هدایت شده از پلاک ۱۵ (خدای واحد+چهارده معصوم)
☘ هفت وادی #عطار_نیشابوری
سیر در ذات حقّ مرحله ای است که انسان مراحل سیر و سلوک را طی کرده و به کمال نسبی ناشی از ریاضتها دست یافته، و در حال تماشای حق باشد.
این مرحله را مرحله توحید محض و امثال آن هم می گویند.
عباراتی برگزیده از عطار نیشابوری را می آوریم.
او در ابتدا مراحل سیر و سلوک و سیر در حق را هفت مرحله دانسته، که عبارت است از طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت و فنا؛ یعنی بقاء در ذات او یا فناء فی الله.
این هفت وادی را عطار در منطق الطیر چنین بیان کرده است:
گفت ما را هفت وادی در ره است... چون گذشتی هفت وادی درگه است...
💚 اول مرحله طلب:
در این مرحله سالک راه حقیقت باید مردانه گام در راه نهد و از خود بگذرد و همت قوی دارد و در همه حال و همه جا یار را بجوید و به دنبال او كه در درون وی است، كند و كاو و جستجو نماید.
این وادی وادی پر خطری است ولی سالک نباید وحشتی به دل راه دهد؛
سر تا پا تسلیم رضای او باشد و بكوشد تا بیابد كه عاقبت، جوینده یابنده بود:
چون فرود آیی به وادی طلب... پیشت آید هر زمانی صد تعب...
♥️ دوم مرحله عشق:
درین وادی وجود طالب و سالك مالامال از عشق و شوق و مستی می گردد.
عشق وجودش را چنان پر می سازد كه یكسره آتش سوزان می شود و در تب و تاب می افتد.
عشق به حق به صورت عشق به همه مظاهر هستی كه جلوه رخ دوست هستند، نمودار می گردد و در عین سوز و گداز و اشتعال درون سر تا پا خوبی و صفا و صلح و آشتی می گردد.
سالک در این مرحله می سوزد و به یاد دوست، همه كس و همه چیز را دوست می دارد.
درین حال سالك خود را در مسیر و جریان كل كاینات می بیند و با تمام ذرات هستی همراه و همراز می گردد.
زنده دل باید درین ره مرد كار... تا كند در هر نفس صد جان نثار...
🤍 سوم مرحله معرفت:
عبارت است از شناخت و به نظر عرفا اصل معرفت، شناخت خداوند است.
ارزش هر كس به معرفت بود و هر كه را معرفت نبود بی قیمت بود.
نسبت به نفس خود و ذات حقیقت شناخت پیدا می كند و چشم دل و جان وی، چشم سر و چشم درونی وی باز می شود.
عارف پاكدل چشم جانش به حقایق و رموز دستورهای پیرحق باز می گردد.
💜 چهارم مرحله استغنا:
درین مرحله صوفی و سالك چنان به خداوند متكی می گردد كه از همه چیز و همه كس جز او بی نیاز می گردد، و خود را در كوی امن و رجا مستغنی می یابد و از همه مال و مقام و جلوه های وسوسه انگیز زندگی بیكباره دل می كند و طمع می برد.
ای بس كه چو پروانه پر سوخته زان شمع در كوی رجا دامن پندار گرفتیم و این مرحله رسیدن به فقر سلوكی است كه استغنای كامل و بی نیازی به همه چیز است.
رسیدن به این مرحله و پشت پا زدن به هوس ها و جلوه های دنیایی، پا گذاردن بر سر افلاك و نه گنبد میناست، و اینجاست كه سالك می تواند با افتخار خود را بالاتر و برتر از حطام دنیا و زخارف خاكی مشاهده كند و صفات خداوندی را در وجودش متجلی ببیند.
🧡 پنجم مرحله توحید:
اكنون عارف به مرحله توحید می رسد، چشم دل باز می كند تا جان بیند.
در این حال مشاهده می كند كه در جهان یكی هست و هیچ نیست جز او، و بر هر چه بنگرد او را در وی می بیند.
در این حال عارف همه چیز و همه جا را از آن جا که مظهر و آفریده اویند، زیبا می بیند و می ستاید.
به دریا بنگـــــــــــرم دریا تو بینم... به صحرا بنگرم صحرا تو بینم...
به هر جا بنگرم كوه و در و دشت... نشان از قامت رعنــــا تو بینم...
در این مرحله گاه عارف حتی جدا دانستن حق را از خود و از عالم هستی كه جلوه رخ دوست است دوگانگی می داند، و معتقد است كه جهان هستی تجلی و جلوه رخ دوست است وهر چه هست اوست و جز او هیچ نیست.
💛 ششم مرحله حیرت:
در این مرحله در دل عاشق و اهل الله در وقت تامل و تفكر و حضور،
حیرت و سرگردانی وارد می شود، و در طوفان فكرت و معرفت سرگردان می شود و هیچ باز نداند.
در رهت حیران شدم ای جان من... بی سرو سامان شدم ای جان من...
🖤 هفتم وادی فنا:
این مرحله مرحله نیستی و محو شدن سالك است از خود و بقای اوست در حق.
در این حال منیت و خود خواهی وی به سیر در ذات حق همراه همه صفات مذموم
و ناپسند نابود می شود و وجودش زنده می گردد به صفات پسندیده و محمود الهی.
درین مرحله است كه انسان به آزادگی مطلق می رسد.
فنا پایان راه سیر در ذات حق است، و شروع بقاء در حق و یا شروع سیر در ذات حق.
در این حال است كه انسان متخلق به اخلاق حق می گردد
و چنان غرق دریای افعال الهی می شود كه نه خود را و نه غیر را اراده ای نبیند
جز فعل و اراده و اختیار مطلقه حق تعالی.
در اینجا سالك به ایمان كامل می رسد و تسلیم محض است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15