⚘﷽⚘
به اتفاقهاے این روزها که فکر میکنم؛
قلبم تیر میکشد اما
خوب میدانم که
نزدیک است؛
روزے که هیبتِ حیدرےات،هوش از سرمان ببَــرد
و تو بیایے
و دنیا را به مانند همان هیبت ، حیدرےکنے؛ سراسر عدل
سراسر رحمت...
خداےِ جــان؛
گفتے "ادعونےأستجب لکم "
بخوانیمَت تا اجابتمان کنے
حال این روزهایمان بـَــد است
حتے زمین به مثل بیمارِ در حالِ احتضار است
طبیبِ جهانمان را از تو میخواهیم
به عزتِ مولودِ کعبه برسان نوشداروے ما را...
#یاعالےبحقعلےعجللولیکالفرج
سیدها به خود ببالید🌹
💚ســــیدها ڪیسـٺند ؟؟؟
🌺سید همانهایی هستند که فاطمه زهرا، با آنهمه جراحت در روزهای آخر عمرش وصیت کرد و ازامیرالمومنین، خواست که "علی جان! سلام مرا به تمام فرزندانی که از نسل من تا روز قیامت خواهند آمد، برسان"💐
💚سید همانهایی هستند که پیامبر اکرم فرمود اگر سیدی را دیدید و به احترامش، قیام نکردید، به من جفا کردید💐
💚سید همانهایی هستند که پیامبر فرمود اگر سیدی را دیدید و به او سلام نکردید، به من جفا کردید🌹
💚سید همانهایی هستتد که حضرت زهرا فرمود، حتی اگر سید به شما بد کردند، شما احترام او را نگه دارید، که ما در قیامت، جبران میکنیم🌸
💚 سید همانهایی هستند که امام رضا از قول پیامبر فرمود، نگاه کردن به هر سید و ذریه ما عبادت است🌹
💚سید همانهایی هستند که در روز قیامت مردانشان به فاطمه اطهر، و زنانشان به ائمه طیبین محرم هستند🌻
💚سید همانهایی هستند که به فرموده امام صادق در صحنه بسیار تاریک قیامت که تمام مردم وحشت میکنند و از خدا میخواهند، خدایا نوری بفرست، گروهی میآیند که نوری پیشاپیش آنها در حرکت است و صحنه را نورانی میکند، همه میپرسند آیا از پیامبرانید؟ ندا میرسد: نه... آیا فرشتگانید؟.. نه... آیا از شهدایید؟! نه.. پس که هستید.. میگویند "ما ساداتیم، و انتساب به امیرالمومنین، داریم ما از نسل پیامبر و علی هستیم، ما را خدا به کرامت خاص خود اختصاص داده ما ایمن از عذاب و مطمئن به رحمت خداییم"💐
💚سید همانهایی هستند که به فرموده امام صادق روز قیامت، خود خداوند آنها را مورد خطاب قرار میدهد که ای سید دوستان و ارادتمندان خود را شفاعت کنید، و وقتی سید کسی را شفاعت، کند شفاعت آنها رد نخواهد شد🌺
💚سید همانهایی هستند که امام صادق از قول پیغمبر فرمود: وقتی در قیامت به جایگاه مقام محمود رسیدم، تمام گنهکاران امتم را شفاعت میکنم حتی آنها که گناه کبیره کردند، ولی بخدا قسم وقتی به آن موقعیت رسیدم کسانی که فرزندان من و سید و ذریه نسل مرا، اذیت کند هرگز شفاعت نخواهم کرد🌺
💚سید همانهایی هستند که پیامبر فرمود، سیدرا احترام کنید اگر مومن بود بخاطر خدا و خودشان، زیرا هر انسان خوبی را باید احترام کرد و اگر مومن نبود به احترام من جدشان.🌺
💚سید همانهایی هستند که امام زمان به سید شهاب الدینی فرمود: قدر سید بودنت که به مادرم فاطمه زهرا منسوب میشود را بدان.🌹
💚سید همانهایی هستند که امام صادق فرمود پیامبر در روز قیامت، ندا میدهد، ای مردم هرکس سادات را احترام، کرده پناه داده و به آنها نیکی کرده بیاید تا تلافی کنم.. و خدا ندا میدهد، ای رسول پاداش آنها با خودت، هر کجا میخواهی منزلشان، ده.. و رسول خدا آنها را در "وسیله" (محلی دربهشت) جا میدهد که در دیدگاه پیامبر و خانوادهاش هستند و آنها را میبینند🌹
💚سید همانهایی هستند بزرگترین و پیرترین علامهها، در برابر کودک سیدی دو زانو مینشستند، و به احترامش، قیام میکردند..
و این فقط ذرهای از تأکید احترام به کسانیست، که خون اطهر در رگشان جاریست.🌹
عید سعید غدیر بر شما و خانواده محترمتان مبارک...💞╯
تقدیم به همه سادات 💐🌹
بعنوان عیدی روز غدیر ماروازدعای خیرتون محروم نفرمایید !! عید غدیر مبارک
🔴 معرفی امام زمان در روز عید غدیر
🔵 پیامبر گرامی اسلام می فرمایند:
🌕 ألا إنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إلاّعِنْدَهُ
♦️ آگاه باشید که او [حضرت مهدی] حجّت پایدار خداوند است و پس از او حجّتی نخواهد بود. راستی و روشنایی جز با او نیست.
🔶 بر اساس روایات شیعی پس از پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله دوازده امام خواهند بود و مشخصات دوازده امام هم بیان شده است که دوازدهمین انها وجود مقدّس امام زمان است
🔺آخرین حجّت الهی که دین خداوند تا قیامت به ایشان پایدار خواهد بود حضرت مهدی علیه السلام می باشد.
🔷 ایشان آخرین حجّتی هستند که مردم را هدایت میکنندو برای رساندن جامعه بشری به عبودیت الهی حکومت تشکیل می دهند
🔸 البتّه بر اساس روایات، پس از حکومت امام زمان علیهالسّلام، برخی از ائمه علیهم السّلام میآیند و حکومت میکنند که این بزرگواران ادامه دهنده برنامه های حکومتی امام زمان علیه السلام می باشند.
🔻به بیان دیگر مسؤولیت حکومت و برنامهی حکومت تا قیامت، از آنِ حضرت مهدی علیهالسّلام است. اگر امام حسین یا امیرالمؤمنین علیهماالسلام یا هر امامی حکومت کنند، آن حکومتشان جزء حکومت امام زمان علیهالسّلام محسوب می شود.
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_280
ارشیا با چشم التماس کرد که مامان ضایمون نکن. ولی مهرناز خانم بدون توجه به او رو به ترنج گفت:
-عزیزم تو دیگه خسته شدی.
با دخترا برین تو اتاقت پسرا بقیه کارارو میکنن.
و نگاه پیروزمندانه ای به ارشیا انداخت. ارشیا بهت زده مادرش
رانگاه کرد.
ترنج وسایلی که دستش بود را روی اپن گذاشت و با حالت خاصی گفت:
-مهرناز خانم کاری نکنین دوتا از درسام و بیافتم.
ارشیا با خوشی دست به سینه ایستاد و این بار او با ابروهای بالا رفته مادرش را نگاه کرد.
مهرناز خانمم هم با جدیت گفت:
-جرات داره بهت کم بده با خودم طرفه.
عمه هاله و زن و عموی ترنج نگاهی با هم رد و بدل
کردند و به کارشان ادامه دادند.
مهرناز خانم وسایل را از دست ترنج گرفت و گفت -برین دیگه.
و او و شیوا را که نزدیکش ایستاده بود به طرف پله راند.آتنا مامان برین بالا.بعد رو به سوری خانم گفت:
-ببخشید سوری جون. فضولی
کردم. ترنج خستگی از صورتش می باره. خیلی رنگش پریده بود.گناه داره.
- چکار کنم مهربان نبود مجبور شدم ترنج و بگیرم بکار.
مهرناز بازوی سوری را گرفت و گفت:
-بریم خودتم بشین. پسرا جمع میکنن
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_281
سوری خانم هم از خدا خواسته به راه افتاد و به ماکان گفت:
-بعدش یه سینی چایی بریز بیار.
ماکان بهت زده گفت:
-من مامان؟
-نه پس ارشیا. خوب تو دیگه.
دخترهای پای پله ایستاده و می خندیدند. ماکان به ترنج نگاه کرد و گفت:
-همش زیر سر توه.
ترنج دست آتنا و شیوا را گرفت و در حالی که از پله بالا می رفت گفت:
به من چه داداش.
و خندان بالا رفتند.ماکان به ارشیا که کنارش عین خمیر توی آفتاب وا رفته بود نگاه کرد و گفت :
-اینو باش. حالا نمیری می خوای یه میز جمع کنی؟
بعد دست شایان را که داشت یواش یواش جیم میشد گرفت و گفت:
-کجا شازده. دست بکار شو. تا منم برم چایی بریزم
خیر سرم.
کسرا با خنده گفت:
-بریز عزیزم برای آینده ات خوبه.
تویکی خفه.
و با پوزخند اضافه کرد :
- بالاخره ویل دورانت فاندامنتالیست بود یا نه.
ارشیا زیرزیرکی خندید و دنبال ماکان به آشپزخانه رفت.
-چکارش داری بچه رو؟
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_282
ماکان درحالی که دور خودش می چرخید گفت:
-به خدا ازش بپرسی اگه معنیشو می دونست من اسمم و عوض
می کنم می ذارم قمر الملوک
ارشیا با صدای بلند خندید و گفت:
-آی حال میده معنی شو بدونه. اونوقت من صدات می زنم قمر جون.
هر دو از این حرف خندید و هر یک کار خود مشغول شدند. ارشیا از آشپزخانه که خارج شد نگاه پر
حسرتی به پله انداخت و رفت سمت پذیرائی.
تا آخر شب چشمش به پله سفید شد تا بالاخره وقتی همه عزم رفتن کردند ترنج همراه بقیه پائین آمد.
خیلی خسته بود و احساس سرگیجه می کرد. اینقدر به خودش فشار آورده بود که
انگار تمام بدنش درد می کرد.
سعی کرده بود در مقابل ارشیا مقاومت کند و خوب کار آسانی نبود. دلش پر مکشید
که نگاهش کند. ولی با خودش جنگیده بود.
تمام شب را و بعد هم نقش یک دختر خوشحال و بی خیال را برای همه بازی کرده بود.
دلش می خواست زودتر به اتاقش پناه ببرد. به سختی روی پاهایش بند شده بود.بعد هم گیر دادن
کسرا و شایان.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ