🖤 انالله وانا اليه راجعون 😭رئیس جمهور و یاران شهیدش آسمانی شدند 🤲روح بلند رئیس جمهور مجاهد و خستگی ناپذیرمان شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی، هشتمین رئیس جمهور ایران و همراهان انقلابی ایشان به ملکوت اعلی پیوست. #رئیسی #شهید_جمهور

#خانه_داری ᭄🏡 ترفندای کاربردی خونه ༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 ممنونم بابت کانال خوبتون خیلی عالیه من که خیلی به دردم خورد❤️💋😘 خانما #اعتماد_به_نفس داشته باشین یک خانم با اعتماد بنفس میتونه خانومانه رفتار کنه ، اگه اعتماد بنفس نداشته باشین که نمیشه🙂🙃 برین #جلو_آینه ازخودتون تعریف کنین ، هیشکی بی عیب نیس قرارنیس که عیبامونو هی جلو آقایی بگیم که اونام حساس شن رو اون 🧐 من خودم اعتماد بنفسمو بردم بالا ، هی پیش آقایی میگم من لبام چقد خوشگله ، من رنگ چشمام چقد خوش رنگه ، من چقد خوبم 😌 اگه شما بگین اونام هی میگن هی میگن مث شما ، به خودتون احترام بزارین تا احترام ببینین چرا تو جمع میگن چی‌میخورین میگین فرقی نمیکنه 😡😣 چرا بهترین و خوشگل ترین ظرفا رو فقط واسه مهمون میارین ، مگه شما چیتون از مهمون کمه😏 همیشه لبخند بزنین،،، وقتی اشتباه میکنین بجایه اینکه بگین وااای چرا اینجوری‌ کردم بلند بخندین ببینین چقد حالتون خوب میشه 😂🤣😌 لبتون خندون دلتون شاد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#خانه_داری ᭄🏡 ترفندای کاربردی خونه ༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫༫ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 ممنونم بابت کانال خوبتون خیلی عالیه من که خیلی به دردم خورد❤️💋😘 خانما #اعتماد_به_نفس داشته باشین یک خانم با اعتماد بنفس میتونه خانومانه رفتار کنه ، اگه اعتماد بنفس نداشته باشین که نمیشه🙂🙃 برین #جلو_آینه ازخودتون تعریف کنین ، هیشکی بی عیب نیس قرارنیس که عیبامونو هی جلو آقایی بگیم که اونام حساس شن رو اون 🧐 من خودم اعتماد بنفسمو بردم بالا ، هی پیش آقایی میگم من لبام چقد خوشگله ، من رنگ چشمام چقد خوش رنگه ، من چقد خوبم 😌 اگه شما بگین اونام هی میگن هی میگن مث شما ، به خودتون احترام بزارین تا احترام ببینین چرا تو جمع میگن چی‌میخورین میگین فرقی نمیکنه 😡😣 چرا بهترین و خوشگل ترین ظرفا رو فقط واسه مهمون میارین ، مگه شما چیتون از مهمون کمه😏 همیشه لبخند بزنین،،، وقتی اشتباه میکنین بجایه اینکه بگین وااای چرا اینجوری‌ کردم بلند بخندین ببینین چقد حالتون خوب میشه لبتون خندون دلتون شاد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

داستان زندگی وقتی به حمید گفتم برگه ها رو ازم گرفت و گفت میبره بندازه به آب و ازم خواست درمورد این موضوع چیزی به روی عفت نیارم از اینکه هیچی به داداشش نمیگفت لجم گرفت، اون روزی که به خاطره عفت دست روم بلند کرد رو هیچ وقت فراموش نمی کنم که فقط برای اینکه منو ساکت کنه کتکم زد حالا هم که دست عفت رو شده بود بازهم همون کار رو میکرد و می خواست همه چیز رو ماست مالی کنه و باز هم گفت به روم نیارم بحث کردن بی فایده بود برای اینکه دعوای جدیدی درست نشه بی خیال شدم و مثل همیشه به خاطر آرامش بچه هام سکوت کردم چند روزی بود هلیا به شدت سرشو می خاروند، یه روز از بس با سرش درگیر بود کلافه شدم و می خواستم ببرمش حموم که یه دفعه دیدم یه چیز ریز خزید تو موهاش اولش شوکه شدم و فکر کردم خیالات ورم داشته با ترس و لرز شروع کردم سرشو وارسی کردن که دیدم ای دل غافل از چیزی که می ترسیدم به سرم اومد بچه ام موهاش شپش داشت از کجا گرفته بود نمی دونستم سریع بغلش کردم و رفتم مرکز بهداشت اونجا بهم یه شامپو داد و گفت باید همه لباس ها و روبالشی ها شسته بشه و خونه ضدعفونی بشه رسیدم خونه هلیا رو حموم کردم و با شامپو مخصوص سرشو شستم و افتادم به جون خونه و همه جا رو ضد عفونی کردم و لباس ها و روبالشی هارو هم با آبجوش شستم بعد هم نشستم به شونه کردن موهای دخترم، تاشب دستم بند بود حمید که اومد موهاشو براش کوتاه کردیم چون هیچ کدوم از ارایشگاه ها زیر بار کوتاه کردن موهاش نرفتن و عاقبت خودمون مجبور شدیم موهاشو پسرونه بزنیم یه دوهفته ای هرروز دستم بند هلیا بود و هرروز حموم و شامپو و شونه و مراقب بودم هامین نگیره و استرس داشتم اگه خودم بگیرم چه خاکی به سرم بریزم همیشه از شپش وحشت داشتم و حالا به سرم اومده بود یه مدت بود حمید خیلی تو خودش بود و زیاد با من حرف نمیزد منم زیاد پاپیچش نمی شدم ببینم علتش چیه یعنی بچه ها ‌و رسیدگی بهشون باعث شده بود از حمید غافل بشم برای تولد یه سالگی هامین جشن گرفتم و همه دوست و آشنا و همسایه رو دعوت کردیم جمشید و عفت رو هم به اجبار دعوت کردیم از همون اول شروع مهمونی هامین بهانه گیری می کرد و ازمن جدا نمیشد، انگار که ترسیده بود و باهمه غریبی می کرد و گریه میکرد و یه لحظه از من جدا نمیشد اصلا نمی فهمیدم مشکلش چیه تمام روز خوب و آروم بود بازی میکرد انگار انرژی منفی رو خوب درک می کرد یه لحظه خوف برم داشت نکنه عفت دوباره برامون دعا گرفته که این بچه اینطور بی تابی می کنه سر کیک بریدن میخواستم کیک هارو تقسیم کنم و تو بشقاب بذارم یه لحظه بچه رو گذاشتم پایین و به حمید گفتم حواست به هامین باشه و از هامین غافل شدم..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 من و عشقم ازدواج سنتی داشتیم. خدا رو هزار مرتبه شکر، از زندگیم راضیم. ❌ اوایل ک با این کانال اشنا نبودم، به شوهرم زیاد #گیر میدادم ک کجا میری؟ با کی میری؟ کی میای؟ و... اونم میگفت: بدم میاد اصول دين میپرسی! 😱 ✅ دیگه نمیپرسم کجا بودی و ... خودش میاد برام #تعریف میکنه. 〰〰〰〰〰〰 ❌ یک روز اگ بهم زنگ نمیزد، باهاش بد رفتاری میکردم ک لابد منو دوس نداره. ✅ ولی الان اگ یادش میره زنگ بزنه خودم بهش زنگ میزنم وکلی خوشحال میشه. 〰〰〰〰〰〰 ❌ یه چیز دیگه 😁 اینکه اوایل شوهرم اصلا حرف عاشقانه نمیزد. به زبون نمیاورد. ✅ یه شب بهش با نرم زبونی گفتم عشقمممم! گفت جوونم؟ گفتم مگ تو منو دوس نداری؟ گفت چرا عزیزم. گفتم پس چرا به زبون نمیاری؟ 😍 الان من یه حرف عاشقانه میزنم، اون دوتا میگه. 〰〰〰〰〰 ✍ مردا رو میشه #تغییر داد ولی با #صبر و تحمل و یواش یواش. مردا مثل بچه میمونن. هر طور باهاشون رفتار کنین، همون طور کف دستتون میذارن. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #درددل با سلام و خداقوت دست مریزاد به ادمین های خوب کانال و همه خواهرهای خوبم . پست یه خانمی رو خوندم در مورد ازدواج سنتی و متلک و تیکه انداختن مادر شوهر و جاری . وقتی خوندم یاد زندگی تلخ گذشته خودم افتادم 😭 که دوست داشتم دردودل کنم و بگم ‌. حدودا ۵سال پیش با یه آقا پسر آشنا شدم که کم کم بهم علاقه مند شدیم و اون آقا پیشنهاد ازدواج دادن . منتهی چون سرکار نمیرفتن به من قول بعد از ۶ ماه و مثلا محرم و صفر بعد از عید میدادن . خونواده ام در جریان بودن اون آقا هم مادر و خواهرش . گذشت تا بعد از ۳ سال که من همچنان با همه بدی ها سختی ها رو به جان میخریدم تحمل میکردم . اما دریغ از تلاش و کوشش از سمت کسی که همه جوره گفته بودم باهاش کنار میام . ناگفته نمونه یه دختر مذهبی از لحاظ زیبایی اخلاق اصالت هیچی کم نداشتم . حتی به سختی بعضی وقت ها درحد نیم ساعت یا ۱ ساعت همدیگرو دیدیم . اما چه شد جواب اون همه خوبی من یه مشت دروغ بود که خودش و خواهرش بهم گفتن خواهرش مدام بهم پیام میداد که برادرم قصد زن گرفتن نداره ولش کن دست از سرش بردار . تو ازش خیلی بزرگتری در صورتی که اصلا من روحم خبر نداشت و وقتی فهمیدم همش دوسال بزرگتر بودم ازشون 😢😔 خدا میدونه چقدر سختی و گریه و حرف میشنیدم اون روزها . اما دیگه چون خودش تلاشی نمیکرد خانواده اش مخالف منم جدا شدم ازشون 😭 الان بعد از دوسال هنوز نتونستم فراموشش کنم مدام بهش فکر میکنم سعی میکنم یادش نکنم ولی نمیشه 😢 الان ۲۹ ساله ام شده هنوز مجردم با کوله باری از تجربه ها مشکلات و سختی های ریز و درشت . اما توکل کردم به خدا . مدتیه عضو کانالم . پست ها رو میخونم میگم کاش منم متاهل بودم و این ایده ها و تجربه های خانم ها رو استفاده میکردم 😢 حیف فعلا... از دختر خانم های مجرد میخوام توروخدا به همین راحتی گول پسرها رو نخورید راحت دل نبازید. من خودم اولین بارم بود عشق و تجربه کردم اما از شانس بدم طرف آدم خوبی نبود قدر خوبی منو ندونست. التماس دعا 🙏 ✍ برای تصمیم بزرگ زندگی مشترک تون با مشاور مشورت کنید 👇 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

خداحافظ جمعه‌هایِ بی‌خواب خداحافظ ماشین‌هایِ بدون شیشه‌دودی خداحافظ «ماشین رو نگه دارید، مگه نمی‌بینید مردم وایستادن» خداحافظ «اتّقواالله»هایِ حین مناظره خداحافظ مایهٔ غرورِ ایرانی خداحافظ پروژه‌هایِ افتتاحی خداحافظ سفرهای پی‌در‌پیِ استانی خداحافظ دعای کارگر‌های کارخانه‌هایِ احیایی خداحافظ مخاطب پیرمردی که گفت «خدا پدرت رو بیامرزه» خداحافظ سیبْلِ توهین‌ها، طعنه‌ها و تهمت‌ها خداحافظ مخاطبِ تخریب و کنایه‌های خودی و بی‌خودی خداحافظ «ما دنبال دوتا رأی حلال‌ایم» خداحافظ «من تا تمامِ مشکلات حل نشود، به سفرهای استانی خواهم آمد» خداحافظ سکوتِ مردانهٔ مقابل تخریب‌های رقیب خداحافظ سیبْلِ تمسخرِ شش‌کلاسی‌هایِ نامرد خداحافظ دکترِ سلیم‌النفس‌ها  خداحافظ «من دردِ یتیمی را چشیده‌ام» خداحافظ پیشانیِ بوسهٔ حاج‌قاسم خداحافظ سربازِ احیاگرِ غیرت له‌شدهٔ ما خداحافظ مظلومِ هلهلهٔ بی‌وطن‌ها خداحافظ «برای این طلبهٔ خدمتگزار دعا کنید» خداحافظ عبا و قبایِ خاکی بین سیل و زلزله‌ها خداحافظ مخاطب «تمجید»هایِ اقا خداحافظ سفرهای عادی‌شدهٔ روستایی خداحافظ جشن‌های احیایِ کارگاه‌ها خداحافظ شهادت حینِ خدمت؛ نه پشتِ میز خداحافظ شجاعتِ قدم‌های اقای وزیر و مواضعِ صریحِ شیعه‌گری خداحافظ زبانِ بی‌لکنتِ دفاع از اسلام بیشتر از آنچه فکر کنی دوستت داشتیم؛ تو و یارانت را، ببخش که زیاد نگفتیم… باز با از دست‌دادن‌ها به خود آمدیم! حالا مخالفینت راحت‌تر تخریبت می‌کنند و تو راحت‌تر سکوت می‌کنی! حالا بدخواهانت اعداد و ارقام و آمار را بیشتر پیش می‌کِشند و تو در آسمانی! خداحافظ آقاسید ابراهیم! جدی‌جدی شهیـد شدی… حالا کمی استراحت کن؛ خیلی خسته‌ای… ‌#شهید_جمهور #سید_شهیدان_خدمت

💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و ازدواج سریـع 💕 ❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. متن دعا👇👇👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️