eitaa logo
ادب‌فام!🌱
105 دنبال‌کننده
84 عکس
27 ویدیو
0 فایل
🌱ادب‌فام؛ به رنگِ ادب!😌 انجمن ادبی دبیرستان دوره دوم امام محمد باقر(ع) پژوهشسرای شهید شهریاری_ ناحیه ۵ 💌راه‌های ارتباط با ما: @adabfam_admin @K_ghojavand @sa131384 @panah_RM
مشاهده در ایتا
دانلود
ادب‌فام!🌱
گفته بودیم ادامه داره‌ها!🤩 پس بفرمایید🍫: عشق در عاشقی گل سرخ شازده کوچولو هم خلاصه میشود.🌱 از نگاه
☕️قسمت آخر: دنیایی که روزی با آن گل سرخ یا آن دخترک سفید رو با موهایی افشان یا آن پسری که دانه های قهوه ای روی گونه هایش پاشیده شده بود ساخته شد. اما زمانی که در وجودت نظاره میکنی جز ویرانی چیزی نمیبینی... ویرانی که سالهاست با خود حمل میکنی، گاه گاهی به سراغش برو و ذره ای از آن حجم انبوه ویرانی کم کن! واینجاست که اگر روزی درخودت نظاره گر شوی خواهی دید که دگر آن کسی نیستی که قبل از این ماجرای پر پیچ و خم وجود داشت!👤 کسی هستی که واقعیتی را پذیرفته که حتی فکرش را نمیکرد روزی آن را تجربه کند! پس تو ای ماه رو! خودت را غنیمت شمار که تو بهترین هدیه ای هستی که ایزد دانا به خودت هدیه داد!❤️ تو اولین و آخرین کسی هستی که برای خودت و وجود زیبایت میماند...🌱 نوشته‌ی خانوم زهرا سلطانی😌 خیلیی ممنونیم ازشون بخاطر متنی که این چند روز، دورِ هم در ادب‌فام، خوندیمش!😍 😎 @AdabFam 💚
ادب‌فام!🌱
سلاممی گرم و صمیمی و از تهِ دل!😍 ان‌شاءالله که حالتون خیلیی خوب باشه! خب خب... اومدیم که بگیم "ادب‌
نوشته‌ای دیگه؛ اثرِ یکی از ادب‌فامی‌ها!😌👇🏻 هر چه با هر که کنی بر تو همان می گذرد/ مِهرَبان باش که این عمر، گران می گذرد/ آری می شود به جای نامِهرَبانی، لطافت و بخشندگی را برگزید.« این لطافت باران است که باعث خندیدن یک گل می شود؛ نه رعد و برق . .» تنها کافی است پنکه ی دلت را روشن کنی، تا عطرِ خوشِ مهربانیت، فضا را پُر کند، بد نیست با شانه ی محبت، گیسوانِ آشفته ی دیگران را شانه کنیم . . 🌱لبخند بزن رفیق، حتی اگر دشوار ترینِ غم ها پشتِ لبخندت باشد . . شاید خنده ی تو، آتشِ پریشانی قلبِ کسی را خاکستر کند ؛ نگاه کن! حتی پسته ای که ما آدم ها دشمنِ جانش می شویم، بی دریغ به رویمان لبخند میزند :) ادامه دارد...😋 نوشته‌ی خانوم نگین وَرد عزیز😍 😎 @AdabFam
ادب‌فام!🌱
نوشته‌ای دیگه؛ اثرِ یکی از ادب‌فامی‌ها!😌👇🏻 هر چه با هر که کنی بر تو همان می گذرد/ مِهرَبان باش که ا
🌿قسمت دوم: در بخشندگی، همچو باران باش؛ که در تَرَنُمش، علفِ هرز و گلِ سرخ یکی است. . و اما رودخانه، چقدر شبیه آدم هاست، گاهی دلش زلال، گاهی گل آلود است، چقدر گذشت دارد؛ سنگ های جلوی راهش را، یا با لطافت نوازش میکند که شرمنده شوند، گاهی اگر نشد، از آنها می گذرد . . مهربانی اش را آنگونه می دانم که هر کس جلوی راهش بود، برایش سقّا می شود . . :) ملحفه ی دلت را بتکان رفیق؛ "اگر با گذشت کردن کسی کوچک می شد، خدا اینقدر بزرگ نبود" :)🌱 جانا! زندگی پر است از خدا حافظی های غیر منتظره؛ لحظه های بندگی را دریاب؛ که خدمت به خلق، زیبا میان بُرِ راهِ بندگی است . .🍃 نوشته‌ی خانوم نگین وَرد😎 خیلیی خیلیی ممنونیم ازشون، بخاطرِ متنِ قشنگی که حالمونو خوب کرد!🕊😍 😌 @AdabFam
ادب‌فام!🌱
سلاممی گرم و صمیمی و از تهِ دل!😍 ان‌شاءالله که حالتون خیلیی خوب باشه! خب خب... اومدیم که بگیم "ادب‌
و یه نوشته‌ی خیلی قشنگِ دیگه!😌 《جاده فردا 》 در جاده فردا میزنم پرسه که درختان انبوه اطرافش و برگ های نیلوفر مسکوتش و پروانه های رقصان بلورینش همگی پیشگویی خبر های خوب و بد فردایند. صبح ها در آن پیشرو و خندانم و شب ها در آن محتاط و آرام .🌌 گاهی غرق میشوم در اعجاز و زیبایی اش ‌وگاهی می نالم از رنجش و بی عدالتی هایش. اما چه کسی از انتهای واقعی جاده خبر دارد ؟🛤 جز خدا هیچکس ! هرگز ..... چرا که نمی دهد خبر از هیچ ، همانا جاده فردا پر است از سحر و راز دنیا سحر واقعی یعنی در عین لذت بردن ات هراسانی. راز یعنی در عین قاطعیت ات شگفت زده شوی. لیک شاید جاده فردا و راه باریکه سرنوشت در هم آمیخته همچون دوست یا دشمن ولی آنچه باید به ذهن خود حک کرد این است که جاده ، جاده و راه باریکه راه باریکه است🍃 نوشته‌ی خانومِ محیا مصدق عزیز😍😎 خییییلی ازشون ممنونیم و قدردانِ لطفشونیم😌❤️ 🌱 @AdabFam 🌿
🌸 به نام خدایی که به هزار و یک راه، پیِ رو به راهیِ من و توست . . 🌱 زیباترین عشق، میان عبد و معبود است، در این رابطه، گریه هست، ناامیدی هست، گِله هست، اما جدایی نیست . .؛ من، هزاران بار، رسمِ عاشقی را از تو آموختم، همان دم که گفتی:«وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» و این من بودم که غرقِ تمنّایِ تو شدم . .🍃 خاک، تابِ تبدیل به الماسِ آدمی را نداشت، اما "نَفَخْتُ فیه مِنْ روحی" که تحقق یافت، دل، میانِ شعله ی محبتت سوخت و الماسِ خلقت، حالا خلیفه ی تو بر روی زمین بود . .✨ پروردگارا ! نه تنها من، که تمامِ هستی شیفته ی عشقِ تواند، در ریاضیِ هستی، تمامِ ما، عضوِ حقیقتِ وجودِ توایم و در معادلات آموختیم که هرچه در بی‌نهایت ضرب شود، حاصل صفر است؛ آری! من هیچم و تو در تمامِ هیچِ من، همه‌ای . . :)🤍 ادامه دارد... لذت بردین از خوندنش؟😌 نوشته‌ی خانوم نگین وردِ عزیزمونه😎❤️ 🌱 [ @AdabFam ]
ادب‌فام!🌱
🌸 به نام خدایی که به هزار و یک راه، پیِ رو به راهیِ من و توست . . 🌱 زیباترین عشق، میان عبد و معبود
🪴قسمت دوم: زمزمه ی عشقِ تو، بر دهانِ جهان جاریست، افسوس که انسان، گوشی به وسعتِ هستی می‌خواست، نه تنها گوش، بلکه چشمِ سَر هم کافی نبود، از آنجا برخی دل‌ها که می‌دیدند، نجوایِ طبیعت را شنیدند و باقی، مُهرِ بی‌بصیرت خوردند . . از چشمِ دل نداشتن، حاصل؛ سکوتِ طبیعت شد؛ پس چشمِ سَر، ریز نگریستن را از سر گرفت . ‌ . :) ❤️‍🩹 نسیم، سیلی محکمی بر صورتم زد، اما به لطافتِ مُژِگانم که رسید، بندِ طنابی شده بود که به سرعت، از زیرِ پاهایشان رد می‌شد و مژگان، هر کدام به نوبت، از روی آن می‌پریدند؛ انگار با آنها طناب بازی می‌کرد ، خورشید به جبرانِ سیلیِ باد، گرمیِ پرتوهایش را بر صورتم پاشید، تیرِ نورش، حضورِ خدا را در رگبرگ‌های حسنِ یوسف، نمایان‌تر می‌ساخت،✨ ابر، گیتارِ قطرات را به دست گرفته بود و نغمه ی باران می‌نواخت،☁️ زمین، با هر بار طراوت، گویی "سبحان اللّٰه" می‌گفت و درختِ ایمانِ من، پُربارتر می‌شد . . این متن قشنگ و دوست‌داشتنی، ادامه داره...😌 نوشته‌ی خانوم نگین ورد🍃 😎 @AdabFam 🌱
ادب‌فام!🌱
🪴قسمت دوم: زمزمه ی عشقِ تو، بر دهانِ جهان جاریست، افسوس که انسان، گوشی به وسعتِ هستی می‌خواست، نه
قسمت سوم:✨ قطره بارانِ زیرکی، روی ابروهایم لِی لِی بازی می‌کرد و می‌خندید، از نمِ باران، بویِ زندگی را بند بندِ وجودم می‌چشید و من، محوِ نشانه‌های وجود او بودم؛☁️🤍 خیاطی ماهر، تورهای زیبای سفید رنگی را بدونِ هیچ نخ و سوزنی، به دامنِ دریا دوخته بود و دریا با تکان دادنِ دامنِ بی‌نظیرش، گویی مشغولِ نواختن موسیقیِ پرستشِ خیاط بود . .🌊 _____________________ خدا در قلب توست؛ کافی است چشمانت را ببندی و دستت را روی سینه‌ات بگذاری، آنگاه ضربانِ قلبت، وجودِ خدا را فریاد می‌زند؛ نَفَسْ، بی‌وقفه زمزمه ی عشق را تمرین می‌کند و می‌داند اگر لحظه‌ای از تمرین خسته شود، تمامی اعضا از همخوانیِ سرودِ عاشقانه باز می‌مانند . . تنها با یادِ او ، آتشِ پریشانیِ قلب خاکستر می‌شود رفیق! ملحفه ی دلت را بتکان و سعی کن از درختِ سبزِ ایمان، سیبِ سرخِ بندگی را بچینی🌱؛ آنگونه که چمران می‌گفت:« نمازهایت را عاشقانه بخوان؛ حتی اگر خسته‌ای یا حوصله نداری، تکرارِ هیچ چیز جز نماز، در این دنیا قشنگ نیست . .» یا رب! تو مرا به نفسِ طناز مده/ من آنِ توام ، مرا به من باز مده . .🌸 نوشته‌ی زیبای خانوم نگین وَرد؛ که خیلی خیلی ازشون ممنونیم!😍😌 😎 @AdabFam 🌿
به مناسبت شبِ لیله‌الرغائب، دعوتید به خوندنِ متنِ ارسالیِ یکی از ادب‌فامی‌های عزیزمون!😌❤️ لیلة الرغائب دیگه چیه ؟؟ این همون شب پر آرزوی خودمونه 🌌 می خواهیم در گوشی با خدا حرف بزنیم! یه شب که همه چیز دست خودته راستی چقدر به نظرتون جواب میده ؟؟ به نظر من که خیلی 🥰 آخه من هنوز خیلی آرزو دارم که نشده شما چی ؟ امشب وقتش رسیده توی همین لحظه دلت رو بدی به دست دریا ,موهات رو به دست باد, و خودت رو توی دل ماه🌙, و حس کنی خدا دستش رو گذاشته زیر چونش و سفت نشسته میگه بگو آرزو هات رو !🤍 (هر چی میگی گفتم تموم شد) ( خدا میگه تو منو دست کم گرفتی فکر کردی من کمم میاد،تا بی نهایت باید آرزو کنی ) آخه من خدای آرزوی محالم و جمله‌ی کلیشه ای ( امضای خدا پای تمام آرزو هاتون ) اجابت بشه 🎁 امیدوارم شب تون به درازی یلدا باشه تا برای آرزو تا صبح مهلتی نرود🎈🎈🎆 پ-ن : لطفا با صدای بابا لنگ دراز قصه خوانده شود و آهنگ ملایم شبتون قشنگ🌱 --------------------------------------------- نوشته‌ی خانوم مهسا یادگاری جانمون😎 خیلییی زیااااد ممنونیم از لطف و مهربونی‌شون!🫂🫀 @AdabFam 🪴
ادب‌فام!🌱
سلاممی گرم و صمیمی و از تهِ دل!😍 ان‌شاءالله که حالتون خیلیی خوب باشه! خب خب... اومدیم که بگیم "ادب‌
به مناسبت روز پدر، نوشته‌ای از یکی از ادب‌فامی‌های عزیز رسیده به دستمون!😎❤️ "روز پدر، از نگاهِ کودکان کار..." سی و سه پل برای من از همه متفاوت تر بود . تا وقتی که به یاد دارم منبع التماس کردن به مردم توی روز های سرد سال بود.💔 مردم اونجا عاشقانه هاشون رو می ساختند، ما کابوس هامون رو! چقدر مردم دست پدرشون رو می‌گرفتند، ما آدامس ها و گل ها رو برای التماس که بخرند.. هیچ وقت یادم نمی ره با سپهر،که دو سال از خودم کوچیکتر بود، توی روز پدر داشتیم سعی می‌کردیم گل بفروشیم،که بلکه چیزی کاسب مون بشه و شب یه قاشق بیشتر غذا... با سپهر گل یا پوچ بازی میکردیم پایین پل، و بچه های هم‌سن من عکس می گرفتند با بابا هاشون... چقدر غم انگیز که هیچوقت فکر نکردم که اون مرد بی رحمی که بهش گفتم پدر نبود؛ بلکه عذاب دهنده‌ی ما بود. فقط پول می خواست. نه تنها سی و سه پل، بلکه تمام روز های سال و تمام مناسبت ها برای ما حقارت بود و یادگیری اینکه چگونه دست فروشی ماهر شویم و التماس کنیم و این گونه زندگی ما تلخ نوشته شود... [از راه و روش درست، بیشتر هوای کودکان کار را داشته باشیم.] نوشته‌ی خانومِ مهسا یادگاری عزیز!😌🌱 😎 @AdabFam
17.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مناسبت آغاز دهه فجرِ عزیزمون🇮🇷، کلیپ بالا رو تماشا کنید که کارِ خانوم نگین وَرد هست!😎❤️ 😌 @AdabFam 🪴
ادب‌فام!🌱
سلاممی گرم و صمیمی و از تهِ دل!😍 ان‌شاءالله که حالتون خیلیی خوب باشه! خب خب... اومدیم که بگیم "ادب‌
بفرمایین متنِ قشنگ یکی از ادب‌فامی‌ها رو بخونید!😌☕️ به نام حضرت دوست🪴 به راستی که ستایش خداوند از بدیهیات است، نه به این خاطر که فطرت انسان همواره در جست و جوی ذات اقدس الهی ست؛ بلکه به این خاطر که عدم از ذات او به رنگ وجود درآمد و این هستی را از نیستی پدید آورد. اگر از من بپرسند که از چه خدای را می ستایی؟ زبان در کام گرفته و کلامی نگویم، نه به این خاطر که جوابی برای گفتن ندارم؛ بلکه آن چیز که در نظر همگان عیان است را حاجتی به بیان نیست... می گویند تمام بشریت تداعی گر جلوه اوست. اگر گلی را زیبا می پنداری پس خالقش چقدر زیباست؟🌱 اگر عشق را مقدس می دانی پس قداست پدیدآورنده آن را چگونه توصیف می کنی؟ اگر درک بزرگی این کره خاکی برایت دشوار است پس چگونه از من انتظار داری تا عظمت این یگانه خدای را با این قلم ناچیز به تصویر درآورم؟ درک وجود نامتناهی او در حد و ظرفیت محدود بشریت گنجانده نمی شود...🍃 ادامه دارد...👀 نوشته‌ی خانومِ فاطمه کاهوکارِ عزیزمون😎❤️ 😌 @AdabFam 🪴
ادب‌فام!🌱
بفرمایین متنِ قشنگ یکی از ادب‌فامی‌ها رو بخونید!😌☕️ به نام حضرت دوست🪴 به راستی که ستایش خداوند از ب
من از خدایی سخن می گویم ، که عقل و منطق از درک او عاجز و عشق نیز در برابر او خاشع است. او خدایی ست که زیبایی، قداست، کرامت، عظمت ، جلال و هرآنچه که در وصف نیاید از لطف وجود او معنا پیدا کرده.🍃 اگر بخواهم بی پرده سخن بگویم، انسان پا به عرصه وجود گذاشت تا پرستیدن و عبد او بودن را بیاموزد؛ زیرا انسان زمانی به سرچشمه شریعت دست خواهد یافت که بندگی کردن را بیاموزد و اگر چنین خدایی رو نپرستی همچون تشنه ای هستی که در این بیابان برهوت دنیا دست و پا زده، و مگر تشنگان را بدون آب بقایی هست؟🍂 برای اثبات حقانیت او همین بس که او بی نیاز از پرستیده شدن و بندگانش سخت محتاج پرستیدنش هستند. امام اول ما شیعیان در وصف پرودگار می فرمایند که (بزرگی خداوند متعال نه از آن است که حد و مرز جسمش طولانی ست بلکه از شان و بزرگی و سلطه با عظمتش است.) پس جز آن قادر مطلق که این حیوان ناطق از شان وجود او منزلت یافته و به درک انسانیت رسیده و زمین و آسمان و آنچه میان آن دو ست مسخر وجود وی گردیده، چه کسی شایسته پرستش است؟🌱 نوشته‌ی خانومِ فاطمه کاهوکار عزیز🤍😍 خیلیی ممنونیم از لطفشون😌 😎 [@AdabFam]