(🌷)➻➻➻➻➻➻➻➻➻➻➻(🌷)
🔖#دانستنی_های_جالب_و_خواندنی
💠هشتاد درصد مردم برای جلوگیری از شروع دعوا در مقابل کسانی که دوستشان دارند ساکت میمانند؛ حتی اگر هم حرف برای گفتن داشته باشند.
💠چرت و خوابهای کوتاه روزانه به بهبود حافظه و کاهش بیماریهای قلبی کمک مؤثری میکند.
💠اگر شما هر صبح مایعات کافی بنوشید٬ انرژی بیشتر و حس بهتر و خوشآیندتری در طول روز خواهید داشت.
💠ما هنگام صحبتکردن با افرادی که دوستشان داریم٬ صدایمام را تغییر میدهیم.
💠نصب و قراردادن آینه در آسانسورها یک ترفند روانشناسی است تا انتظار را قابل تحملتر کند
💠افرادی که از ضریب هوشی بالایی برخوردارند ٬خواب بیشتری میبینند.
💠مردها دو برابر زنها از خود سلفی میگیرند.
💠هنگامی که تحت «فشار روحی» و «استرس» زیاد هستید ٬ بدن شما تمایل زیادی به خوردن غذاهای چرب و شور پیدا میکند.
💠نود درصد مردم چیزهایی که هرگز نمیتوانند به دیگران بگویند را بهصورت پیام و اساماس ارسال میکنند
💠عرقکردن باعث سمزدایی از بدن میشود.
💠«خریدکردن» باعث آزادشدن «اندروفین» میشود که موجب میشود موقتا استرس٬ کاهش و اعتماد به نفس ٬ افزایش و رنج ٬ التیام یابد.
💠«شکلات» سلولهای سرطانی را نابود میکند.
💠افرادی که «قهوه» مینوشند نسبت به افرادی که قهوه مصرف نمیکنند ٬ طول عمر بیشتری دارند.
💠استفاده از «دست»تان در هنگام صحبتکردن باعث میشود «مطمئن» و «باهوش» به نظر برسید.
💠یک فنجان «قهوه» قبل از ورزش ٬ چربیهای اضافی بدن را سریعتر میسوزاند.
💠«موسیقی» مانند یک دارو مانع «بیخوابی» میگردد.
💠بهطور متوسط زنان حدودا در طول روز ۲۰۰۰۰ کلمه و مردان ۷۰۰۰ کلمه صحبت میکنند.
💠بهطور متوسط بچهها حدود ۴۰۰ بار و افراد بالغ ۱۵ بار در روز میخندند.
💠زنان «حس بویایی» بهتری نسبت به مردان دارند.
💠بدن انسان بین ساعت ۳ تا ۴ صبح در ضعیفترین حالت خود قرار دارد. در این زمان بیشتر مردم در خوابشان میمیرند.
💠بیشتر جمعیت اینستاگرام را افراد زیر ۳۵ سال و غالبا دختران و زنان تشکیل میدهند.
💠تنها ۲ درصد جمعیت جهان چشمان سبز دارند.
💠اگر شما هنگام دوران جوانی خود هیچ کار احمقانه و جالبی انجام ندهید در دوران پیری چیزی برای لبخندزدن نخواهید داشت.
💠بیدارماندن در طول شب باعث میشود بدن شما تا ۱۶۱ کالری اضافی بسوزاند.
💠پشهها عاشق گروه خونی O هستند.
💠زنها به مردانی که لباس رسمی دارند ۳ برابر بیشتر از مردانی که لباسهای غیر رسمی دارند جذب میشوند.
💠«خوابیدن» پس از «یادگیری» باعث افزایش توانایی شما در به خاطرآوردن مسائل میشود.
💠هر شخص در طول روز به طور متوسط ٨٠ بار موبایل خود را باز ( Unlock) میکند.
💠تمیزکردن و نظافت میتواند در رفع افسردگی و ناراحتی مؤثر باشد.
💠داشتن «دختر» باعث میشود «امید به زندگی» در «پدران» افزایش یابد.
💠دوش آب سرد برای سلامتی شما مفیدتر از دوش آب گرم است...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
اینو تو یه کانال خوندم خیلی خوشم اومد اگه صلاح دونستی بزارین
"نظر دیگران درمورد تو هیچ ربطی به تو نداره"
یکی ممکنه فکر کنه تو افسرده ایی، بخیلی، زشتی، نامهربونی، موفق و خوشبخت نیستی و یا هر صفت ناپسند دیگه ایی رو به تو نسبت بده
تو روانشناسی یه اصطلاح هست که بهش میگن فرافکنی!
فرافکنی یعنی افراد برای اینکه اضطراب خودشون رو کم کنن، امیالشون رو به دیگران تحمیل میکنن، یعنی فرد تمایلات ناپسند خودش رو به دیگران نسبت میده برای اینکه از احساس گناه خودش کم کنه!
مثلا فردی که خودش دزده، همه رو دزد میدونه
چون نامهربونه، همه رو مثل خودش میبینه
و یا چون دروغگوعه، همه رو دروغگو میدونه...
وقتی راجع به فرافکنی بدونی، متوجه میشی که نظر مردم راجع به تو صرفا حاصل از تراوشات ذهنشونه!
پس حتی ثانیه ایی هم ذهنتو درگیر حرف مردم راجع به خودت نکن
چون نظر دیگران درمورد تو، هیچ ربطی به تو نداره
خلاصش میشه این مصرع صائب تبریزی:
زندگی به مراد همه کس نتوان کرد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام به همگی🐚
سالگرد ازدواج مون بود 👩❤️👨 گفتم همسرم رو سوپرایز کنم، غذا درست کردم، میز چیدم، خونه رو تزیین کردم و حسابی همه چیز رو اماده کردم 🍹🎂🍱
یه دوش گرفتم و ارایش کردم💅 💄و گفتم حالا که همه چی انقد رمانتیک اماده شده بذار یه پیراهن بپوشم 👗
پیراهنی که پارسال خریده بودم رو انتخاب کردم بپوشم اما پیراهنه برام تنگ شده بود و یهو توش گیر کردم، 😐 یه دستم و سرم تو لباسه گیر کرده بود ☹️
اولش خنده ام گرفته بود 🤭 و با خودم گفتم الان میام بیرون اما هرچی تلاش کردم بیشتر گیر میکردم 😥
دیگه نتونستم بیام بیرون بالاخره تصمیم گرفتم لباس پاره کنم 😬
کورمال کورمال دنبال قیچی میگشتم اما دستم جوری بود نمیتونستم قیچی کنم 😵💫
دیگه گریه ام گرفته بود 😢 همونجوری نشستم وسط خونه 😩
خیس عرق و گریه هم بودم تا شوهرم اومد منو از اون حالت دراورد 🫠
تماااام آرایشم پخش صورتم شده بود، موهام درهم اصلا افتضاح 🥴
شوهرم که تا سه ساعت میخندید اخرش مجبور شدم بزنمش تا ساکت شه نخنده 🤨😂
جالبه از همه این صحنه ها هم عکس گرفته هرسال سالگرد ازدواجمون یه دور مرور میکنه میخنده 😅
اینم از سورپرایز کردن من🤣🤣
شاد باشید 🦚
خاله ریزه
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه سوتی دیگه هم از همسرم یادم اومد 🥴 😆 😆 😆 😆 😆
یه روز همسرم و چندنفر دیگه داخل اتاق رئیس بودند و بعدش نیاز میشه آقای رئیس شماره تلفن یه آقای دیگه از یه اداره دیگه رو داخل گوشیش ذخیره کنه.
حالا فامیلی طرف چی بوده؟! فخری 😅
(آقای رئیس هم همه رو فقط به اسم ذخیره میکرده همیشه و آقا یا خانم نمینوشته)
وقتی میخواسته ذخیره کنه میگه:
ای بابا حالا چکار کنم؟!
اگه همسرم اسم فخری رو تو گوشیم ببینه که پدرمو درمیاره 🤔😵💫🥴
همسرمم میگه:
خب بزن عباس مکانیک 😁😁😁😁
و کل جمع میرن رو هوا
آخه اسم خود رئیس عباس هستش و همسرم بعدا یادش افتاده که ای وای چ کردم!!! 🥴🥴🥴😆😆😆😆
لی لی پوت ام 🤪 ✌️
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلااااام🍀:-)
مائده هستم.
بهم ماعی،مایی،ماهی و ریحانه هم میگن😂😐
راستش دلم گرفته بود یهویی اومدم تو این کانال دلم وا شد😂😐 ✨این اولین باره سوتیمو میخوام بگم.
اقایون خانما 🍀✨
من مدرسه بودم😐
بعدش زنگ انشا بود😐
بعد معلم اومد 😐🚶♀
بعدش چون من تخت اولم معلما گاهی گپ میزنن باهام😐
بعد داشتم انشا مینوشتم که معلم بم گف دانش اموزای فلان مدرسه اصلا خوب نیستن،بی نظم و بی تربیتن.
بعد منم گفتم: بله بله معلماشم همینطور🚶♀
بعد گف من معلم اون مدرسه ام🚶♀😐
خدافس😂😐🚶♀🍀
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🍁🍂🍁🍂
🍂🍁🍂
🍁🍂
🍂
📙#داستان_کوتاه
"برو کشکتو بساب"
میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد.
شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای میخرد شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود.
کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همون کشکت را بساب.»
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
من هر موقع از شوهرم می پرسیدم: غذا چی درست کنم؟ میگفت: هر چی دوس داری درست کن.
آرزو به دل شدم یه بار یه چیزی خودش بگه. (آخه اصلا شکمو نیس) بعضی وقتا خسته میشدم انقدر فکر میکردم تا ی ایده ب ذهنم رسید...🤔🤔
همه غذا ها رو لیست کردم و زدم به در یخچال. دست شوهرم رو گرفتم، بردم در یخچال و گفتم:
این منوی رستوران سنتی منه. هر چی دوس داری سفارش بده.
اونم فوری یه غذا انتخاب کرد😊😊💪
ما خانما خیلی بلاییم. باور کنید. طفلی آقایون! 😂😂😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣#جوان_دزد_و_زن_نمازخوان
🌼🍃در میان یاران پیامبراکرم صل الله علیه واله جوانی بود که در میان مردم به حسن ظاهر شهرت داشت و کسی احتمال گناه در بارهاش نمیداد. روزها در مسجد و بازار، همراه مسلمانان بود، ولی شبها به خانههای مردم دستبرد میزد.
🌼🍃یک بار، هنگامی که روز بود، خانهای را در نظر گرفت و چون تاریکی شب همه جا را فرا گرفت، از دیوار خانه بالا رفت. از روی دیوار به درون خانه نگریست. خانهای بود پر از اثاث و زنی جوان که تنها در آن خانه به سر میبرد. شوهرش از دنیا رفته بود و خویشاوندی نداشت. او، به تنهایی در آن خانه میزیست و بخشی از وقت خود را به نماز شب و عبادت میگذراند.
🌼🍃دزد جوان با مشاهده جمال و زیبایی زن، به فکر گناه افتاد. پیش خود گفت: « امشب، شب مراد است. بهرهای از مال و ثروت ، و بهرهای از لذّت و شهوت!» سپس لختی اندیشید. ناگهان نوری الهی به آسمان جانش زد و دل تاریکش را به نور هدایت افروخت. با خود گفت:
«به فرض، مال این زن را بردم و دامن عفتش را نیز لکّهدار کردم، پس از مدّتی میمیرم و به دادگاه الهی خوانده میشوم. در آن جا، جواب صاحب روز جزا را چه بدهم؟!»
🌼🍃از عمل خود پشمیان شد، از دیوار به زیر آمد و خجلت زده، به خانه خویش بازگشت. صبح روز بعد، به مسجد آمد و به جمع یاران رسول خدا صلی الله علیه واله پیوست. در این هنگام زن جوانی به مسجد در آمد و به پیامبر گفت:
🌼🍃«ای رسول خدا! زنی هستم تنها و دارای خانه و ثروت.
شوهرم از دنیا رفته و کسی را ندارم.
شب گذشته، سایهای روی دیوار خانهام دیدم.
احتمال میدهم دزد بوده، بسیار ترسیدم و تا صبح نخوابیدم.
از شما میخواهم مرا شوهر دهید، چیزی نمیخواهم؛ زیرا از مال دنیا بینیازم.»
🌼🍃در این هنگام، پیامبر صلی الله علیه وآله نگاهی به حاضران انداخت.
در میان آن جمع، نظر محبتآمیزی به دزد جوان افکند و او را نزد خویش فرا خواند.
سپس از او پرسید: «ازدواج کردهای؟»
– نه!
– حاضری با این زن جوان ازدواج کنی؟
– اختیار با شماست.
🌼🍃پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله زن را به ازدواج وی در آورد
و سپس فرمود:«برخیز و با همسرت به خانه برو!»
جوان پرهیزکار برخاست و همراه زن به خانهاش رفت
و برای شکرگزاری به درگاه خدا، سخت مشغول نماز و عبادت شد.
زن، که از کار شوهر جوانش سخت شگفتزده بود، از او پرسید: «این همه عبادت برای چیست؟!
🌼🍃جوان پاسخ داد:
«ای همسر باوفا! عبادت من سببی دارد.
من همان دزدی هستم که دیشب به خانهات آمدم،
ولی برای رضای خدا از تجاوز به حریم عفت تو خودداری کردم
و خدای بنده نواز، به خاطر پرهیزکاری و توبه من، از راه حلال، تو را با این خانه و اسباب به من عطا نمود.
به شکرانه این عنایت، آیا نباید سخت در عبادت او بکوشم؟!»
❣زن لبخندی زد و گفت: «آری، نماز، بالاترین جلوه سپاس و شکرگزاری به درگاه خداوند است.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیز کیک🍰
مواد لازم :
تخم مرغ ۴ عدد
نشاسته ذرت ۵ ق غ
ماست یونانی ۱ و ½ پ
بیکینگ پودر ۱ ق غ
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
❥❥❥●••✦⚜⚜⚜⚜✦••●❥❥
داستان_واقعی
💢نقشه شوم زن جوان برای پیرمرد ثروتمند تهرانی
رکنا: زن جوان که از ناپدید شدن ناگهانی پیرمرد همسایه نگران شده بود با اعلام موضوع به پلیس باعث افشای راز کلاهبرداری میلیاردی زن خدمتکار شد.
به گزارش رکنا، دو هفته قبل زن جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت: نگران پیرمرد همسایه هستم؛ این پیرمرد با نام هاشم به تنهایی زندگی میکرد و هر روز برای رفتن به پارک از خانه خارج میشد. اگر هم خریدی داشت، من بعضی مواقع کمکش میکردم اما چند روزی میشود که او را ندیده ام و نگرانش شدهام.
به دنبال این تماس، بازپرس عظیم سهرابی دستور تحقیقات در رابطه با ناپدید شدن پیرمرد را صادر کرد. زمانی که مأموران راهی محل شدند، به جای پیرمرد با زوج جوانی مواجه شدند که ساکن خانه او بودند.
زوج جوان در تحقیقات عنوان کردند: در جست و جوی خانهای برای خرید بودیم که زن جوانی به نام فرنگیس این خانه را به ما معرفی کرد.
بدین ترتیب با کمک فرنگیس خانه را از هاشم خریداری کردیم. با اطلاعاتی که زوج جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد، فرنگیس شناسایی شد و در تحقیقات گفت: نظافتچی هستم و از سالمندان نیز نگهداری میکنم. مدتی قبل با هاشم در پارک آشنا شدم. او میگفت خانوادهاش در خارج از کشور زندگی میکنند و توانایی انجام کارهایش را ندارد.
من هم بهعنوان خدمتکار هر هفته دو بار به خانه او میرفتم. در این میان هاشم از تنهاییاش صحبت میکرد و میگفت خانهای که در آن زندگی میکند برای او که تنهاست خیلی بزرگ است و میخواهد آن را بفروشد.
به درخواست هاشم خانه را فروختیم و خانهای در یکی از محلات تهران گرفت و در آنجا زندگی میکند.
مأموران با بهدست آوردن آدرس جدید هاشم و برای بررسی اظهارات زن خدمتکار راهی خانه پیرمرد شدند اما پیرمرد اظهارات متفاوتی را بیان کرد: با فرنگیس در پارک آشنا شدم و قرار شد کارهای خانهام را انجام دهد. اما بعد از مدتی صحبت از فروش خانه به میان آورد.
میگفت خانه به این بزرگی برایت مناسب نیست و بهتر است آن را بفروشی و خانه کوچکتری خریداری کنی و مابقی پول آن را خرج خودت کنی.
من قصد فروش خانهام را نداشتم اما تحت تأثیر حرفهای فرنگیس در نهایت خانه را فروختم ولی نه تنها خانهام از دستم رفت و نتوانستم خانه دیگری خریداری کنم بلکه فرنگیس یک میلیارد تومان از پولم را گرفت و ناپدید شد. من از او شکایت دارم و او یک میلیارد پول خانهام را سرقت کرده است.
گرچه فرنگیس مدعی بود که یک میلیارد تومان را قرض گرفته است، اما با شکایت پیرمرد، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی دستور بازگشت پول به پیرمرد را صادر کرد.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام این تجربه دیگه میشه بگم؟😁
از خانومایی که ازدواج نکردن خواهش میکنم قبل ازدواجشون با هیچ پسری #رابطه نداشته باشن😡
چون برای خود من پیش اومد قبل ازدواجم با یه نفر به قصد #ازدواج آشنا شدم ، ولی چون دیگه گفتم صد در صد من با ایشون متاهل میشم، چندان جلوی خودمو نگرفتم😞 و همین باعث بدبینی این آقا شد که نکنه من با همه اینجوری ام🧐 و رابطهرو بهم زد و من خیلی ضربه دیدم. 😭
تا اینکه همسری اومد😍 و ابراز علاقه که کرد، من تا عقدمون #تشنه نگهش داشتم حتی باهاش دست ندادم
و همیشه هم میگه آفرین خانومیم که دستتو نزاشتی تو دستم تا وقتش برسه 😌 و خودشم اقرار کرده که اگه این کارو نمیکردم احتمالا ازدواج رخ نمیداد.
آقایون واقعا حساسن و هرچقدر مراقب رفتار قبل ازدواج باشید، بیشتر به سمتتون کشیده میشن چون براشون دست نیافتنی تر میشید.
انشالله همه خوشبخت باشن😍
✍ تجربه اعضا ، قابل تعمیم به زندگی همه افراد نیست
✍ بعضی تجربه ها تلخ است
برای عبرت
✍ بعضی تجربه ها شیرین است
برای امید
✍ بعضی تجربه ها دانستنی است
برای آگاهی
✍ بعضی تجربه ها خنده دار است
برای شادی و نشاط
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام اهالی سوتیده ♥️
تو ایام فاطمیه تو شهر ما ایستگاههای پخش نذری برپا میکنن و چایی میدن.
دو روز پیش دخترم گفت حوصله ام سر رفته بریم بیرون شب هم بود گفتیم باشه منم داشتم تو اینستا ی بلاگر رو نگاه میکردم همینجوری گوشیمو بستم گذاشتم تو جیبم
رسیدم جایی که چایی میدادن دخترم اصلا اهل چایی نیست گفت نگه دارین ی چایی اینجا بخوریم نگه داشتیم رفتن پنج تا چایی گرفتن و آوردن داخل ماشین صدای لوحه هم بلند بود ی وقت دیدم صدای آهنگ میاد گفتم نگاه کن تو این شب عزیز آهنگ گذاشته
نمیدونم کدوم خریه 🐴😂 ی لحظه دیدم صدا خیلی نزدیکه گوشیمو که در آوردم دیدم انگشتم خورده به اثر انگشت گوشی اونم باز شده و آهنگ از اینستا داره پخش میشه
هیچی دیگه کلی ضایع شدم پیش بچه هام😂🙈🙈🙈
شمام اگه از این جور ضایع شدنا دارین بفرستین 😍
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
من حدود دوساله ازدواج کردم. هروقت شوهرم عصبانی میشه به شدت داد میزنه و منم تو این دو سال #سکوت کردم تا وقتی آروم شد حرف بزنم و خودش عذر خواسته.
📛 چندماه پیش که تو ماشین بودیم دعوامون شد. دوباره داد زد. منم اول سکوت وگریه کردم. بعدش که آروم شد، گفت چرا هیچی نمیگی؟ منم هرچی تو دلم بود رو با داد گفتم. طوریکه واقعا ترسید.
بعدش گفتم: دیدی چقدر بده آدم همیشه وقت #عصبانیت داد بزنه؟ تو هم وقتی داد میزنی اینطوری میشی! به نظرت خوبه؟ گفت نمی دونستم تا این حد بده چون تا حالا هیچکس مثل خودم باهام رفتار نکرده! واقعا پی به اشتباهم بردم.
بعدش رفت یه شاخه گل برام خرید و کلی خوش گذروندیم. الان نزدیک چهارماه از این موضوع میگذره و دیگه حتی با صدای بلندم باهام حرف نزده، چه برسه که داد بزنه.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
من و آقایی تو عقدیم. ما خیییییلی همو دوست داریم. فقط یه موقع هایی تحت تاثیر خونوادش قرار میگیره و ناراحتم میکنه. 😕
مثلا یه روز اومد دنبالم و بی خبر منو برد طلافروشی و گفت یه انگشتر انتخاب کن. من اون لحظه خیلی خوش حال شدم و غافلگیر. 😍 بعد یه انگشتر سفارش دادیم و قرار شد آقایی هفته بعد تحویل بگیره. 🙂
بعد که به مامانش نشون داده. اونا دعواش کردن. اونم رفت پسش داد. من خیلی ناراحت شدم اما یه روز که دیدمش. با سیاست گفتم:
💭 عزیزم 🙂 راستی اون انگشتره بود که میخواستیم بخریم. همون بهتر که نگرفتیم. اخه انگشتر خیلی واجب نبود! ایشالا سر وقتش یه دونه عالی ترش رو میگیریم.😉
اون لحظه آقایی خیلی خوش حال شد چون توقع یه دعوای بزرگ داشت. 😊بعدش گفت همونو برات میگیرم. عالی ترشم میگیرم. 😘 و رفتیم همونو خریدیم. 😁🙏
خانوما! هوای همسرتونو داشته باشین و با غر غر نذارید که حرف بقیه رو به حرف شما ترجیح بده و باهاتون لج کنه. 🙏😘
🔻 اگه دوست داری همسرت با دل و جان به حرفات گوش بده ، هنر بیان به خوردش بده 😉
شنیدن با گوش دادن فرق میکنه عزیزم
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•