#ایده_اتاق_خواب
یه وقتایی بدون هیچ مقدمه ای بلندشین و همسرتون رو ماساژ بدین🙌
این ماساژ مخصوصا با روغن انقد برای همسرتون لذت بخشه که شدیدا روشون تأثیر میزاره👌😍
حتما نباید تولد یا سالگرد ازدواجتون باشه
همینجوری یهویی و بی دلیل ماساژ بدین همسرتون رو😊
ماساژ یکی از پر آرامش ترین و لذتبخش ترین رفتارهای زندگی مشترکه😍
همین ماساژ میتونه یه وقتایی جزء سورپرایزای شما برای همسرتون باشه🎁
و وقتی که شدیدا خسته اس😔
بهش بگید شما به یه ماساژ حرفه ای با دستای معجزه گر عشقتون نیاز دارید😉☺️😊
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
شوهرتان را تکراری صدا نزنید!!
حتما شنیده اید که مردها تنوع را دوست دارند. خب چرا شما این کار را برایشان انجام ندهید؟ اورا با لقب های جدید و قشنگ صدا بزنید. شاید برای بار اول و دوم تعجب کند اما بعد برایش دلنشین خواهد شد.
عزیزم، عشقم، نفسم، مهربونم، تکیه گاهم، آرامشم و .. خلاق باشید و خجالت نکشید. یاد بگیریم عشق را به زبان بیاوریم😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی روز عروسی گردنبند رو گذاشتم توی جیب کتم و با خودم گفتم بعد از رقص عروس میندازم گردنش.
داستان زندگی
این گردنبند فقط لایق یاسمن بود چه خوب که براش گرفتم ،تا اخر مجلس همه مات و مبهوت گردنبندو نگاه میکردن و تعریف و تمجید بود که به گوشم میرسید.
وقتی مراسم تمام شد همه تا جلوی در همراهیمون کردن.دل تو دلم نبود که میخاستم با عشقم زندگیمو شروع کنم
یاسمن به کمک من لباس عروسشو عوض کرد و گردنبندو هم گذاشت روی میز کنار تخت.همه چیز عالی برگذار شده بود و خوشحال بودم و خدارو شکر میکردم.
صبح زود با صدای یاسمن از خواب بیدار شدم داشت کنار گوشم اهنگ میخوند ،چشمامو که باز کردم لبخندی زدم و گفتم سلام صبح بخیر اولین روز زندگیمون مبارک
خندید و گفت صبح بخیر عزیزم باورم نمیشه تو خونه ی خودمون باشیم ،یکمی باهم حرف زدیم و بعدش یاسمن بلند شد و گفت الانه که مامانم برامون صبحانه بیاره
میرم لباسامو عوض کنم ،من هم از جام پاشدم و رفتم توی اشپزخونه کتری رو پر کردم و گذاشتم تا بجوشه
چند لحظه بعد یاسمن از توی اتاق صدام کرد و گفت فرزاد یادت نمیاد دیشب گردنبندمو کجا گذاشتم؟؟؟ نیستش هر چی میگردم...
بیخیال گفتم همونجا روی عسلی کنار تخت گذاشتی.دوباره صداش بلند شد و گفت هر چی میگردم نیست نمیدونی رو کدوم عسلی گذاشتم؟؟ رفتم توی اتاق و گفتم اونجا گذاشتی دیگه یادت رفته؟؟ خودم از گردنت بازش کردم گذاشتم اونجا
یاسمن سرشو تکون داد و کلافه گفت نمیدونم اصلا یادم نمیاد جایی غیر از اینجا باشه.
صدای زنگ در بلند شد ما هم شروع کرده بودیم تمام اتاقو میگشتیم دنبال گردنبند.
یاسمن گریه ش گرفته بود و میگفت من مطمئنم دزد اومده شب که ما خاب بودیم گردنبندمو برداشته برده
عصبی گفتم اخه من خابم اونقدرم سنگین نیس مطمئنم اگه کسی وارد اتاقم میشد میفهمیدم ،از اون گذشته مگه کسی کلید اینجارو داره که بخاد بیاد خونه ی ما؟؟؟
یاسمن با گریه گفت پس میگی چی شده کسی نیومده تو خونمون پس گردنبند به اون گندگی مگه میشه گم بشه؟؟؟
با ناراحتی گفتم حالا برو درو باز کن هلاک شد اونی که پشت دره
با گریه رفت درو باز کرد مادرش پشت در بود وقتی حال و روز یاسمنو دید بیچاره حسابی ترسیده بود با نگرانی اومد و پرسید چی شده؟ دعواتون شده؟؟؟ یاسمن با گریه گفت کاش دعوامون میشد ،گردنبندم نیس مامان،خودم دیشب گذاشتم رو عسلی و حالا انگار آب شده رفته تو زمین ،مادر یاسمن گفت خاک بر سرم گم کردیش؟؟؟
خب فکرتو به کار بنداز ببین کجا گذاشتیش اخع مگه کوچیک بود که به این راحتی گم بشه ؟؟؟
جواب دادم والا تمام اتاقو زیر و رو کردیم حالا وقتشه سالنم بگردیم
مادر یاسمن صبحانه رو روی میز گذاشت و پا به پای ما شروع کرد به گشتن اتاق و سالن
#ادامه_دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
من زیاد اهل سوتی نیستم ولی یه چیزی از زن دایم تو ذهنمه
چند سال پیش رفته بودیم خونه داییم
داییم اون موقع پسرش کوچیک بود خونشون پر اسباب بازی
یدونه خر داشتن شاید دیده باشین اینو روشن میکردی غلط میزد رو فرش و شروع میکرد خندیدن و غش میکرد از خنده
ما هم مرده بودیم از خنده
اون شد برای ما خاطره
تابستون پارسال رفته بودیم خونه پدر بزرگم اونا هم بودن
بحث افتاد سر این خره
مامانم گفت وای که ما چقدر اونشب خندیدیم
(زن دایی هام عادت دارن به خواهر شوهراشون میگن آبجی چون اختلاف سنی دارن)
یهو زن داییمم یه دفعه برگشت گفت وای آبجی هر دفعه ما اون خره رو میبینیم یاد شما میافتیم
یه لحظه همه جا سکوت شد بابام برگشت گفت دست شما درد نکنه حالا دیگه خره رو میبینی یاد من زن من میافتی 😂😂😂😂😂
ولی تا اخر شب همه فقط یاد حرف زن داییم میافتادن غش میکردن از خنده
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
✅ درد دل زیبای یه آقای با معرفت 👇
باسلام و عرض ادب و یه خسته نباشید جانانه خدمت همه عوامل هردو کانال مشاوره و پیوند دم همتون گرم
اقا هستم 35 ساله و تقریبا دوسالی میشه که عضو این کانال هستم و مطالب و ایده ها رو میخونم و برا دل خودم استفاده میکنم
ایده خاصی ندارم و فقط خواستم از این طریق به همه خواهران و برادران بگم که با درد ودل های شما با کانال به این نتیجه رسیدم که هیچ زندگی بدون مشکل و دغدغه نیس
خانمی نوشته بودن از بس همسرشون سرشون تو گوشی هس گله دارن و ناراحتن !
خواهرم ، منم دقیقا مشکل شمارو دارم و وقتیم اعتراضی میکنم کلی حرف و حدیث و حرف غیر منطقی باید بشنوم
خواهر دیگه ای گفته بودن همسرشون عاطفه نداره و عضو کانال نمیشه و به خانمشون میگه روانی هسی که رفتی عضو کانال شدی !
خواهرم ، منم دقیقا همین مشکل رو دارم و نتونستم خانمم رو متقاعد کنم که عضو بشه و از ایده ها استفاده کنه لااقل حال خودش خوب بشه و بمن میگه توهم دیونه ای که به این چرندیات گوش میکنی
متاسفانه خیانت ها از همین چیزای کوچیک سرچشمه میگیره و بعدم دیگ کاریش نمیشه کرد توصیه من به همه خواهران و برداران کانال اینه که خودتونو بخاطر بی احساس بودن و بی توجهی همسرانتون افسرده نکنین
اگه مثل من تلاشتون نتیجه نداد زانوی غم بغل نگیرین به بچه هاتون برسین به خودتون برسین عاشق خودتون باشین ایمان داشته باشین یه روزی یه جایی دستی از اسمون میاد و نجاتتون میده خداوند همیشه با صابرین هست ببخشید دلم پر بود
دوستون دارم پرانرژی و پر روزی باشین 😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
سلام به همگی
امروز میخوام خاطره از بچگی دوستم بگم که از زبان خودم میگم
من وخواهرم اماده شده بودیم بریم مدرسه که خواهرم دلش درد گرفت ومادرم گفت خواهرت وقتی حالش بد شد از مدرسه اجازه بگیر بیاین خونه.وما رفتیم مدرسه، وسط کلاس یادم اومد مادرم چی گفته بوداز معلم اجازه گرفتم رفتم پیش مدیر به مدیر گفتم حال خواهرم بده میخوام برم خونه مدیر هم اجازه داد من رفتم خونه مادرم وقتی من رودید گفت چرا اومدی خونه من گفتم خودت گفتی که اگه خواهرت حالش بد بود بیا خونه مادرم 🧐یه نگاه به من کرد وگفت بعد خواهرت که مریضه کو . بله من یادم رفته بود خواهر مریض رو بیارم خونه😄😂😂
یه خاطره هم از بچگی خودم
یه بار مدرسه مسابقه قران گذاشته بود نوشته بود هرکسی که برنده بشه ۲۰امتیاز داره من هم فکر کردم ۲۰
امتیاز یعنی ۲۰هزارتومن پول رفتم به مامانم گفتم اگه برنده بشم نصف مال تو باشه 😍😁😂 الان هر جا امتیاز میبینم خنده ام میگیره 😂 پریناز
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
#سیاست_های_زنانه
از شوهرت ناراحت شدی اینجوری رفتار کن
تا هم راه ناز کشیدن واسشون باز بشه وهم احترامتون سر جاش باشه😊
سرسنگین باش،ولی قهر نکن سعی کنید قهر کردن رو از زندگیتون حذف کنید با قهر کردنفاصله بیشتر میشه..❌
وقتی ناراحت میشین یکم سر سنگین تر باشین،کمتر بخندین ولی لجبازی نکنین❌
اینجوری اولا راه اشتی و ناز کشی رو برای شوهرتون باز میزارین و دوما مشکل سریع تر حلمیشه 😍
البته به شرط اینکه برای سرسنگینی و اخمتون ارزش قائل باشن و اینسرسنگینی تو چهرتون مشخص باشه❌
🦋🦋نکات قهر کردن🦋🦋
⛔️حق نداریم به خانواده هم توهین کنیم
⛔️حق نداریم مسائل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم،تو هر دعوا فقط درمورد همان موضوع بحث میکنیم.
⛔️شامو ناهار نپختنو نخوردن نداریم،همه اعضا مثل حالت عادی بایدبرای غذا حاضربشن
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
با سلام خدمت خانومایه گل و ادمین محترم کانال
امید وارم ک زندگی بر وفق مرادتون باشه🌹
اول از همه تشکر میکنم بابت کاناله فوق العادتون🙏
من یه دخمله 19 ساله هستم ک تجربه ذکر هفته با پیام عاشقانه رو فرستادم 😁🙈
خواستم به دختر خانومایه گلی ک هنوز مثله من مجردن یه توصیه ی خواهرانه کنم 😘
میدونین چیه خانوما مطمعنم خیلی از شماها ک مثل من مجردین با خودتون میگید ک وقتی ازدواج کردیم چ طرز برخوردی با همسرم داشته باشمو چطور محبتشو جلب کنم (من ک کلا غرقم تو آینده😁🙊)
ولی به نظرم بهترین کار اینه ک از الان با خونواده خودتون مثله پدرو مادر ، دوستانتون و فامیلاتون خیلی با محبتو خوب رفتار کنین تا خودتون رو برای آینده و همسری آماده کنید 😎( یه جور تمرینم هس😜)
نباید انتظار داشته باشین دختری ک اخلاقه خوبی با خونواده و اطرافیانش نداره ، میتونه اخلاقه خوبی با همسره آیندش داشته باشه !!😑
حتی اگه در آینده هم بخواد خودشو اصلاح کنه خیلی براش سخت و زمان بره ☹️
پس به نظرم کاره درست اینه ک از الان ک مجردین خیلی هوای خونوادتونو داشته باشین ، بهشون محبت کنین ، مودبانه و خیلی خانومانه با اطرافیانتون ارتباط برقرار کنین تا در آینده بتونین خیلی راحت با همسرتون ارتباط خوبی برقرار کنین ، به عبارتی سختتون نیستو خجالت نمیکشین☺️😉
در ضمن اینجوری دعای خیر پدرو مادرتون همیشه پشتتونه و در نظر همه یه دختر ایده آل هستین 😎😌
خانومایه گل واسه منم دعا کنید🙏🌹🙊
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
سلام
دو روز پیش یه سوتی دادم
رفتم برای ختنه پسرم دامن بگیرم
آقاهه یه دامن اورد گلدوزی گل روش بود و یه تور هم پایینش زده بودن
گفتم نه آقا این دخترونه است پسرونه اش را بدید😂😂😂😂😂
فروشنده گفت خانم دختر را که ختنه نمیکنن🙃🙃🙃🙃
منم گفتم ای وای ببخشید از بس تویه لباس فروشی ها میگم پسرونه دخترونه گیج شدم.
تو تاکسی همش میخندیدم
حالا راننده پیش خودش میگه
این خانم برای خودش جوک تعریف میکنه میخنده
😅😅😅😅
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
#سیاست_های_زنانه
عزیز شوهرت میشی اگ....
👌سعی کنید همیشه حواستون ب شوهرتون باشه.جلو جمع حتی خانواده خدش طرف شوهرتون باشید،هیچوقت نکوبینش.
👌مردا خیلی دوس دارن تو جمع از همه بالاتر باشن و یه جورایی حرف حرفه اونا باشه برای همین اگه میخوای شوهرتو تشنه خودت نگه داری حتما جلوی جمع خیلی خیلی ب همسرت احترام بزار😉
👌اگرکاری میخوای انجام بدی نظرشو بپرس ، وقتی حرف میزنه حرفاشو تایید کن☺️
👌از توانائیهاش جلو بقیه تعریف کن(البته تعریف جلوی خانواده همسر ممنوع)
👌وقتی خواسته ای ازت داره حتی اگر برات سخته انجام بده نزن تو ذوقش و باهاش مخالفت نکن چون وقتی مخالفت میکنی اقتدارش شکسته میشه و حتی اگر تو جمع چیزی نگه بعدا در رفتارش تاثیر خواهد گذاشت😶
👌طوری جلو دیگران با همسرت رفتار کن که ارزششو ببری بالا اینکار باعث میشه که همسرت احساس قدرت کنه،حس ارزشمندی بهش دست بده و متقابلا اون هم به شما احترامبزاره😉
👌زنی ک همسرشو مورد احترام قرار میده و بزرگش میکنه خودش ت قلب شوهرش بزرگ و عزیز میشه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام 🙋♀خانما درسته که خیلی از آقایون با هر ترفندی ک انجام میدین رامتون نمیشن و خشک و تودارن ولی سعی کنید ک کم نیارین و انرژی داشته باشین و حتما امیدوارباشین😜
بنظر من یکی از دلایلی ک آقایی من خیلی دوسم داره با اینکه خیلی غرمیزنم بش اینه ک باهم خیلی از کارامونو انجام میدیم 💑
من واسه غذاخوردن از یه دیس استفاده میکنم همینطور برای سالادخوردن از یه کاسه💁♀
باهم فیلم میبینیم 👫
باهم کیک درست میکنیم😁
باهم خونه رو تمیز میکنیم☺️
میدونید اگه همه چیزتون باهم باشه مطمئنن اونم بهتون عادت میکنه و کاری ک باید با شما انجام بده رو تنهایی انجام نمیده...
اینقده کارای مشترک باهاش انجام دادم ک بدون من دلش نمیخواد سفر بره ، حتی همین ۱۳ بدرم بااینکه دلش میخواست با خونواده خودش باشه و حتی میتونست با اونا بره بیرون و من دوس داشتم با خونواده و فامیلای خودم باشم اون ترجیح داد با من باشه و جایی باشیم ک من خوشحال باشم..😉
سعی کنید تو هر زمینه ای مشترک باشین. ما حتی از یه شامپو استفاده میکنیم. اگه خیلی گشنتون شدیه مقداری غذا بخورین تا آقاییتون برسه ک گشنگیتون باعث نشه هی بش غربزنید ک چرا دیرکردی ضعف کردمو وای و فلان و بهمان 😋
میدونید همه ی رفتار آقاتون بستگی ب شما داره. اگه شما خانوم طنازی باشین برای آقاتون ، اونم بهترین آقایی واسه شما میشه.
براسلامتی آقا امام زمان صلوات
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
۴ مرداد ۱۴۰۳
.
خواهر همسرم و دخترخاله هاش یه پوست دارن مثل هلو : صاف و سفید و لپ گلی ❤️
من که از نوجوونی آرزوی یه پوست صاف موند به دلم😢 یه پوست کدر داشتم با منافذ باز !😩
تازه بخاطر قرص های جلوگیری، صورتم پر از لک هم شد
دیگه غوز بالا غوز😢
تا اینکه یه روز توی حرم امام رضا(ع) با یک خادمی آشنا شدم که خودشون متخصص کرم سازی بودن.
به شکرانه ی لطف این خادم
لینک کانالشومیذارم تا همه استفاده کنن👇
https://eitaa.com/Aghighasa
۴ مرداد ۱۴۰۳