سلام دوستان من دومین باره پیام میدم الان یه سوتی یادم افتاد که از خجالت آب شدم پیش شوهرم من یه گوشی داشتم که صدا ضبط میکرد یه روز قرار بود بریم خونه مادرشوهر😒😒😒همیشه باهام لجه و پیش مامانم حرف زده بود😒خلاصه منم عذا گرفتم که میریم خونشون یکدفعه مامانم زنگ زد خیلیم حرف زدیم 😂مامانم گفت ولش کن رفتی اونجا اخم نکن بخاطر شوهرت بعد منم گفتم ایییییییش بدم ازش میاد دیگه بماند چقد فوشش دادم 😝😝😝 شب رفتیم خونه مادرشوهر اونجا شوهرم گفت گوشیتو بده شارژ ندارم میخوام زنگ بزنم زنگ زد تو نگو رفته تو لیست ضبط شده ها هی نگاه من میکرد و میخندید منم اینجور 🧐🧐نگو شوهر بدبختم فقط سلام و احوالپرسی منو و مامانمو شنیده بعد قطعش کرد خداروشکر برگشتیم خونه خودمون گفت یه چیزی تو گوشیت دیدم بیارش ذوق کرده بود😂😂😂منم گوشیو اوردم چشمتون روز بد نبینه انداختش اون صدا منم هول شدم گوشیو گرفتم نزاشت یکدفعه شد بحث مادرش که من گفتم ایییییشششش بدم ازش میاد 😱😱😱فوری گوشیو قاپیدم و حذفش کردم اونم میگفت بیارش ببینم چه خبر 🙈🙈🙈خوب بود حذفش کردم وگرنه اون فوشارام میشنید بعد فوش آبدار بودااااا 😂😂😂بعد گفتم تقصیر مادرته رفته پشت سرم حرف زده منم مامانم گفته ولش کن بخاطر شوهرت برو منم بخاطر تو آمدم وگرنه دل خوشی ندارم یکمم خودمو لوس کردم 😂😂😂😂😂اینگونه شد که فراموش شد ولی اگه بقیشو گوش میداد شاید طلاقم میداد 😝😝😝😱😱😱😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂اسمم باشه گلی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
کلینیک درمان مشکلات آقایان🔴
بیانات رهبر معظم انقلاب:
در محيط اسلامي، زن و شوهر با همند، متعلق به همند؛ در مقابل هم مسئولند.
🧬 اصلاح قطعی و دائمی بیماری های آقایان
🍀با طب سنتی وداروهای گیاهی با روش اصلاح مزاج
🔴درمان تمام مشکلات آقایان و بانوان زیر نظر تیم حکیمان برتر کشور
🔴لینک کانال برای دریافت مشاوره و اعتماد سازی👇
https://eitaa.com/darmangarmahyar
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش
ساعت 7:30
#واقعی 😔
دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود!
زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود
به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه
زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد.
خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم...
عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش!
شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟
زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم...
بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد.
اما در عین ناباوری ....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85
چه صبری داری خدا😭👆
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موکا خونگی☺️🧋
مواد لازم :
پودر قند ۳ ق غ
نسکافه فوری ۳ ق غ
آبجوش و بستنی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🍁🍂🍁🍂
🍂🍁🍂
🍁🍂
🍂
─═ঊঈ داستان کوتاه ঊঈ═─
🍂شاگرد اول بودم، پدرم یادم داده بود که من همیشه درس بخوانم، وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم! آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند! عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه؟
🍂وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم. پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم! چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند!
و من نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم! مایه افتخار پدر بودم! شاگرد اول!
وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم!
وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم!
چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم ، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم! من حتی باریدن برف را هم ندیده ام!
🍂من همیشه کفشهایم نو بود چون باآنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم!!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم!
من شاگرد اول تیزهوشان بودم! تمام فرمول های ریاضی و فیزیک را بلد بودم ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم!
🍂و حالا یک پزشکم! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس! پزشکی که تا الان نخندیده است، مهندسی که شوخی بلد نیست! من نمی دانم چطور باید نان بخرم !من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم!
🍂با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم!
من شاگرد اول کلاس بودم! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم!
همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم.
🍂یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم! یکروز می خواهم زیر برف بروم! یک روز می خواهم داد بکشم، جیغ بزنم! من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم، از گوسفند می ترسم، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد!
🍂راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
من چند ماه پیش متوجه شدم همسرم بهم خیانت کرده و با یه خانمی چت میکنه 😞
خیلی بهم برخورد ولی بروش نیاوردم و تصمیم گرفتم بجای سر و صدا و داد و بیداد کاری بکنم که هم عزت نفس خودم حفظ بشه ، هم مهرمو ازش بگیرم هم بعدا که متارکه کردم حسابی بسوزه 😁😎🤓
منزل ما ۳ دنگش برای منه ۳ دنگش همسرم. من کارم تو حیطه پزشکی هست و شغلم آزاده. کلینیک دارم. بهش گفتم کاش بشه خونه رو بکنیم کلینیک و بریم یه جای بزرگتر و بهتر اجاره کنیم بشینیم.
قبول کرد. بعد گفتم چون باید مجوز بگیرم باید خونه کلش بنام من باشه. یماهی طول کشید تا راضی شد ولی گفت باید مهرتو ببخشی.
هرچند مهریه م ۳ برابر ارزش خونه رو داشت ولی دیدم نقد بهتر نسیه ست 😎😎😎
گفتم باشه و ۳ دنگ رو بنامم کرد منم مهریه مو بخشیدم.
من بهش دروغ گفتم ولی حقش بود که دیگه پاشو کج نذاره بعدم غیرمستقیم کاری کردم که خودش ارتباطشو با خانمه قطع کرد الان ۶ماهه. تا الان که نفهمیده بهش دروع گفتم. هر روز میگه کلینیک کی میزنی؟ 😁😁😁
الانم دارم میرم مشاوره و خودمو اماده میکنم برای متارکه. علتشم طولانیه. سرتون دردمیاد.
یوقتایی برای دروغی که بهش گفتم عذاب وجدان میگیرم ولی میگم حقش بود و منم مهریه م رو گرفتم که حقم بود تازه یک سومش رو.
امیدوارم دوستانی که مثل من تو موقعیت خیانت قرار میگیرند یکم درایت و دانایی داشته باشند و بدونند که با داد و بیداد فقط خودشونو تحقیر میکنند.
من حتی نگذاشتم یک نفر از خیانت همسرم اگاه بشه .فقط خودم و مشاورام 😊
برام دعا کنید که بقیه کارهام هم براحتی پیش بره 🙏🌸
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلامی به گرمی افتاب به اعضای سوتی ده👍😂
من دختر بهاری ام😝
خب بریم سراصل مطلب:
اقا من توی مدرسه شیطونی بودم که نگو😄
ما یه معلمی داشتیم که دبیر علوم بودتوی راهنمایی، این خیلی منو اذیت میکرد به دلایل نامعلوم😕
منم از دسش حرصی شدم یه روز که همه رفته بودن از مدرسه، این معلم همیشه دیر میرفت و همیشه موقع خروج دستاشو میشست😏منم رفتم توی دسشویی دبیران درو روش قفل کردم و بدون اینکه خیالم بیاد، اومدم خونمون😄
اون بدبخت هم به مدت۱۸ساعت موند توی دسشویی🤩🤩🤩
وچون مدرسه دوربین نداشت اینجانب هرگز شناسایی نشدم😅
ویکبارم توی اگسوز ماشینش هویج گذاشتم که ماشینش روشن نشد😅😅😅اونم رف صبح با تعمیرکار اومد
که وقتی تعمیرکار هویج رو دراورد همه زدن زیر خنده😃😃😃
#دختر_بهاری
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خلاقیت࿐🦋
شیک ترین ایده برای هفت سین
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
اگر عادت داری همیشه روی مبلها و فرشها را بپوشانی، زندگی نمیکنی.
اگر پنجرهها را به بهانهی آنکه پردهها کثیف میشوند باز نمیکنی، زندگی نمیکنی.
اگر روکش مشمایی صندلیهای ماشینت را هنوز دور ننداختهای زندگی نمیکنی.
دیر میشود عزیز...
بیا دست برداریم از این اسارت کهنه که به مسخرهترین طرز ممکن نامش شده قناعت و چنگ انداخته به باورهایمان.
عمر تمام این وسایل میتواند از من و تو و نسل آیندهمان بیشتر باشد.
چه عیبی دارد؟ کثیف شدند تمیزشان میکنیم.
ما معنای مراقبت را اشتباه فهمیدهایم.
نباید این ترس باعث شود لذت بردن از آنها را فراموش کنیم.
اگر راحتتر زندگی کنیم آرامتر و کمدغدغهتر هم خواهیم بود.
فقط فکر کن که چه صفایی داشته رقص نسیم و پردههای بلند رو به حیاط و آنهمه گلدان در جایجای زندگی. و چه لذتش بیشتر بود شستن و تکاندن فرشهای لاکی پس از فصلی و سالی. حالا در آپارتمانهایمان اسیر شدهایم در میان این روکشها و حفاظها...
خوشبختی واقعی همین حوالیست، در سادگی، در سهلگیری زندگی...
روی زندگی را نپوشانیم...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
▫️كوتاه و خواندنى
در راه مشهد شاه عباس
تصمیم گرفت دو بزرگ را
امتحان کند !!
به شیخ بهایی که اسبش
جلو میرفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه
است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش برآن
اسب سوار است ، حیوان کشش
اینهمه عظمت را ندارد .
ساعتی بعد عقب ماند ،
به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمیکند،
دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی
چون شیخ بهائی بر پشتش
سوار است سر از پا نمی شناسد
و می خواهد از شوق بال در آورد.
▫️این است " رسم رفاقت... "
▫️در "غیاب" یکدیگر "حافظ آبروی" هم باشیم .
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام 🖐بر اهالی سوتستان🫶 یه سوتی امروز دادم داغ داغ🔥🔥🔥 هر روز میرم پیاده روی تو یه مسیر مشخص و چون این مسیر برای ورزش و پیاده رویه خانمهای زیادی را تو مسیر میبینیم و سلام و علیک داریم خلاصه امروز رسیدم به یه خانم آشنا خواستم بگم خسته نباشید وجواب خسته نباشید ایشونه بگم😊 زنده باشید که نمیدونم🙄 چه فعل و انفعالاتی تو ذهنم رخ داد بهش گفتم زنده نباشییید😂😂😂
خودم انقد خندیدم🙊😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
یه چیزی هم خواستم بگم بزارید کانال جنبه آموزشی داره. چون من خودم تحصیلاتم روانشناسی.
این رو بر اساس تجربه میگم. اینکه خیلی دنبال اثبات کردن خودتون به مردا نباشید. خیلی دنبالشون ندویید... خیلی سعی نکنید کارای عجیب غریب کنید که دل مردا رو ببرید.
ذات مرد طوریه که دوسداره دنبال زن باشه به دستش بیاره درواقع ذات مرد زنی رو که هی خودشو عرضه کنه دوس نداره چون چیزی برای کنجکاوی دیگه وجود نداره.
اتفاقا گاهی لباس های پوشیده بپوشید. مردها از بوسیدن زنی که کرم روی صورتش زده دوس ندارن انجام بدید ولی نه همیشه.
بیشتر سعی کنید به پوست خودتون برسید تا زیبا بشه تا اینکه کرم های مختلف بزنید. من هروقت به خودم رسیدم آنچنان که خودم ذوق مرگ شدم 😂😂😂 همسرم دوس نداشت الان در عین حال که بهش خیلی محبت میکنم و علاقه دارم اصلا کارهایی که شما میکنید نمیکنم.
ولی اون همیشه هلاک اینه که به من دست بزنه هلاک اینه میاد خونه من برم توی بغلش و میرم
روزی نیست منو بغل نکنه بوس نکنه گاهی یکم خودتون رو بگیرید ولی نه زیاد که شورشو در بیارید.
همیشه تمیز مرتب و زیبا باشید ولی کارهای عجیب نکنید واسه دلبری....خیلی دوسدارم بیشتر توضیح بدم ولی طولانی میشه. دوستون دارم خانم های باحال سرزمینم 😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•