هدایت شده از - پُراَزخآلـے .
- یک نفر نیست تو را قسمت ِمن گرداند ؟
کار خیر است ؛ گر این شهر مسلمان دارد ..
ارتش چشمانت شریانهای احسـاس را ،
رژه میرود در قلبی که مستعمرهی نگاه توست...
𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷
مقصدم باش...
بگذار از هر کجای جهان که میروم
ختم شوم به تــو...
𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷
| و بكيتُ من فرطِ تعلقي بهِ، و لكنهُ لم يبالی |
+از شدت وابستگیام به او گریه کردم،
ولی برایِ او بیاهمیت بود
𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷
پیر آن نیست که بر سر بزند موی سفید،
هر جَوانی که دلش شوق ندارَد پیر است
#شب_شعر
«چشمهایش همه آن چیزی را که صدایش نمیتوانست، به من گفت.
ما هزاران کلمه با هم حرف زدیم، بیآنکه واژهای گفته باشیم.» :)*
𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷
| من یَهتم بك دومآ کُن له وِطُنآ لا یَلیق إلا به |
برایِ کسی که همیشه به تو توجه میکند
وطنی باش که تنها لایقِ اوست
𝓐𝓬𝓮𝓽𝓪𝓶𝓲𝓷𝓸𝓹𝓱𝓮𝓷