منم یه سری با نامزدم سر یه موضوعی قهر کرده بودم😞 اونم با داداش و مامانش واسم گل خریده بودن و اومدن خونمون واسه دلجویی. منم که غافلگیر شده بودم از اومدنش هل شدم برا گل مصنوعی آب آوردم بزارمش داخل گلدون 😂 متوجه شدم گل مصنوعیه بدون اینکه چیزی بگم لیوان آب رو خیلی ریلکس خالی کردم داخل گلدون گل که مثلاً آب آوردم واسه گلدون مون😁😁 اینم سوتی من ک سوژه شدم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

داستان زندگی با هم به سمت بخش حرکت کردیم. از من پرسید که کی تموم میشم که ما رو برسونه، اون یک ساعت دیرتر از من تموم میشد، از من خواست که حتی اگه آیدا هم‌ خواست بره من براش صبر کنم که با هم بریم. رفتم سر کلاس و به آیدا گفتم که برگشتن با شایان بر میگردیم و باید براش صبر کنیم. آیدا هم گفت که کار داره و خودش تنها میره. میخواست ما تنها باشیم و احساس راحتی کنیم. عصر توی حیاط دانشگاه منتظرش موندم تا اومد. سوار ماشین شدم و شروع به حرف زدن کردیم. -آیدا کجاست پس؟ +آیدا کار داشت گفت خودش میره خونه. -حس میکنم زیاد از من خوشش نمیاد. +نه این فکر رو نکن آیدا کلا دیر جوش هست. -راست میگفتی اخلاقش با تو خیلی فرق داره. +آره.. ما تو‌ خیلی از چیزا متفاوت هستیم. -من یک لحظه هم از فکر حرفت بیرون نرفتم!! واقعا برام عجیب و‌‌ جالب بود. +شایان تو‌ فقط توی دانشگاه این موضوع رو‌ میدونی!! کسی دیگه خبر نداره.. لطفا به کسی نگو. -نه نمیگم! ولی واقعا شاخ درآوردم از کارت دختر. خندیدم و به شوخی گفتم: +چیکار میشه کرد خراب خواهریم دیگه. ماشین و زد کنار برای مدتی توی چشمام نگاه کرد و با صدای آروم گفت: -میشه خراب منم بشی؟؟؟ +یعنی چی؟؟ -سارا من خیلی ازت خوشم ‌‌میاد. تو یه انرژی خاصی به من میدی. همین چند روز که دیدمت خیلی بهت عادت کردم!! میخوام که بیشتر با هم در ارتباط باشیم... قلبم می‌خواست از سینم بیاد بیرون و ‌شایان و بغل کنه. درست شنیدم؟؟؟ واقعااا این حرف و زد؟؟ هیجانم رو‌ کنترل کردم و بهش گفتم: +الان نمیدونم چی بگم واقعا شکه شدم! تو ‌به نظر پسر خوبی‌ میای. دوست دارم این شانس رو با هم داشته باشیم. -عالیه سارا عالیه.. خوشحالم که این و ازت شنیدم! اومدم خونه و جریان رو برای آیدا تعریف کردم. اونم خیلی خوشحال و هیجان زده شد و فقط یه چیزی گفت که باعث شد هیجانم یه لحظه بخوابه و تو فکر فرو برم. +سارا میدونم خیلی الان هیجان زده هستی.. من درکت میکنم به اون چیزی که میخواستی رسیدی.. فقط زود هیجان زده نشو و بهش دل نبند.. ممکنه با احساساتت بازی کنه.. تو‌ هنوز درست نمیشناسیش.. پس خیلی مراقب باش. کاش فردا این حرف رو‌ بهم میزد. حداقل امروز رو‌ میذاشت تو‌ این حال بمونم.. ولی خوب از طرفی راست میگفت! اون خواهر منه و نگرانم هست... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #چالش_مهمانی سلام خوشگلا خواستم تو چالش مهمونی منم نظر بدم شاید مشکلی بعضی از دوستان باشه از مادر شوهر های عزیز خواهش میکنم وقتی مهمون میرین یا مهمون میاد بچه هاتون هی از نوه ای عزیزتون نپرسین مامانت تو خونه چیکار میکنه؟ یا بابات چی میگه؟ جمعه کجا رفتین؟ نیومدین خونه ما با کی رفتین واز این جور حرف ها 😢 چون بچه هم غلط تربیت میشه اون موقع و یه چیزه دیگه اینکه مادر شوهر من وقتی مهمون دارم اونم میاد هی جلوی مهمونا میگه کاش یه چیز دیگه می پختی این دیگه چیه یا این چرا اینجوریه 😬 همش رو اعصابمه خواهش میکنم اگر کسی این جوری هس نکنین خوب صاحب خانه دوس داشته این غذا رو پخته😊 و اینکه وقتی دارید میرید مهمونی تو راه جلوی بچه یه حرف های رو راجب صاحب خانه نزنین که بچه هم بیاد بگه خجالت زده بشین خیلی پیش اومده اینجوری همیشه احترام مهمان و صاحب خانه را نگه داریم😍 ممنون که نظر منم خوندین اولین بارمه امیدوارم تو کانال بزاین 😘

نظافت آشپزخانه توکار 🧽 ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #چالش_مهمانی ســـــــلام و خدا قوت به همگی میدونم چالش مهمونی تموم شده اما وقتی دوستمون در مورد گوشی گفتن یه نکته ای به ذهنم اومد گفتم با دوستای گلم در میون بزارم اگه خوب بود بزارید کانال یه خواهشی داشتم اگه جایی میرید یا کسی میاد خونتون خواهشا از میهمان و میزبان و خونه زندگیش عکس نگیرید خیلی حرکت زشتیه من خاله دختر خاله هام اینطورین همش در حال بقول خودشون شکار لحظه هان خب من راضی نیستم سرم لخته آستینم کوتاهه حق الناسه تازه اینقدر ضایع گوشیو میگیره سمت طرف نه میتونم چیزی بگم نه میتونم چیزی نگم واقعا موندم چیکار کنم بعدم همش گله دارن ک نمیای تحویل نمگیری خب عزیز من زشته نکن تا بتونیم بدون معذب شدن بیایم ممنونم از کانال خوبتون و چالشاتون 💋

سلام من همیشه عادت دارم تو خونه برقصم،،💃🏻💃🏻 خدا این عادت رو ازم بگیره🙁 یه ماه پیش بود که از حمام اومدم بیرون ، لباس پوشیدم بلافاصله اسپیکرو روشن کردم و رقصیدم شوهرم بیرون بود زنگ زدم گفت ۱۰ دقیقه دیگه میرسم،،دخترمو پسرمم داشتن تلوزیون نگاه میکردن بعد از ۱۰ یا ۱۲ دقیقه ، زنگ خونه رو زدن منم با رقص رفتم درو باز کردم ولی کامل باز نکردم دستم✋🏻 به حالت رقص از در آوردم بیرون و قر میدادم😟😟😟 فکر کردم شوهرمه ولی دیدم در باز نشد که شوهرم بیاد داخل... یهو پسرم اومد جلو در و گفت مطمئنی باباست درو باز کردی سرشو برد بیرون گفت سلام اقای محمدی(نگهبان ساختمون)😐 انگار دنیا دور سرم چرخید اون شب تا دیر وقت بیدار بودم و از خدا مرگ میخواستم چون توی این چند سالی که توی ساختمون بودم خیلی با وقار و خانم رفتار کرده بودم😭😭 ولی هفته پیش شوهرم گفت نگهبان از اینجا رفته قراره نگهبان جدید بیارن اولین بار از نبودن یکی خوشحالم😎💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻 البته بماند که پسرم از اون روز وقتی از دستش عصبیم ، دستش رو میاره جلو صورتمو و قرش میده تا عصبانیتم بخوابه و بخندم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 باعرض سلام. تجربه ای ک میخام بگم، از دید ی دختر دهه ۷۰ب زندگی پدر و مادرهایی ک دهه ۶۰تشکیل زندگی دادن. پدر و مادر من بصورت کاملا سنتی ازدواج کردن. بخاطر اینکه پدرم، تک فرزند بود و مادرش هم همسر نداشت، کنار همدیگه زندگی میکردن. خب کم کم پدر و مادر من صاحب چن فرزند شدن. پدر من از لحاظ مالی بسیار متمکن و از لحاظ مهربانی،مرام و معرفت عالی و بسیار دست و دلباز. خلاصه چن تا از فامیلامون زیر پاش میشینن و کم کم اهل دود میشه و روابط زناشویی کمرنگ و کمرنگ تر میشه. و فاصله ها بیشتر و در این حین، مادر بزرگم، تسلط کامل روی زندگی ما داشت و همه چی باید بر وفق مراد او پیش میرفت. خلاصه گذشت و گذشت تااینکه پدر من فوت کرد، اوضاع خیلی بد شد،پدر من بدهی های زیادی رو ب بار آورده بود و زندگی سختی داشتیم. مادر و مادربزرگ من مدام باهم دعوامیکردند، مادر من میرفت قهر خونه باباش. مادر بزرگ من هرجا میرفت، از عروسش بدگویی میکرد و مادرم هم هروقت تو جمع مادر و خاله هاش قرار میگرفت باز از بدی مادربزرگم میگفت. بعد از مرگ پدرم ک گفتم خیلی ادم مهربون، دست و دلباز و بامعرفتی، تمامی فامیلا از ما فاصله گرفتن، اصلا رفت و آمد نداشتن و اجازه نمیدادن ما بریم خونه هاشون. الان من حسرت دیدار پدرم رو دارم،چرا ک اگه بود، ماانقد سختی رو متحمل نمیشدیم(یتیم بزرگ شدن خیلی سخته ولی خیلی ادم قوی بار میاره). همه از خوبی بابام میگن، اما حیف ک ما این خوبی ها رو تجربه نکردیم. بنظر من بزرگترین استاد آدم، شکستها و تجربیاتشه چون با مشقت بدست میان. درسهایی ک من گرفتم 👇 ۱. بهتره ک مادرشوهر با عروس در یک منزل زندگی نکنن چون ی مملکت نمیشه ۲تا ملکه داشته باشه. ۲. هیچوقت هیچوقت بدِ عروس و مادرشوهرتون رو پیش کسی عنوان نکنید، چون با این دردو دل کردن ها، هیچ چیزی عاید ادم نمیشه. ۳. قبل از اینکه صاحب فرزند بشید، لطفا شرایط رو بسنجید، ببینید آیا میتونید ی فرزند خوب تربیت کنید یااینکه از پس انتظارات و نیازهای عاطفی، جسمی و... برمیایین بعد اقدام ب باروری کنید. ۴. پای هرچی فامیل دغلباز، فریبکار رو از زندگیتون پاک کنید. ۵. تمامی افرادی ک پای حرف مادر و مادربزرگم مینشستن و مدام بدگویی میکردن، خودشان زندگیشان با هزار چالش روبرو شد ولی هیچوقت دم نمیزدن، همون بدگویی ها، رو زندگی ما اثر داشت و هرجا میرفتیم یا باید تو تیم مادر و یا تو تیم مادربزرگ میبودیم ک تحویلمون بگیرن(لطفا لطفا یار کشی نکنید) الان خداروشکر ما بزرگ شدیم، از پس خود و زندگی هامون براومدیم، ولی همیشه دلم از هرچی فامیل بد، از هرچی رفتار بد ک آسیب میزنه ب زندگی دیگران، میگیره. امیدوارم که این تجربه ب کارتون بیاد، زندگی ما ک تنش زیادی داشت، امیدوارم بقیه این تنشها رو نداشته باشن. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #سوتی😂 با خانومم دعوام شد در حد جنگ ستارگان یه چنگ انداختم تو صورتش یهو به مامانم گفت : این وحشیو از کجا آوردید ؟ مامانم گفت : اون پرورشگاهِ که تورو آوردن یه باغ وحش بغلش بود منم پسرمو از اونجا آوردم... یعنی از حالت جامد به بخار تبدیلمون کرد 😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 #چالش_مهمانی سلام به همه دوستای گلم 😍🌹 در رابطه با آداب مهمونی میخام منم چن تا نکته بگم😌 ۱_ اول اینکه وقتی میرین مهمونی حتما خبر بدین😟 ۲_ لطفا وقتی داخل منزل میزبان میشین همونجایی بشینین که میزبان تعارف میکنه. خواهشا نرین رو یه مبل دیگه یا قسمت دیگه از خونه شاید میزبان دوست نداشته باشه😒 ۳_ جون من بچه هاتونو درست تربیت کنین😑 ینی من یه دختر عمو دارم که به محض اینکه پاش میرسه جایی میگه گشنمه😐 خب آدم معذب میشه دیگه 😕 شاید همون موقع غذا آماده نداش یا غذایی که تدارک دیده بود کم باشه و سرشام خجالت زده بشه😥 ۴_ وقتی بچه هاتون شکلات شیرینی🍬🍫 یا هرچی ک خوشمزه است 🍭🍮و دوس دارن خونه بقیه خواهشا یاد بدین ک نهایتا دوتا بردارن ن اینکه ظرفو خالی کنن😐خیلی زشته 😏 ۵_ وقتی مهمونی میرین انقد به در و دیوار و وسایلای میزبان نگاه نکنین.این کار چ معنی ای داره؟😕 ۶_ وقتی مثلا یه ظرف خوشکل یا چیزی خونه میزبان میبینین که دوس دارین. طوری وانمود نکنین که میخاین اونو بردارین برا خودتون و منتظر یه تعارفین😐واقعا خیلی بی ادبیه🥴 ۷_ اگه غذا اضافه اومد حتی اگه میزبان تعارف کرد که برا خودتون ببرین باقی ماندشو تا جایی که میشه قبول نکنین🤷🏻‍♀ ۸_ مواظب بچه های شیطون و فضول باشین قبل اینکه خونه میزبانو زیر و رو کنن 🤦🏻‍♀ ۹_ تا وقتی خود میزبان اجازه ورود به هر مکانیو مثه اتاق خواب یا ...نداده برای خودتون ارزش قائل شین و نرید🤭 ۱۰_ اگه غذا یا پذیرایی میزبان خوب نبود بعدش تا پاتون از در خونش بیرون نذاشتین ازش غیبت نکنین پیش این و اون😑 ۱۱_ میزبان ها با روی گشاده با مهمانتون برخورد کنید ⭕️ کفشای مهمان رو جفت کنید ⭕️ ازش از صمیم قلبتون پذیرایی کنید ⭕️ تا دم در بدرقش کنید 🚫 هی به ساعت نگاه نکنید 🚫 سر سفره بیش از حد تعارف نکنین ک مهمان معذب شه 🚫 به ظرف غذای مهمانتون نگاه نکنید ببینین چقد غذا کشیده برا خودش😂خیلی زشته ⭕️ اگه کسی دعوتتون کرد حتما تو یه فرصت مناسب دعوتش کنید و جبران کنید ⭕️ لطفا سفره رو با سلیقه پهن کنین و تا میتونین خوشکل دیزاین کنید خلاصه که اگر میزبانید یا میهمان به خودتون احترام بذارین و آداب مهمونی رو رعایت کنید تا مهمونیا به خاطر رفتار زشت کمرنگ نشه و صله رحم که انقدر در اسلام توصیه شده رو بتونیم به نحو احسن اجرا کنیم😊🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

عامو ما مجرد که بودیم همیشه با دختر خواهرم بیرون ولو بودیم برای خرید یه روز رفتیم بیرون و خیلی گرسنه بودیم کل پول دختر خواهرم 5تومان بود گفت بریم کیک بخریم یا چیپس من گفتم نه بریم کافی شاپ معالی آباد یه چیزی داره خیلی خوشمزه اس و با کلاس اینقدر زیاده که یکی میگیریم  هر دو تامون میخوریم سیر میشیم خلاصه رفتیم نشستیم چند تا پسر خوشتیپ هم اونجا کار میکردن  یکیشون گفت چی میل دارین منم با غرور گفتم لطفا یه کاپوچینو با یه قاشق اضافه  چند لحظه بعد پسره یه لیوان کوچیک قهوه با یه قاشق پلاستیکی کنارش برامون آورد و هی میخندیدن   تازه بعد من فهمیدم اسم اون که من تو ذهنم بودچیز دیگه ای بوده خلاصه دختر خواهرم قهر کرد و نخورد کلی هم بهم فحش داد هنوز بعد ده سال وقتی کاپوچینو درست میکنم شوهرم میگه یه قاشق اضافه هم بزار😂😂😂😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام دوستان مهربانو این سوتیمو حتما بزار چندبار سوتی فرستادم نزاشتی کانال منم قهر بودم تا اینکه امروز این اتفاق افتاد برام😁 دوتا پسرم یکی ۵ساله و یکی یکساله وفوق العاده شیطونن امیررضا یکسالشه و خیلی کرم میریزه همش اویزه کمد و پاتختی و اینجور وسایلاسدوتا پاتختی را روهم گذاشتم و میره میکششون همیشه استرس دارم بیوفته روش😢امروز ظهر امیررضا بغلم بود اشپزخونه بودم و گوشی به دست شوهرم بالکن بود و پسر بزرگم تو سالن بازی میکرد یهو داد زدممممممم امیررضاااااا گمشو بیا پاتختی میوفته رو سرت😁😁😁😁شوهرم اومد گفت درستی بچه که بغلته🤣🤣🤣🤣🤣🤣کلی باهم خندیدیم بیچاره امیررضا برگشته بود تو صورتما نگا میکرد مامان دوگل پسرم👶👶 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

شیک بستنی کافی‌شاپی😍😋 مواد لازم:طالبی یا ملون نصف یک عدد🍈،موز 🍌یک عدد،بستنی وانیلی لیوانی دو عدد🍧،یخ‌🧊،شیر🥛نصف لیوان تمام مواد رو داخل مخلوط کن بریزید و خوب میکس کنید تو هوای گرم از خوردنش کلی لذت ببرید. #شیک #شیک_بستنی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•