eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
یه ایده داشتم واسه خانمهایی که همسرشون کادو یا گل نمیخرن😕☹️ . خواستم بگم که: عزیزان اقای منم اوایل همینجوری بود. نه یه جمله عاشقانه بلد بود، نه سوپرایز ساده. . ✅خودم همه اینا رو بهش یاد دادم. 👈🏻بهشون گفتم وقتی یه شاخه گل میخری انگار کل دنیا رو برام میخری، دیگه هدیه پیشکش . 😍از اون موقع تا جایی ک امکانشو داشته باشن دوتا شاخه گل گاهی وقتام یه جعبه شکلات، روسری، عطر و... برام میگیرن . منم کلی ذوق میکنم و به مامان بابام میگم که ببینین اقا چی برام گرفتن. اینجوری بیشتر ترغیب میشن😍🤗🌹 . ✅ من هیچ وقت برای همسرم از نیازهام نگذشتم. مثلا اگه پول نداشتن نگفتم بیرون نریم. مثلا بهشون میگم: عزیز میشه بیرون بریم؟ حالا من قول میدم که دختر خوبی باشم و زیاده روی نکنم😃 اینجوری کلی هم تشکر میکنن که مرسی درک میکنی😘 آقایون مثل پسربچه ان باید عادتشون داد. باید بهشون یاد داد! 👈🏻باید مستقیم باهاشون حرف زد! اینجوری میشه که دوست داشتنی میشن و کلمات و رفتارهای عاشقانه رو خیلی بهتر از شما ابراز میکنن و انجام میدن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترفند •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام مجدد. یه چیزدیگه یادم اومدم خیلی خنده داره، شوهر جون من خیلی بی حواسه، پسر کوچک بود یه روزشوهرم داشت تو کوچه با همسایمون حرف می‌زد پیژامه هم پاش بود، همسایمون مداح ومذهبی هستن، باخانمش بود، پسرم رفته کنارباباش میخواسته یه چیزی بهش بگه هرچی صداش میزنه باباش جوابی نمیده، پسرمم دریک حرکت انتحاری شلوار باباش میکشه پایین🤣🤣🤣بنده خدا وسط بحث شوهرم میپره تو خونه ودرحیاط رومیبنده😂😂😂😂بنده خدا تو خونه رسید فقط میگفت آبروم رفت دیگه نمیتونم سرموبلندکنم جلوهمسایه😂😂😂وای که هر وقت یادم میادمیمیرم ازخنده😅😅امیدوارم خوشتون اومده باشه❤️❤️ 🍀🍀🌸🍀🍀🌸🍀🍀🌸 یبار خیلی خوش تیپ و شیک رفته بودم بیرون با اسنپ، موقع برگشت میخواستم اتوبوس سوار شم، خلاصه اومدم تو ایستگاه و چند تا پسر بودن خیلی نگاه میکردن منم اصلا محل نمیدادم،یهو یه اتوبوس اومد، میخواستم سوار شم دیدم که در سمت زنونه رو باز نمیکنه رفتم جلو در مردونه که اون پسرا هم سوار میشدن منتظر موندم که برم بالا، یکی از پسرا چند بار گفت دربستی هستا.. بعد دو سه بار گفتنش تازه فهمیدم اینا اتوبوسو کرایه کردن:/ ماله ایناس،یعنی قشنگ تررر زدم گفتم ببخشید و با سر افکندگی رفتم نشستم تو ایستگاه:/ قسمت بد ماجرا اینجاست که تو اتوبوس پر پسر بود :)))) من که اصلا یادم نمیره :( •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
مخزن ادم و حوا: سلام وقتی میرفتیم مدرسه سر صف اعلام کردن کسایی که پدرشون شهید شده بیان جلوی صف. منم حواسم به صحبت کردن با همکلاسیم پرت بود فک کردم میگن بیاین جلو رفتم کنار اونا وایسادم بهم یه دست مانتو با کیف دادن بردم خونه ولی مامانم بعدش رفت پس داد گفت اشتباه شده🫤🫤🫤🫤حالا نگهش میداشتم چی میشد مثلا🙄😶برا سال بعدم خوب بود😞 🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸 سلام‌‌ یبارخاستگارم پرو پرو برگشت گفت من از آرایش خوشم نمیاد درحالیکه فقط یه رژ زده بودم اونم اصلا معلوم نبود، حالا خودشم دماغش عملی بود منم زورم اومد گفتم از دماغ عملی خوشم نمیاد😌😂😂😂😂خوب گفتم نه؟؟؟😏😌همشونو باهمین فرمون پروندم🥲 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
❌میدونستید مدل چیدن جهیزیه میتونه باعث بدبختی یا خوشبختی عروس بشه؟؟❌👇 مطمئنم تا حالا اصلا متوجه اشتباهات توی چیدن جهیزیه نبودید😕 اگه بدونید با چند تا کار ساده باعث چه مشکلاتی شدید 😭😱 اگه مجردی نیا🚷♨️ https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 لیست وسایلی که نحسی میارن 👆🕳
٤٠توصیه همسرانه (خانم ها بخوانند) ۱۱. اجازه دهید نیم ساعت بعد از کار استراحت کند. ۱۲. به هیچ یک از اعضای خانواده اجازه ندهید به او بی_احترامی_کند. ۱۳. در مقابل کسی که به او بی احترامی می کند بایستید. ۱۴. از تلاشی که برای زندگی تان می کند قدردانی کنید. ۱۵. در کارهای تان با او مشورت کنید. ۱۶. برای رسیدن به اهدافتان با هم برنامه ریزی کنید. ۱۷. بیش از اندازه کار نکنید، برای او نیز وقت بگذارید. ۱۸. اگر مرتکب اشتباهی شد، او را ببخشید. ۱۹. طوری رفتار کنید که به او نیاز دارید. ۲۰. تمام اوقات فراغت او را با کارهای منزل پر نکنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 ایده دلبری 💃🏻 سلام دوست جونیا خسته نباشید 😍❤️ من همون تازه عروسه۱۹ساله ام😇 که توی دوران عقد به سر میبرم و امروز من بازم ی ایده براتون دارم ک امیدوارم ب دردتون بخوره🤪 دیروز اقایی اومد دنبالمو اومدم خونه مادرشوهرجون صب اقایی تعطیل بودو سره کار نرفت وقتی از خواب بیدارشدم دیدم اقایی هنو خوابه با خودم گفتم چیکارکنم چجوری بیدارش کنم اخه حوصلم سررفته بود 🤔 ک ی دفعه ی فکری ب ذهنم رسید😜 رفتم توی اشپزخونه و خیارو خیلی خوشگل بریدم و ی گوجه برداشتم توشو خالی کردم و بعدش پوستشو شکل قلب بریدم با حبه های پنیر توی ظرف تزیین کردم و نونو هم ب شکل قلب بریدم و همه رو توی سینی خیلی خوشگل چیدم😌 روی ی کاغذ‌ قرمز که از قبل شکل قلب بریده بودمو توی کیفم بود ی متن نوشتم و گفتم تابی نهایت دوستتدارم اقاییم و پایینش نوشتم صبح بخیر زندگیم و کاغذو گذاشتم توی سینی و سینیو گذاشتم کنارش😋 گوشیموبرداشتم واومدم بیرون بهش زنگ زدم تا بیدار شه 😉 نمیدونین اقایی چقدددد خوشحال شد 🤩 نشست صبحونشو نوش جان کردو اومد بیرون و بغلم کرد🥰 و گف نمیگی با این کارات یهو غش میکنم؟😍😂 تا ایده های بعدی بدرود😁👋 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 و یه مورد دیگه که خواستم بگم اینه که مردا واقعا عاشق هیکلشون هستن 😐 اینو واقعا خودم دیدم که میگم 😁 حتی اگه نی قلیون هم بودن ازشون تعریف کنین 😂 چاق هم بودن باز تعریف کنین 😂 مثلا بگین وای عزیزم چه بازوهایی داری چقد پره دلم میخواد گازشون بگیرم 😬😂 یا بگین خیل بغلتو دوس دارم فقط جای منه یا اینکه ماشالا چقد قدت بلنده ☺️ هیکلت از کل مردای فامیل بهتره 😉 البته اگه خیلی چاق یا خیلی لاغر هستن زیاد تعریف کنین فقط گاهی اوقات چون دیگه میفهمن یه نقشه ای دارین حتمن 😂 و مورد آخر هم اینکه واقعا تشکر کردن خیلی تاثیر داره تو جلب محبت. مطمئنم هیچ خانومی بدش نمیاد که شوهرش ازش تشکر کنه بخاطر رفتار خوبش یا بخاطر آشپزیش و غیره حتی منم که مجردم دوس دارم ازم تشکر بشه یروز خیلی بی حال بودم بابام گفت بیا ماساژم بده دیگه پدر بود نمیتونستم بگم نه ☺️ خلاصه رفتم ماساژ ، بعدش خسته شدم گفتم بس ؟ گفت آره و بعدش گفت دستت درد نکنه اخه واقعا خوب ماساژ میدم واقعا حقم بود 😂😁 و بعد از تشکر بابام من کلن خستگیم در رفت 😍 حتی اگه میگفت بازم ماساژ بده میرفتم😅 تاثیرشو خودم خیلی دیدم بعضیا میگن وظیفشه فلان کارو برامون انجام بدن تشکر نمیخواد ولی واقعا تاثیر داره 😌 برای منم دعا کنید کنکور قبول بشم 🙂 صلوات 😁 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
ییار کلاس هفتم بودم قرار شد شنبه بادکنک ببریم مدرسه ارزو کنیم ول کنیم ناظم گفته بود بعد از بخت بد من رفتیم خونه مادر بزرگم اینا من صبحش به مادر بزرگم گفتم باید بادکنک ببرم گفت اره زمان مام بود رفت یه مشما فریزر برداشت دندون مصنوعیشو دراورد فوت کرد با نخ سفید بست گفت بذار تو کیفت باد نبره😂 منمدیگه روم نشد چیزی بگم رفتم گفتم تو راه درمیارم میندازم میره تو راه یادم رفت درش بیارم رفتم مدرسه زنگ اول کیفو وا کردم بغل دستیم دیدش برداشت ب کل کلاس نشون داد شرفم رف😂 توت فرنگی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش باکس کادویی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی وقتی رسیدیم روستا به وضوح لرزش دستای گلنسا رو متوجه میشدم ،دستشو گرفتم و گفتم گلنسا ه
داستان زندگی پیرمرد سرشو گذاشته بود رو شونه گلنسا و گریه میکرد من رفتم جلو و سلام دادم با تعجب بهم نگاه میکرد،بهش گفتم من گلنسا رو پیدا کردم امروزم اون روزیه که باید اون آدم رو پیدا کنم و بیچارش کنم بیست سال دنبال زنم بودم باید تقاص پس بده گلنسا و باباشو تنها گذاشتم و راه افتادم سمت خونه خواهرش،در زدم و خواهرش تا منو دید شناخت،گفتم با شوهرت کار دارم با ناراحتی گفت فلج شده مگه خبر ندارین؟؟؟ بفرمایید خونه باهاش صحبت کنید، درو که باز کردم دیدم شوهرش پیر شده انگار نه انگار چهل و خورده ای سالش بود انگار یه پیرمرد هفتاد ساله بود ولی اصلا دلم براش نسوخت. دخترش هم کنارش بود،گفت تازه عقد کرده نگاش کردم ،چقدر شبیه گلنسا بود نشستم کنارش ناله میکرد و میگفت تو جوونی پیر شدم بدشانسی آوردم ،سرمو آوردم کنار گوشش و گفتم بدشانسی برای تو پیدا شدن گلنسا بود فردا دیگه همه میفهمن این ماجرا کار تو بوده الان اومده بودم تقاص پس بدی ولی دیدم بچه هات اینجان ،بیچارت میکنم به وضوح رنگ صورتش پرید به پاهای خشک شده روی تشکش نگاه کردم و گفتم حقت بود که از کار بیفتی تو روی هرچی نامرده سفید کردی،من دارم میرم برادر و پدر گلنسا رو بیارم . از در بیرون اومدم و خواهر گلنسا هی میگفت چرا داری میری چایی اوردم گفتم برمیگردم تا یه ساعت دیگه برگشتم پیش گلنسا و گفتم میخام به بابات همه چیو بگم رفتم به باباش گفتم میخام بریم پیش اون نامردی که مارو بی اعتبار کرد باباش بیلشو برداشت و راه افتادیو تو روستا پیچیده بود که گلنسا و شوهرش اومدن مادرم اومده بود دنبالم که بعد چند سال منو ببینه، ولی من فکرم فقط یه چیز بود از اونجا رفتیم دنبال داداش گلنسا و تا رسیدیم جلو در خونه خواهرش دیدیم خونه شلوغه همه تو سر و صورت خودشون میزدن و گریه میکردن شوهر خواهرش سکته کرده بود . تا رسوندنش بیمارستان نصف صورتش هم فلج شده بود،حالا شده بود یه فلج قطع نخاعی که دست و صورتشم فلج شده بود بابای گلنسا ماجرا رو به بچه های دامادش نگفت ولی دخترش همه چیو فهمید. بردنش تو یه آسایشگاه توی مشهد. بعد اون به همه گفتیم اونی که اون بلا رو سرمون آورده فرار کرده من و گلنسا هم برگشتیم تهران و باهم زندگی کردیم الان از اون ماجرا دوسال میگذره انگار همه چیز شکل یه رویا بود این که بعد اینهمه سال گلنسا رو پیدا کردم از خونه ی جمشید خان درومدم ولی هنوز براش کار میکنم گلنسا هم دیگه کار نمیکنه. قصد کردیم امسال بچه دار بشیم اگه خدا بهمون بچه بده •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 ببین عزیز من مردها هرچقدر هم که ادعا کنند هستند اینو بدون که میتونن بدون تو هم سر کنن...زندگی کنند...عاشقِ یکی دیگه بشوند و.... اما نمیتونن حسی رو که با تــو تجربه کردن با کسی دیگه کنن... چون هر زنی یه حسِ خاص داره که زنِ دیگه نداره.... وقتی مردی میده وقتی اصلا لازم نیست هیچ کاری انجام بدی.... نه دنبالش بـرو نه تویِ خـودت دنبالِ و ایراد بگـرد.... همیـن که دیگه حسی که با تو داشته رو تو زنِ دیگه ای پیدا نمیکنه و میره سراغِ بعــدی ولی باز نمیـرسه به حسِ تــو.... و هی بعـدی و بعــدی ها.... و بالاخـره تو به یه جــایی میرسه که حالِش از خـودش بهم میخوره.... از آغوشش که واسِ هزارتا زن باز شده ولی تــو نشدن.... کافیــه.... همین براش عزیزدلم.... کافیه که روزی هزار بار بمیــره و زنده بشه.... این بهترین که روزگار ازش میگیــره.... فقط به خــودت و آرامشِ آغوشت داشته باش... اونی که رفته گورِ آرامشِ خــودشُ با دستاش کنـده... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•