دلم میخواد مثل بچه ای که خیلی وقته گم شده بود ولی تازه باباشو پیدا کرده پا برهنه بدوعم سمت نجف ... دستامو باز کنمو همینجوری که اشک نمیذاره خوب ببینمش بگم بابا ؟ پاهام خسته شد زخم شد نفس ندارم بغلم کن بابا ... و همونجا سرمو بذارم رو کاشی های خنک حرمش و ملک الموت با سیمای علی بیاید ... (:

غصه داری ؟ ولی خب در کنارش علی‌ع رو هم داری . الحمدالله‌الّذی خلق النجف الحمدالله‌الّذی خلق الامیر… #بابا‌علی

دوست دارم زِ غمت سر به بیابان بزنم آن بیابان ك مسیرش از نجف تا کربلاس ..

نا امیدی؟ نه ممنون. خودَش پِیمانه ها را میشِناسَد اَگَر ساقی اَمیرَالمُومِنین اَست به دیگران امیدوار بودن؟ نه ممنون. چِشمه یِ کُر دَستِ توست ساقیِ کوثَر چِشمه یِ فِیضِ بَقیّه آبِ قَلیل اَست پس چه میکنی؟ دَستِ مان پیشِ کَسی شُکرِ خُدا نیست دِراز رِزقِ مان میرِسَد اَز گوشه یِ اِیوانِ نَجَف...

تو می آیی و اَز نَزدیک می بینَم تو را آخِر هَمان وَقتی که میمیرَم! عَجَب میمیرَمِ خوبی :) 🌿 سید حمیدرضا برقعي @feraghyar

دیگَران دُنبالِ دُنیا ما به دُنبالِ عَلی نانِ خُشکِ مُرتَضی را میخورَم با اِفتِخار!

جونم فداش💔❤️

سه راهکار "تضمینی" برای بهبود حال روحی و روانیتان و برای رسیدن به آرامش و ریکاوری شدن ! ۱) برید نجف ۲) برید نجف ۳) برید نجف

پدرم گفت که ما خادم حیدر هستیم" من اگر خادم قنبر نشوم ناخلفم .. #غلام‌قنبر‌‌مولا .گر چه برات مالک اشتر نمیشویم مقداد نیستیم ابوذر نمیشویم" سلمان نبوده محرِم این در نمیشدیم .. اینها که جای خود سگ قنبر نمیشویم #یکشنبه‌های‌علوی

چون میسر نیست مرا کام او عشق بازی میکنم با نام او ..

- پس زخم‌های قلبمان چه؟ + آغوش امیرالمؤمنین درمان می‌کند!(:

پیشانی‌ اش را که شکستند با پیراهنش میخواست زود خون را پاک کند تا خدا ندیده بگیرد. با خود میگفت: شاید هنوز امیدی باشد برای هدایتشان :) #امیرالمؤمنین