فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دوربین مخفی میدان هفت تیر تهران
حتما ببینید👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1719206265C3fe5bbf88b
🖤 غزلی در ۴۰ بیت پیشکش به زائرین اربعین حسینی
چله ی عاشقی
.........................
«اپیزود اول»
ای یوسفِ لبخند تو، عیش العُرفا
آتش زده عشق تو زلیخای مرا
تا چلچله ی نگاه تو راهی نیست
با چله ی عاشقی، رسیدم به خدا
از پنجره ای که رو به چشمت باز است
با حنجره ای که دل سپرده به شما
دل دل نکن و درِ قفس را وا کن
پرپر زده ام برایت از عاشورا
آقا تو بگو بیایم این دفعه، چطور!؟
تنهایی...!؟ خانوادگی...!؟ با رفقا...!؟
«اپیزود دوم»
راهی شده ام باز در این جاده ی عشق
راهی شده ام با علما و صُلحا
پرسید کسی از منِ سرگشته، چطور!؟
گفتم نفسِ پنجره فولاد رضا
گفتند چه سود از این همه گریه و آه
گفتیم بسوزیم و نگوییم چرا...!
گفتند میان این همه رنگ... سیاه!؟
گفتیم شبیم از غم او... این شب ها
گفتند که روضه و عزاداری چیست!؟
گفتیم تلاقی دو رود و دریا
گفتند که اربعین چه معنا دارد!؟
گفتیم که اربعین پر است از معنا
گفتیم که بار عام فرموده حسین (ع)
دیدارِ کریمانه ی شاه است و گدا
انداخته فرش قرمزی گسترده
از خون خودش حسین در کرب و بلا
«اپیزود سوم»
رزمنده و شرمنده و دل کَنده، همه...
همراه شدند با امام و شهدا
از جبهه هنوز در مسیر است، حسین!
جانباز عزیزی که نیفتاد از پا
شد «لشکر صاحب الزمان، آماده»
در سایه ی فرماندهی کل قوا
گل کرده به پیشانیِ زائرهایت
سربند «شهید کربلا»، «یا زهرا»
ما در پی انتقام سیلی هستیم
ای بی خبر از روضه و داغ مولا
سرسبزتر از همیشه ماییم؛ ببین!
نزدیک ظهور است... چه سنگید شما!؟
ای آینه ی هستی و ای آیه ی نور
با پرچم سرخ یالثارات بیا
هنگام برائت است در حج حسین (ع)
با مشت بزن بر دهن امریکا
«اپیزود چهارم»
در راه، مسیحی و کلیمی دیدم
ناقوس حسین آمد آیا به صدا!؟
این ابرِ سیاهِ در نگاهش باران -
باید که ببارد چه زمانی و کجا!؟
بر نیزه نشسته ای، سرت گرم خداست
ای کاش مرا ببینی از آن بالا
تا خستگیِ. آه به ما غالب شد
آغوش گشودی و دویدی تا ما
هر چند که نصفه نیمه بودم با تو
تحویل گرفتی و خریدی من را
با ماه و ستاره گفتم از لب هایت
از صحبت خیزران و دندان؛ زیبا!
یک روضه مرا کشت هزاران دفعه
جان دادن دخترِ کبودت جانا!
«اپیزود پنجم»
در راه توام اگرچه برمی گردم
باید چه کنم با غم دوری حالا
با اینکه نکرده ام وداعی آنطور
سنگین شده سینه ام دوباره آقا
برگشتم و دیدم حرم و گنبد را
آرام شود بلکه دلم -این رسوا-
تا مرز نمانده چیزی و... آشوبم
آشوب تر از سراب ها در صحرا
بگذار بسوزم از غمت چون مجنون
بگذار بسوزم از غمت ای لیلا
بگذار سلامی بدهم باز به تو
بگذار مرورت بکنم ای رویا
با پرچم ایران به خودم آمدم و
بر خاک وطن بوسه زدم چون اُسرا
«اپیزود ششم»
در هیبت آسمان به هیئت رفتم
با رخصتی از شاه و خداوند وفا
گفتند چه آورده ای از کرب و بلا
سوغاتی من اشک و عطش بود و صفا
گفتم که چقدر زائرانِ حرمش
از تربت پاک او گرفتند شفا!؟
حالا منم و خاطره های سفرش
حالا منم و یک دلِ دلتنگ عزا
لبریز محرّمم شهیدان، چه کنم!؟
یک سال صبوری نتوانم به خدا
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی_عابدی
قم المقدسه
⭕️ نکند العجلهای ما هم از جنس العجلهای کوفیان باشد!
✍🏻شیخ مفید رحمهالله مینویسد:
کوفیان نامههای زیادی برای دعوت از #امام_حسین علیهالسلام و وعدۀ نصرت و یاری حضرت نوشتند؛ از جمله این نامه که توسط هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی بسوی حضرت که در مکه بودند فرستادند:
📜 بسم الله الرحمن الرحیم، به حسین بن علی (علیهماالسلام) از طرف شیعیان مؤمن و مسلمان او!
اما بعد؛ فوراً حرکت کن! چرا که مردم در انتظارت هستند و امید به کسی غیر از تو ندارند! پس عجله کن! عجله کن! (فالعجل! العجل!) سپس عجله کن! عجله کن! والسّلام!
💠«وسرحوا إِليه هانئ بن هانئ السبيعي وسعيد بن عبدالله الحنفي وكتبوا إليه: بسم الله الرحمن الرحيم، للحسين بن علي من شيعته من المؤمنين والمسلمين، أما بعد: فحي هلا، فإن الناس ينتظرونك، لا رأي لهم غيرك، فالعجل العجل، ثم العجل العجل، والسلام.»
📖 الإرشاد (شیخمفید)، ج۲، ص۳۸
مناقب (ابنشهرآشوب)، ج۴، ص۹۰
اینکه ظهور حضرت به تأخیر میافتد، شاید بخاطر علم خداوند به حقیقت العجلهای کاذب منتظرانش باشد!
🤲 اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
به قمرالعشیره عباس بن علی (ع)
از بام
...............
پیداست اگر چه او کمالش از بام-
دادند مگر دمی مجالش از بام!؟
سنگی که به آیینگی اش ایمان داشت
زد بوسه به چشمان زلالش از بام
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی_عابدی
قم المقدسه
حقیقت
...............
اربعین، بازگشت به خود است!
حجی است که کعبه ی آن ماییم!
کربلایی ست که حسین آن ماییم!
ما را ناخواسته به کوفه و شام کشیدند چون زینب
اصل ما کربلاست!
ما از آن خاکیم... از آن دیار
هیچ خاکی به ما سازگار نیست جز تربت
هیچ آبی از گلویمان پایین نمی رود جز زمزمِ فرات
گرفتار بازار شام بودن، ما را دور می کند از کربلا
کربلا حقیقت ماست!
بیا برگردیم رفیق
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی_عابدی
قم المقدسه
«یا کاشف الکرب عن وجه الحسین (ع)»
قنوت بوتراب ابوالفضل
دعای مستجاب ابوالفضل
شور و شعور و شعری آقا
صدای پای آب ابوالفضل
صدای پاش وقتی، توو کربلا پیچید
یزید ملعون در، شام بلا لرزید
بلند و یکصدا بگو ابوالفضل، ابوالفضل
به جای مرتضی بگو ابوالفضل، ابوالفضل
ابوفاضل ابوالفضل ۳ یا ابوالفضل ۱ «۲»
****
حیدر کربلا ابوالفضل
ساقی باوفا ابوالفضل
شهادتت حسینی بود، ای
تشنه ی سر جدا ابوالفضل
قامتت رشید بود، از کجا تو رو زد
بشکنه دستی که، بی هوا تو رو زد
بلند و یکصدا بگو ابوالفضل، ابوالفضل
به جای بچه ها بگو ابوالفضل، ابوالفضل
ابوفاضل ابوالفضل ۳ یا ابوالفضل ۱ «۲»
****
پناه خیمه ها ابوالفضل
روحی لک الفدا ابوالفضل
بهت میگن باب الحوائج
بده یه کربلا ابوالفضل
دستامو بگیر و، بلندم کن از جا
زمین خوردتم من، به حضرت زهرا
بلند و یکصدا بگو ابوالفضل، ابوالفضل
به عشق کربلا بگو ابوالفضل، ابوالفضل
ابوفاضل ابوالفضل ۳ یا ابوالفضل ۱ «۲»
التماس دعا 🙏
🌷تقدیم به علمدار بی دست عباس بن علی (ع)
🚩 پرچم
........................
آب می ریخت و عمرِ نفسش کم می شد
دل دریاییِ سقا، نمِ شبنم می شد
عَلَم افتاد ولی پرچم او بالا بود
دست او در نظرِ علقمه پرچم می شد
تبری بوسه به دستان بلندش زد و رفت
کمر باغ از این داغ ولی خم می شد
دشمن از چشم تو ترسید... ولی تیر رسید!
هر چه چشمان تو می رفت مصمم می شد
از نگاه چپِ دشمن به خیامِ حَرَمت
غارت اهل تو... در ذهن، مجسم می شد
بعد از آنکه همه ات، بر سر تو ریخت به هم
تن صد چاک تو با نیزه منظم می شد
گرد و خاکی به هوا رفت، حرم می لرزید
هر چه رفتند جلو... منظره مبهم می شد
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی_عابدی
قم المقدسه
#هُوَٱلْمَعشوق
▪️جملهای تکاندهنده از امام سجاد علیهالسلام...
#متن_روایت
#امام_سجاد_علیه_السلام
💎کانال اشعار آیینی محمد عابدی
https://eitaa.com/joinchat/1719206265C3fe5bbf88b