم🌹
این داستان👈تلقین
با یک روز تاخیر ... مراسم تشییع جنازه انجام شد تا همه برسن ... بی بی رو بردیم حرم و از اونجا مستقیم بهشت رضا ... همه سر خاک منتظر بودن ...
چشمم که به قبر افتاد ... یاد آخرین شب افتادم ... و زیارت عاشورایی که برای بی بی می خوندم ... لعن آخرش مونده بود ... با اون سر و وضع خاکی و داغون ... پریدم توی قبر ...
بسم الله الرحمن الرحیم ... اللّٰهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی و ...
پدرم با عصبانیت اومد جلو تا من رو بکشه بیرون ... که دایی محمد جلوش رو گرفت ... لعن تموم شد ... رفتم سجده ...
- اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلٰی مُصابِهِمْ ... اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلٰی عَظیمِ رَزِیَّتی ... اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ ...
صورت خیس از اشک ... از سجده بلند شدم ... می خواستم بیام بیرون که دایی محمد هم پرید توی قبر ... دستم رو گرفت ... و به دایی محسن اشاره کرد ...
- مادر رو بده ...
با هم دیگه بی بی رو گذاشتیم توی قبر ... دستش رو گذاشت روی شونه ام ...
من میگم تو تکرار کن ... تلقین بخون ...
یکی از بین جمع صداش رو بلند کرد ...
بچه است ... دفن میت شوخی بردار نیست ...
و دایی خیلی محکم گفت ...
بچه نیست ... لحنش هم کامل و صحیحه ...
و با محبت توی چشم هام نگاه کرد ...
میگم تو تکرار کن ... فقط صورتت رو پاک کن ... اشک روی میت نریزه ...
#ادامه دارد........🍃
لینک کانال : @Abbasse_kardani
ندیدیـم
جز بر تابوت شهیـد ،
بوسهٔ تو را بر تابوتے دیگر ...
و دریافتیـم :
حقیقتـا شهیــد ،
حقیقتی است شگفتآور !
#اللهم_الرزقنا_توفیق_شهادة_فی_سبیلڪ
#شبتون_شہدایے
التماس دعا
لینک کانال : @Abbasse_kardani
1_12833616.mp3
9.58M
شهدا دلتنگ شماییم.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
لینک کانال : @Abbasse_kardani
❣ #سلام_امام_زمانم❣
💎ياصاحب الزمان:
ایستاده ای و #صراط_مستقیم را
روشن کرده ای
پاهایم👣 را یکی پس از دیگری
#صاف میکنی كه #کج نروم🚷
چه خوب راهنمایی هستي #مولاجان
❣"يَا بْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ"*
✨سلام تنها پادشاه زمین
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌸🍃
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
با واژه اے از جنس عشق
دلم را راهے سمت تو میکنم
سـلام؛ همان بالے است پراز هواےدلتنگے همان پر پرواز که وقتےفاصله ها میان من و تو قد علم میکنند مرا به تو میرساند.
وقتے که چشمانم پرازجست و جوے توست مینویسم سلام و باز هواے پروانه شدن
در کوے تو به سرم میزند .
نمیدانم کجاے این دنیا قرارگاه قدم هاے توست؟
نمیدانم حالت چگونه است؟
و این بےخبرے بیقرارم میکند.
میخواهم به دورتو بگردم ،هر کجا که باشے پس، مینویسم
سلام علے آل یاسین
السلام علیک حین تقوم
السلام علیک حین تقعد
السلام علیک حین تصلے و تقنت ....
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
#سلامصبحتبخیرآقاےمنآقاےدلتنگے✋
1_361105328.mp3
1.58M
🔊 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽 🔺میخواهید صورت امام زمانتون رو ببینید؟
🎤 حاج آقا #بهجت (ره ):
🖥 ببینید و نشر دهید
15.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیار زیباست
حتما ببینید🙏👆
✍نامه ای به امام جواد علیه السلام
اسماعيل بن سهل گويد: خدمت امام جواد عليه السلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرما كه اگر آن را بگويم (بخوانم) در دنيا و آخرت با شما باشم. حضرت به خط خود نوشت:
سـوره «انا انزالناه» را زيـاد بخـوان و لبهايت به گفتن استغـفار «تـر» باشـد، يعنى آنقدر استغفار كُنى كه دائم لبت از گفتن استغفار در حرکت باشد.
📚ثواب الاعـمال، ص۱۹۷
***********یازهرا************
لینک کانال : @Abbasse_kardani
🔴مصر و حوادث آن در دوران ظهور
🍁قسمت سوم🍁
🔶🔸 به هر حال اين روايات روي هم رفته نشانگر قيام و جنبش در مصر و انقلابي اسلامي است که زمينه ساز ظهور حضرت مهدي (ع) در آنجا مي باشد. يا حداقل بر وجود جو اسلامي قوي و نيرومندي دلالت دارد و در مصر تحول و انقلاب داخلي رخ مي دهد که با جنگ و صلح خارجي و جهاني ارتباط دارد.
🔷🔹و از روايات مربوط به حوادث و پيشامدها، غلبه قبطيان بر اطراف و نواحي مصر است، چنانکه از اميرمؤ منان (ع) درباره نشانه هاي ظهور مهدي (ع) روايت شده است که فرمود: «استيلا يافتن قبطيان بر اطراف مصر» (4) .
🔶🔸و ممکن است منظور از آن، اين باشد که ابن حماد آن را در نسخه خطي خود از ابوذر (ره) روايت مي کند: «امنيت از مصر رخت بر مي بندد. خارجه مي گويد به ابوذر گفتم: در آن هنگام که امنيت از دست مي رود، پيشوايي نيست که آن را فراهم آورد. گفت: خير، بلکه نظام آن از هم پاشيده مي شود» (5) و آنچه را از کعب نيز روايت کرده اين است که «مصر چون سرگين شتر از هم مي پاشد.»
🔷🔹خلاصه اينکه، قبطي هاي مصر دست به شورش و آشوب در آن شهر مي زنند و از حکومت آن سر پيچي مي کنند و برخي نواحي سلطه مي يابند، همين امر سبب پيدايش ضعف در امنيت و اقتصاد مصر مي گردد.. و بطور طبيعي اين طغيان و سرکشي بتحريک دشمنان مسلمانان از خارج طراحي مي شود.
🔶🔸 چرا که سابقه ندارد که قبطيان در تاريخ خود دست به تحرک مهمي عليه مسلمانان زده باشند مگر اينکه بياري قدرتي خارجي بوده چنانکه در جنگ هاي صليبي و در عصر کنوني نيز اتفاق افتاده است.
اما روايت ياد شده به وقت آن اشاره نمي کند ولي روايات ديگري به نقل از حذيفه مي گويد:
«مصر، تا خراب شدن بصره از ويراني در امان است» (6) .
🔷🔹و ظاهرا خراب شدن وعده داده شده بصره در زمان ظهور، بعد از قيام حکومت زمينه ساز ايرانيان يا بعد از اشغال عراق توسط سفياني در سال ظهور حضرت مهدي (ع) واقع خواهد شد.
#مصر_در_عصر_ظهور
➖➖➖➖➖➖➖
@Abbasse_Kardani
🔴مصر و حوادث آن در دوران ظهور
🍁 قسمت چهارم 🍁
🔷🔹 برخي از روايات مي گويد: سفياني با اهل مصر درگير مي شود و وارد آنجا مي گردد و چهار ماه دست به جنايت مي زند و احتمال قوي تر آنکه اين روايت از احاديث مبالغه آميز در مورد سفياني است. زيرا در منابع درجه يک اشاره اي به آن نشده است و بطوريکه بعضي از روايات مي گويد، آن کسي که سفياني او را در دمشق بقتل مي رساند أبقع است که اهل مصر است و يا با مصر رابطه اي دارد، والله العالم.
🔶🔸روايت ديگري در اين زمينه مي گويد: مهدي (ع) مصر را منبر (پايگاه تبليغي) خود قرار مي دهد و اين مطلب در روايت عبايه اسدي از علي (ع) چنين وارد شده است:
🔷🔹«شنيدم اميرمؤ منان (ع) در حاليکه شکوائيه مي کرد (در حال تکيه) و من ايستاده بودم فرمود: در مصر منبري بنا کنم و دمشق را ويران سازم و يهود و نصاري را از تمام شهرهاي عربي بيرون مي کنم و با اين چوب عرب ها را مي رانم.
🔶🔸عبايه مي گويد: گفتم: بگونه اي خبر مي دهي که گويا پس از مرگ زنده مي شوي؟ فرمود: بعيد است اي عبايه، به خطا رفتي! مردي از تبار من چنين مي کند.» (7)
#مصر_در_عصر_ظهور
➖➖➖➖➖➖➖
@Abbasse_Kardani