eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی مشکلی دارید؛ حتما شوهرتان را در جریان بگذارید... درست نیست به او بگویید مشکلی ندارم و سپس از او توقع داشته باشید مشکلتان را حدس بزند.. این کار بدترین راه برای حل مشکل است. پس همیشه او را در جریان بگذاریدو با حدس و گمان پیش نروید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
👠🎀ایده های دلبری🎀👠 خودتان را دوست داشته باشید تا آرامش را احساس کنید. هر زمان می گویید خودم را دوست دارم، ترس های شما ناپدید می شوند و جرأت شما بیشتر می شود. جمله "من خودم را دوست دارم!"آن قدر قدرتمند و مثبت هستند که ذهن و ضمیر نیمه هشیار شما بی درنگ آن را مثل یک دستور می پذیرد. آن ها بی درنگ بر افکار، احساسات و نظرات شما تاثیر می گذارند. زبان بدن شما مثبت تر و شادتر می شود. احساس بهترے درباره خود پیدا می کنید و در نتیجه با کسانی که در اطراف شما هستند گرم تر و صمیمی تر برخورد می کنید. همه‌ چیز از خودتان شروع می شود... .•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
#داستان_زندگی 🌸🍃 گوهر یادمه تو کوچه نشستیم جلو در آخه مامانم هل کرده بود در رو بسته بود وهمه جم
🌸🍃 گوهر همش عذاب وجدان داشتم و چه کنم  چه کنم  بعد سه ماه گفت میخوام بیام خواستگاری من همه شرایط زندگیمو گفته بودم بهش گفت عیب نداره من دوستت دارم یه سال از من کوچکتر بود خانوادش هم ی خانواده معمولی  ولی مادرش راضی نمیشد میگفت نه دختر خواهرم  از یه طرف هم من چون کلا به صورتم دست نزده بودم قیافم معمولی رو به پایین بود آخه انقدر بدبختی وبیچارگی داشتم که اصلا وقت شو نداشتم بعد من با این وضع هم که بودم مادرم کلی فحش میداد که تو چه میکنی وای به اینکه از تین کارا هم میکردم مادرش که منو دید گفت زشته وبدتر گفت نه ولی پسرش کوتاه نیومد وگفت پاک ترین دختری که تو عمرم دیدم اینه ومن میخوامش  وبازور خانوادشو آورد خواستگاری ومادرش از همون روز اول با من بد بود موقع عقد که اصلاح کردم  به کل قیافم عوض شد آخه صورت من خیلی پر موبود چشمای مشکی خیلی درشت وابروهای مشکی پر وخوش حالت اندام ظریف وقد متوسط اونقدر  عوض شدم که حتی همکارها هم سر کارمنو نشناختن یه آرایش ملایم هم میکردم خیلی تو چشم بودم  همسرم  کلا بیست ویک سالش بود بیکار بود آخه فقط چند ماه بود که سربازیشو تموم کرده بود مادرش کلا خیلی از من بدش میومد کلا محل نمیذاشت اصلا منو حساب نمیکرد واسم هیچ خریدی نکرد فقط یه انگشتر نشون  وتو نامزدی هم همسرم خودش یه دست لباس خونه و جفت  کفش خرید با یه ساعت ازیه طرف تیکه انداختنای مادرش از یه طرف مریضی مادرم که روز به روز بدتر میشد وحالا نسبت به من هم تنفر پیدا کرده بود وهر روز کتکم میزد وپیش همه فحش میداد واز یه طرف هم من دیگه واقعا خسته شده بودم عذاب میکشیدم وهر روز با مامانم کتکاری داشتیم خیلی وحشتناک بود ولی بابام دستش خالی بود نمیتونست جهاز بده با مادرم که دعوامون میشد همسرم منو میبرد خونشون ومادرش هی تکه بارم میکرد دوتومن وام از دواجمون بود پدر شوهرم ضامن شد گرفتیم بابام مادرش گفت چون خودمون ضامن شدیم به بابات نمیدیم اون وسیله هایی هم که قرار بود بگیریم نمیگیریم  اگه پول وام رو میخواید باید قسطش رو خودتون بدید خدا شاهده منو همسرم هر کدوم بایه دست لباس اومدیم سر زندگی وقتی دیدیم اینجوریه همسرم پول رو از مادرش گرفت وباهم رفتیم وسیله خریدیم یخچال تلویزیون فرش جارو برقی اجاق گاز وسماور لحاف  قابلمه وچینی چندتا دیگه وسیله یکی از همکارای پدر شوهرم که آشنا داشت ما رو برد معرفی کرد وسیله قسطی خریدیم بوفه میز تلویزیون درآور یه سرویس طلای کوچک با یه حلقه واسه من همسرم کفت من نمیخام با دو دست لباس خونه ویکم لوازم آرایشی واسه من کلا شد سه میلیون ودویست که یک وهشتصد نقد دادیم یک وچهر صد هم قسط دویست هم نگه داشتیم یه سفر سه روزه رفتیم مشهد اومدیم سر زندگیمون یه اتاق دوازده متری با یه راهرو دومتری که کرده بودمش آشپزخونه با سرویس همه هم باهامون قهر اون موقع واسه اون خونه چهارصد پول پیش با بیست وپنج تومن کرایه داده بودیم  ولی عاشقش بودم یادمه اولین غذایی که از سر کار اومدنی براش درست کرده بودم ماکارونی بود تازه میرفت جوشکاری ساختمون اونم روز مزد دوسال گذشت همسرم فوق العاده مهربون بود اون موقع بعد دوسال که باردارشدم وپسر بود ودستمون خیلی خالی خانواده هامون باهامون بعد چند ماه آشتی کرده بودن ولی چه انتظاری میشد داشت  منی که باردار بودم وهر چی هوس میکردم نمیتونستم بخورم  ویارم گوجه سبز بود یه بار بابام دو کیلو واسم خریده بود همه رو یه جا خوردم خونه هیچی نمیشد بعضی روزا کلا چیزی نمیخوردم وفقط میخوابیدم مگه اینکه میرفتم خونه مادرم اون موقع ها باز بیماری مادرم شدتش کم شده بود بمیرم براش با اون حالش ذوق نوه داشتای خدا وقتی یادم میفته میگم مگه میشه من اینهمه سختی رو گذروندم آخرای بارداری  از اون خونه رفتیم یه خونه مستقل که حیاط دار وبزرگ بود وقتی پسرم به دنیا اومد کم کم رفتار شوهرم عوض شد عصبی وپرخاشگر وبد اخلاق شده بود کلا پسرم سیزده روزه بود که منو به شدت کتک زد جوری که کل سر وصورتم داغون شد واون شروع کتک های هر روزه همسرم بود زود میرفت دیر میومد بد اخلاق وعصبی  وهر روز منو در حد مرگ کتک میزد تا یه روز گوشیش زنگ خورد ومن برداشتم دیدم صدای زن بود وفهمیدم افتاده دنبال زنا خیانت پشت خیانت رو میشد وبعد هر کدوم یه جنگ اساسی ویک کتک در حد مرگ تا یه روز فهمیدم با یکی که حتی گوشه ناخن منم نمیشد بهم خیانت کرده اون روز دیگه تموم شدم پسرم دوسالش بود گذاشتم پیش خواهر شوهرم اومدم خونه  وهرچی قرص خواب بود همه رو یه جا خوردم .دیگه بریده بودم خسته بودم فقط دلم مرگ میخواست اونقدر خسته بودم که حتی به فکر جگر گوشم هم نبودم قرص ها رو که خوردم  یه دل سیر گریه کردمو وخوابم برد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام 😍❤️ من اولین بار هس ک تجربمو مینویسم. ۲۶سالمه و مجرد. تجربه ای ک دارم درمورد استفاده از روغن گل محمدی هس🌹🌸 ک مشکل کیست و نامنظمی قاعدگی و سردمزاجی و .... همش از روی سردی رحم میاد. دکتر زنان ب من پیشنهاد داد ک هر از گاهی شکمم رو با روغن گل محمدی ماساژ بدم. تا طبع رحم گرمتر بشه و مشکلات پریودی از بین بره. البته من چکاپ همیشه میرم و این روغن رو بخاطر طبع گرم ماساژ میدم. یعنی اینطور نیست ک بیمار باشم و بگم روغن گل محمدی میزنم خوب میشم😄 از خواص روغن گل محمدی آرامبخش بودن؛ ضداسپاسم و ضد درد؛ تسکین دهنده؛ شل کننده عضلات؛ ضدافسردگی ؛ کاهش علائم یائسگی؛مرطوب کننده و جوان کننده پوست؛ ضداسترس و ... خیلی خواص مفید داره و وقتی من دل و کمرم رو باهاش ماساژ میدم واقعا خیلی آرامبخش هس برام 🥰 میتونین ک با چند قطره روغن زیتون قاطی کنین و ب عنوان روغن ماساژ ؛ کل بدن رو ماساژ بدین. خستگی از بین میره 😌🥰 یا زیر گردنتون دو تا قطره روغن گل محمدی 🌸🌷🌹 یا گل یاسمن بزنین تحریک کننده میل جنسی واسه همسرتون هس و آرامش میده بهتون این روغن ب دو صورت هس یکی خوراکی یکی هم موضعی و مالشی من نوع موضعی رو از داروخونه تهیه کردم. توجه کنین که از عطاری و جاهایی که روغن فله تو شیشه های نامرغوب میدن نخرین. و توی مصرف هر چیزی زیاده روی نکنین هرچقدرم خوب باشه.🌸💞🥰 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یروز که از مدرسه برمیگشتم اونموقه من راهنمایی بودم خونه دیدم بابام با داداشم دارن تو حیاط دعوا میکنن و همش به داداشم سرکوفت میزنه منم گفتم اگه الان وارد بشم چهارتا سرکوفتم باره من میکنه ترجیه دادم پشت در بمونم تا تموم بشه بحثشون همون لحظه یهو در باز شد داداشم با سرعت تیر پرید بیرون دیدم یه دمپایی محکم خورد وسط صورتم میخواسته به داداشم بزنه من منظر بودم بابام بیاد دلداریم بده که دیدم بابام منو دید گفت پدر سوخته تو پشت در چکار میکردی😂😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام به همه من بیشتر اوقات مطالب کانال رو میخونم و واقعا بعضی هاش برام مفید واقع شده میخواستم ازتون تشکر کنم👏🙏 من و همسرم همسن هستیم امشب پنجمین سالگرد ازدواجمون هست وصاحب دو پسر سالم هستیم که خداوند به ما عنایت کرده. اوایل عقدم خیلی در رفاه کامل بودیم حتی راننده شخصی داشتیم ۶ ماه که از عقدمون گذشت متاسفانه شریک همسرم سرشو کلاه گذاشت و زیر خط فقر رسیدیم اونموقع میخواستیم تازه مراسم بگیریم ولی متاسفانه با وام اونموقه فقط میشد مایحتاج اولیه زندگی رو تهیه کرد منم چون بقیه فامیل از ماجرا خبر نداشتن گفتم ماعروسی نمیگیریم و میریم سفر 🚙 البته تا قم و کاشان ... خلاصه وسایلامونم خودمون دوتا با واممون و کمی مبلغ هدیه بزرگترامون در حد جزیی تهیه کردیمو بقیه شم قسطاو چکهامونو دادیم منم پسر اولمو تو این مسائل و مشکلات باردار بودم متاسفانه سر چند تا چک همسرم زندان رفت واقعا شرایط برام سخت شد ولی خیلی تلاش کردم تا زندگیمو نگه دارم بعد از مدتی که اومد بیرون دوباره سر قضیه مالی ۴ سال دیگه رفت زندان😔 از اول زندگی با یکسری هیجانات و اتفاقهای ناگوار روبرو شده بودم ولی چون دوستش داشتم میخواستم محکم باشم و در برابر مسائل بایستم 💪 البته گاهی کم می آوردم که چرا من ....! حتی گاهی کارم به طلاق کشیده میشد ولی دوباره خودمو جمعو جور کردم و بخودم گفتم زن و شوهر در سختیهاس که عشق و دوست داشتن واقعی شونو نشون میدن❤️💕 کار کردم....با توکل به خدا و عشق به هسرم بچه مو بزرگ کردم👩‍👦حرفای تلخو بدو میشنیدم و نمیزاشتم کسی پشت سر همسرم بی احترامی کنه یا حتی ترحم بی جا داشته باشه یا بخودش اجازه بده حالا که همسرم کنارم نیست کسی وارد حریمم بشه😡 البته خیلی سخت بود یه جورایی بیشتر در سختیها به تواناییام پی بردم و البته هردومون بزرگتر و عاقلتر شدیم 💑 الان یکسال تا آزادیش مونده و هنوز با توکل بخدا و عشق درونم ایستادم تا زندگیم پا برجا بمونه البته در این مدت از مشاور خانواده در مسائل زندگیم و گروه درمان استفاده کردم و واقعا برام مفید بوده صحبتم با خانوماییه که با یک مساله کوچیک زود جا میزنن و طلاق میگیرن یا قهر میکنن میرن خونه مامانشون خواهرای من زندگی مشترک محل محک زدن خودمونه و در سختیها آدم نباید الکی میدونو خالی کنه تا جاییکه میتونین مشاوره برین عشق بورزین و از زندگیتون با توجه به شرایط خودتون لذت ببرین مسایل مالی و ....یه روزی بالاخره حل میشه عشق یک زن مثل قطرات آب آروم آروم سنگ رو هم ذوب میکنه چه برسه به انسان 😍 امیدوارم توکل و امیدتونو همیشه حفظ کنین 🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🕊 میخوام یه نکته ی ناب برای پایداری رابطه بهتون بگم: وقتی یه دختر حالا چه "همسر چه دوست دخترت" برات یه عکس از خودش میفرسته ریز بین بازی دربیارید یعنی چی؟! مثلا بهش بگو👇 💠 رنگ شالت ،روسریت چقدر نازه ☺️ 💠 این سبک لباس پوشیدنت خیلی جذاب ترت کرده خانم جان 😌 💠 رنگ لاکت و دوس دارم و... 😍 ✍ اما سعی کنید شورش رو درنیارید و زیاده روی نکنید تا طرف مقابل فکر نکنه تعریفتون الکی است •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✅ خانمااگر میخواین همسرتون عاشقتون باشه ؛ پس توی خرج کردن پول هاش دقت کنید! یعنی ولخرج نباشین... قبل از خرج های بزرگ و نیمه بزرگ، باهاش مشورت کنید! ➖ چون اینجوری میفهمه شما قدر پولی که بازحمت بدست اورده میدونید و با یه خانوم مدیر و مدبر طرفه 👈 برای خودتون خرج کنید 👈 خوب بپوشید 👈 به سلامتی تون برسید 👈 آموزش ببینید ولیییی به جا و به اندازه ... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلامی دوباره من اومدم با یک خاطره دیگه چند سال پیش با مامانم رفته بودم جمعه بازار یه جا قاشق و چنگال دست دوم بساط کرده بودن جنساشونم خوب بود مامانم چند دست برداشت همونجور که قاشقارو برمیداشت از فروشنده پرسید اینارو از کجا میارید فروشنده گفت از دیوار مردم میریم بالا🤣🤣 من گفتم جناب مادرم منظورشون اینه که از کدوم شهر خلاصه بعضی جمله ها دیگرانو به اشتباه میندازه تا خاطره بعدی با ی ی ی دنیا از مشهد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام بچه ها 🤓👊 بار اولی بود که رفته بودم باشگاه با دختر عمم.رفتیم تو یه اتاق با خیال راحت لباسامونو عوض کردیم اخر کاری دیدیم جلوی دوربینا تعویض کردیم.حالا هرطوری بود خودمونو قانع کردیم که همه اینجا عوض کردن.دوروز بعد خودم تنها رفتم .آقای مسئولی که جلوی کامپیوترا نشسته بود خیلی شیک و مجلسی صدام کرد گف خانوم اتاق تعویض لباسا اتاق روبروییه.یعنی ازون روز کمرم صاف نشد😖😖 بعد ۵سال هنوزم یادش میفتم حالم بد میشه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام سلام سلاااام😍 به همه دوستای گل و قریای کانال. ندیده عزیزین از دور میبوسمتون و یه سلاااااام تووووووپ به تموم بانیان این کانال. جا داره بگم خدا قوت ، کارتون حرف نداره اجرتون با خود خدا 👏👏👏 من بیست و سه سالمه و مجردم کلییییی با تجربه هاتون کیف میکنم...😎 در جواب اون خانمی که گفتن از شوهرشون از همه نظر سرن و شوهرشون دستش سنگینه اما ایشون با شوخی و خنده باهاشون برخورد میکنن... خواستم بگم دمت گرررررم شما یه فرشته اییی. واقعا من اگر جای شوهر شما بودم روزی هزار بار خدارو به خاطر همچین نعمتی شکر میکردم. واقعا زنایی مثل شمارو اگر این جامعه داشت هیچ کمبودی توی زندگی زناشویی حس نمیشد و شاهد این همه طلاق نبودیم😢 خواستم بگم توروخدا بازم از این تجربه های باحالتون بذار من که کلییییی خندیدم... دعا کنید منم به عشقم برسم کلی سختی داریم میکشیم😔 ان شالله منم به اقاییم برسم کلی ایده های قری واستون میذارم. بازم دمتون •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام و خداقوت ب شما و اعضای محترم کانال خوبتون 🌺 چند سالی هست ک عضو کانالتون هستم و خیلی زندگیم تغییر کرده چون تغییر رو از خودم شروع کردم وغرور بیجا رو زیر پا گزاشتم اما امان از سکوت همسرم😢 هر چی ک بگم هر حرفی ک بزنم فقط سکوت میکنه. از ایده هاتون استفاده کردم یه بار تو تلگرام ازش پرسیدم سه تا چیز ک دوس داره رو بگه میگه تو و بچه ها ...میگم از علایقت بگو میگه آدم باید ناشناخته باشه😬😢 از اینکه دیگه لج نمبکنم و مغرور نیستم خوشحاله و خیلی مهربون تر شده ولی هر کاریش ک میکنم حرف نمیاد اما چن شب پیش رفتم بخوابم دیدم عروسک دخترم تو دستشه گفتم عروسک گرفتی جای من گف هیچ کس جای تورو نمیگیره😍 وااای ینی من داشتم بال درمیاوردم از بس حرف نمیزنه و عقده ای شدم😂 بازم ممنونم ازتون ✍ خیلی پیش اومده که آقایی حرف های عاشقانه نمی زنه!!! اینها از قصد و غرض نیست بلکه بلد نیست چی بگه و چیکار کنه . خیلی موارد داشتیم که مردی یک عمر با خانواده متعصب و خشک بزرگ شده بود ولی با تلاش خانمش تبدیل به یک مرد عاشق پیشه شد ✍ با افزایش آگاهی، زندگیتون نیز شیرین و دلپذیر میشه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•