#داستان_تمام_زندگی_من
#قسمت_بیست ویکم
اما در ایران، زنان زیادی مثل شما هستن . زنانی که از حق مسلم آزادی برخوردار نیستن... خنده ام گرفت ...
و اتفاقا زنانی هم هستن که اونقدر آزادن که به خودشون اجازه میدن ... خارج از چارچوب دین و اخلاق ، با یه مرد متاهل، ارتباط داشته باشن ... مهم آزادی نیست ... مهم مرزهای آزادیه ... مرزهای آزادی شما کجا تعریف میشه؟...
تیر گروه دوم هم به سنگ خورده بود ...
من مهره پیاده نظام بازی شطرنج اونها نبودم .. شطرنجی که نمی دونستم شاه و وزیرش چه افرادی هستن من توی این سه سال، به اندازه کل عمرم سختی کشیدم ...... تلخی تک تک لحظه هاش رو فراموش نکرده بودم .... اما برای من مفاهیم عمیقی زنده بود...
خودم وضعیت درستی نداشتم اما به شدت نگران اخبار ایران بودم .. اخباری که از شبکه های خارجی پخش می شد وحشتناک بود . از طرفی هم شبکه های خبری ایران رو نمی تونستم ببینم ... پرس تی وی هم ممنوع بود و اجازه پخش نداشت ... اخباری که از طرف خود ایران مخابره می شد، سانسور یا قطع می شد ... ما نمی تونستیم اون رو از روی ماهواره ببینیم ... و من مجبور می شدم اخبار ایران رو جداگانه از روی اینترنت دنبال کنم ...
برای من، تک تک اون روزها ... روزهای ترس و وحشت بود ... روزهایی که هر لحظه با خودم فکر می کردم؛ آخرین روزهای حکومت ایرانه ...
تا اینکه سخنرانی اون روز آقای خامنه ای پخش شد ... وقتی پای تریبون گریه کرد ... با هر قطره اشکش، من هم گریه می کردم...
نمی تونستم باور کنم ... حکومت و انقلابی که روزهای آخرش رو می گذروند ... دوباره جان گرفت و زنده شد به خصوص زمانی که دیوید میلیبند ، نخست وزیر وقت انگلستان گفت ...
ما همه چیز را پیش بینی کردیم .. جز اینکه خدا هم یک ایرانی است ... اون روز ... من از شدت خوشحالی ... فقط گریه می کردم...
چند روز بعد دوباره اومدن سراغم ... این بار واضح برای معامله کردن بود ...
#ادامه دارد...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#داستان_تمام_زندگی_من
#قسمت_بیست و دوم
بهم گفتن که من یه زخم خورده ام ..... و اگر باهاشون همکاری کنم یه تیر و دو نشانه ... هم انتقامم رو می گیرم و هم هر چی بخوام برام مهیا می کنن ...
کار، موقعیت اجتماعی، ثروت، جایگاه ... حتی اگر بخوام از لهستان برم و هر جای دنیا که بخوام زندگی کنم .. زندگی خودم و پسرم رو تضمین می کنن ... و دیگه نیاز نیست نگران هیچ چیزی باشم ...
در خواست هاشون رده بندی داشت ... درجه اول، اگر فقط زندگیم رو تعریف کنم و اجازه بدم اونها روش مانور کنن و هر چی می خوان بگن ...
درجه دوم، همکاری کنم و خودم هم توی این سناریو، نقش بازی کنم ...
درجه سوم، خودم کارگردان این سناریو بشم و تبدیل به پرچم دار این حرکت علیه ایران بشم ...
و آخرین درجه، برائت از اسلام بود ...
اگر نسبت به اسلام اعلام برائت کنم و بگم پشیمون شدم..... تبدیل به یه قهرمان بین المللی میشم ... بهم مدال شجاعت و افتخار میدن ... زندگیم رو چاپ می کنن ... ازش فیلم یا سریال می سازن ...
حتی توی سازمان ملل و مدافعان حقوق بشر بهم پیشنهاد جایگاه کاری کردن ...
به خاطر استقامتی که به خرج داده بودم ... و رد کردن تمام اون فرستاده ها ... حالا به یک باره ... قدرت، ثروت، شهرت ... با هم به سمت من اومده بود ... هر چقدر من، بیشتر سکوت می کردم و فکر می کردم ... اون ها برگ های بیشتری رو برای وسوسه و فریفتن من، رو می کردن...
من برای همکاری، به دلیل می خوام ..... شما کی هستید؟ و از این کار من چه سودی می برید که تا این حد براش خرج می کنید؟...
پیشنهاد خوبی نبود؟ ... اگر خوب نیستن، خودتون بهش اضافه کنید... -چرا ..... واقعا وسوسه انگیزه ..... اما می خوام بدونم کی هستید و چقدر می تونم بهتون اعتماد کنم؟ ...
چه اهمیتی داره ..... تازه زمانی که ما منافع مشترک داشته باشیم می تونیم همکاران خوبی باشیم... و اگر این منافع به هم بخوره؟ ...
#ادامه دارد...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
اول صبح فداےتوشدن
راعشق اسٺ✨
غزلےناب براےتوشدن
راعشق اسٺ✨
خواب آلوده ام و
منگ وخمارم اما✨
مسٺ درحال وهواے
توشدن راعشق اسٺ✨
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
#آیت_الله_جاودان:
تمام دستورات آیت الله حق شناس در سه چیز خلاصه می شود:
1⃣ ترک گناه
2⃣ نماز اول وقت
3⃣ نماز شب
#اربعین
#به_تو_از_دور_سلام
حسین(ع)؛
...خریدار دل های شکسته
این بغضِ دلتنگی اربعین و این
زانو بغل گرفتن گوشه اتاق هم اندازه قدم ها نجف تا کربلاخریدار داره