9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آبدوغ خیار شاه عباسی
به نظر من توی این هوای گرم این روزا مخصوصا وقتی
خسته از بیرون یا سرکار میایید باید یه کاسه از این
ابدوغ خیار بزنی که روحتو جلا بده و جگرتو خنک کنه
برای درست کردنش هرکدوم از چیزایی که اضافه کردمو دوس نداشتین میتونین حذف کنین
من برای ابدوغ خیار از ماست 🥣و موسیر استفاده میکنم که خوشمزگیشو چند برابر میکنه به شمام پیشنهاد میدم اینبار با ماست و موسیر امتحانش کنید.
#آبدوغ_خیار
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده اعتماد
🔵🔥بخور نخور های لاغری و چاقی 📛
😱 بزن رو وزنت تا بگم چی بخوری که خوش اندام بشی و سالم✅👇👇
⭐️ ۵۶ 🍏۵۷ ⭐️ ۵۸ 🍏۵۹ ⭐️۶۰🍏
🍏۶۲ 🌟۶۳🍏۶۴ 🌟 ۶۵ 🍏 ۶۶ 🌟
⭐️ ۶۸ 🍏 ۶۹ ⭐️ ۷۰ 🍏۷۱⭐️۷۲🍏
🍏۷۴ 🌟۷۵ 🍏۷۶ 🌟۷۷ 🍏۷۸ 🌟
⭐️۸۰🍏 ۸۱ ⭐️۸۲ 🍏 ۸۳ ⭐️ ۸۴🍏
🍏۸۶ 🌟 ۸۷ 🍏 ۸۸ 🌟۸۹ 🍏۹۰ 🌟
⭐️ ۹۲ 🍏۹۳ ⭐️ ۹۴ 🍏۹۵ 🍏۹۶🌟
🍏 ۹۸ 🌟۹۹🍏۱۰۰🌟 +۱۰۰🌟 +۱۵۰🍏
❤️مثل کوره چربی بسوزون تخصصی زیر نظر دکتر مردانی متخصص تغذیه 🔥😍
⭕️ اهل کدام شهر شمال هستید ؟ا⭕️
استان مازندران 👇
🔴رامسر تنکابن عباس آباد کلاردشت چالوس نوشهر نور محمودآباد آمل بابل فریدونکنار بابلسر قائم شهر ساری نکاه بهشهر گلوگاه جویبار متل قو
استان گیلان 👇
🔵آستارا انزلی املش لنگرود رودسر رشت ماسوله لاهیجان فومن تالش رحیم آباد کلاچای زیباکنار چابکسر خمام دیلمان رضوان شهر آستانه
استان گلستان 👇
🌕 گرگان بندر ترکمن علی آباد کتول گنبد آق قلا آزاد شهر گمیشان کردکوی مینودشت
روی شهر خود بزنید اخبار دقیق فوری را ببینید👆
#افزایش_مشتری_و_پیشرفت_در_کسب_و_کار
برای افزایش مشتری و پیشرفت در کسب و کار و بطور کلی زیاد شدن رزق و روزی ، دعای شریف ذیل را هنگام شروع کار بخواند
یاالله یا رَبِ یاحیُّ یاقَیوم یاذَالجلالِ والإکرام اَسئلُکَ بِاسمکَ اَلعَظیم اَلاعظَم اَن تَرزُقَنی رَزقاً حلالاً طَیِّباً
📚جامع الفوائد
•
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مربازردآلو
مواد لازم :
زردالو ۵۰۰ گرم
شکر ۱ لیوان 🍚
هل و گلاب
مغز بادام
#مربا
#مربا_زردآلو
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
خواب زیاد میبینی و توی پیدا کردن تعبیر دقیق و درستش سردرگم میشی؟؟؟😥
خیلی از تعبیرا درست نیست و باعث دلهره و نگرانی میشه😓
این کانال تعبیر خواب های دقیق و صحیح از 👇
#یوسف_پیامبر
#ابن_سیرین
#امام_صادق داره که کمکتون میکنه به جواب درست برسید👌
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
تعبیر خواب رایگان هم براتون انجام میشه👆✅
🌷اولین روزهفته
💜خود را معطر میکنیم به
🌷عطر دل نشین صلوات
💚بر حضرت محمد ص
🌷و آل محمد(ص)
🌷اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
💚وَّ آلِ محمد
🌷وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌷در پناه حضرت محمد(ص)
🩷و خاندان پاکش
🌷اول هفته تون پر برکت
🕊🕊🌾🌸🌾🕊🕊
درموردخاستگارعجیب بگم من رفتم تواتاق بایکی حرف بزنم چون نچسب بودخوشم نیومدسوپرمارکت داشت گفتم من چندتادوست دارم که باهاشون رفت وامددارم شماکه مشکلی نداری .گفت یعنی من برم کارکنم مرغ بخرم بعددوستات بیان بخورن😐😐😂
یکی هم یکی دیگه اومده بودازهمون اول گیرداده بودن به خونه زندگیمون که مال خودتونه یامستاجرین یاخونتون ماشالله چندمتره 😕ازاون بدترهمش میگفتن پسره خیلی خوشگله واله وبله منم گذاشتم قشنگ همه روبپرسن منم نه گذاشتم نه برداشتم بلندگفتم مامان خوشگل خوشگلشون اینه😆😆خدابیامرزپدربزرگمم خونمون بودوقتی رفتن گفتن اینادخترمیخواستن یااومده بودن خونه بخرن اخه املاکی داشت پسره🤦♀😆
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🎀
#حرمت_بین_زن_و_شوهر
شاید خیلی ها باشن که سال های زیادی از زندگیشون گذشته باشه و حرمت ها بینشون به کلی شکسته شده باشه متاسفانه....😔
اما اصلا نگران نباشید😊
ماهی را هروقت از آب بگیری تازه ست...
👈از همین لحظه شروع کنید که به تعمیر رابطه تون...
شاید اولش جوابی نگرفتید از همسرتون
یا حتی مورد تمسخر هم واقع شدید
✅ولی خودتونو نبازید
✅همچنان ادامه بدید... یه کم زمان میبره
👈ولی درست میشه....
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#جلب_رزق و #دفع_نزاع_و_دعوا_در_منزل
(بسیار مجرب)
خیلی از خانوادها غیر از اینکه رزق وروزي آنها کم است دائما در خانه باهم نزاع ودعوا می کنند .درچنین مواردي دستور زیر بسیار مجرب وموثراست.
برروي مقداري اسپند اینهاراخوانده وبه آن بدمید
(جلوی دهان گرفته تا نفس خارج شده از دهان به اسپندها برسد)وبراي مدت 7روز وقت غروب درخانه سوزانده ودر همه جاي خانه بگردانید تادودش به همه جا برسد.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
طه ما انزلنا علیک القران لتشقی
سوره های فتح وجن را نیز بخواند
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
✅ قابل توجه مجرد ها 👇
سلام به دوستان
اول از همه تشکر میکنم از کسانیکه کانال رو سرپرستی میکنند ، اجرتون باخدا.
من قبلا هم در مورد اختلاف سنیم با همسر عزیزم پیام گذاشته بودم که چقدر زندگی خوبی داریم با وجود ده سال اختلاف،
الان میخوام براتون نجوای آشناییمون بگم ، بلکه به درد مجرد های کانال بخوره،
من ۲۸ ساله و همسرم ۳۸ساله هستند و خداروشکر یه پسر سه ونیم ساله داریم ، وقتی همسرم اومد خواستگاری هیچ علاقه ای بهش نداشتم ،
حتی از حرف زدنش از خندیدنش، از لباس پوشیدن و حتی بوی تنش بدم میومد،
حتی بعد خواستگاری دسته گلی که آورده بود انداختم دور ، ولی گفتم خدایا هرچی تو صلاح بدونی،
انقدر به دل خانواده ام نشست که اونا صد درصد موافق بودن ولی بازم سپردن دست خودم ولی خودم یک درصد هم موافق نبودم
تا اینکه یه روز نشستم تمام صفات خوب و بدشو نوشتم ودیدم خدای من صفات خوب خیلییییییییییییییییییییییییی زیاد
و صفات بد خیلییییییییییییییییییییییی کم،
چون نه ماه هم پیششون کار کرده بودم خیلی خوب شناخت داشتم،
توکل کردم به خدا و بله گفتم، سر کوچکمون یه مدرسه بود که رو دیوارش نوشته بود
"اگر با عقل تصمیم بگیرید ،قلب و احساس بعد عقل حالتان را میپرسد، ولی اگر با قلب و احساس تصمیم بگیرید نه تنها عقل حالتان را نمیپرسد بلکه تنهایتان هم میگذارد"
من این نوشتن ملکه ذهنم کردم و با عقل تصمیم گرفتم ، حتی روزی که قرار بود بریم عقد کنیم هم مردد بودم ننشستم نماز خوندم و بین نماز ظهر و عصرم تفال به قرآن زدم و گفتم خودت راه درست نشونم بده، اصلا یادم نیست که چه آیه و سوره ای اومد ولی بعد ۶سال هنوز این جملات که از قرآن خوندم جلوی چشممه
"در این راه که شما قدم برمیدارند پر از روشنی و خیر و رستگاری است"
من هر روز و هر ساعت و هر دقیقه خدارو شاکرم که چنین فرشته ای نصیبم کرد، انقدر همسر عزیزم بمن محبت کرد وخدا مهرشو به دلم ریخت که الان میپرستمش
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی یکی یکی داشتم باهاشون خداحافظی می کردم و جواب تشکراشونو می دادم که شقایق گفت: ممنونم
داستان زندگی
رفتم از همون جلوی در به مسئول خوابگاه گفتم که من راننده آژانسم و این گوشی رو تو ماشینم جا گذاشتن.
یه حس غریبی داشتم دوست داشتم زودتر برسم خونه و بهش پیام بدم.
از خودم بابت این فکر بدم میومد که به یه دختربچه چشم دارم و آدم پستی هستم.
ولی چه کنم گاهی آدم دست به کارایی میزنه که هیچ دست خودش نیست. مادرم زنگ زد و گفت برم خونه شون ولی گفتم کار دارم و اون شب نمیتونم برم.
نمیخواستم فعلاً به چیزی جز شقایق فکر کنم حتی اگه کارم اشتباه هم که بود دوست داشتم باهاش یکم حرف بزنم.
اصلا دست خودم نبود..
رسیدم خونه همون طور با لباسهای بیرون دراز کشیدم. سریع گوشیمو درآوردم و رفتم روی شمارش.
دستام میلرزید انگار بعد از این همه مدت استرس اینو داشتم که چطور می خوام با یه نفر حرف بزنم؟
با دستای لرزون نوشتم: سلام!..
منتظر شدم تا جواب بده.
نمیدونستم مشغول چه کاری بود دوست داشتم هر چه زودتر پیام رو بخونه و جواب بده.
طولی نکشید که پیامش روی گوشیم ظاهر شد که نوشته بود: سلام شما؟..
با دستای لرزون نوشتم: نمیدونم که از کارم ناراحت بشی یا نه.. اولش معذرت می خوام که بی اجازه شمارت رو از گوشی دوستت وقتی زنگ میزدی برداشتم، من فرزادم!
می خواستم باهات یکم حرف بزنم البته فکر بد درباره من نکنی قصد خاصی ندارم نمیدونم چرا از همون روزی که تو بلوار پیدات کردم و بردم بیمارستان دلم با دیدنت لرزید.
فکر نکنی من آدم سو استفاده گری ام و به خاطر کمکم می خوام ازت درخواست های خدایی نکرده بدی داشته باشم، فقط دوست دارم باهات یکم حرف بزنم اگه تو دوست نداشته باشی اشکالی نداره مزاحمت نمیشم..
چند صفحه تایپ کردم و براش فرستادم. دلم داشت میلرزید اصلا حالم تو خودم نبود.
نمیدونستم چه جوابی می خواد بده توقع بدترین حرفها رو ازش داشتم چون کار بدی کرده بودم و بدون اجازه بهش پیام داده بودم.
مثلا می گفت چه حرفی چی می خواستم بگم؟
بدجور پشیمون شده بودم کاش اصلا پیام نمی دادم.
دعا دعا میکردم اصلا پیامم بهش نرفته باشه.
داشتم از حرص پوست لبم رو می جویدم که صدای پیام گوشیم بلند شد.
به طرف گوشی شیرجه زدم و تندتند رمزشو وارد کردم.
چشمام واسه خوندن پیامش دودو می زد.
نوشته بود: چه حرفی؟!..
باید چی می گفتم؟
همون طور لبخند رو لبم بود و داشتم به پیامش نگاه می کردم و فکر میکردم چی بنویسم که پیام داد: جدی تنهای تنها زندگی می کنی؟ چند سالته؟..
این شد مقدمه ی حرف زدن ما.
به خودم اومدم و دیدم ساعت هاست مشغول پیام دادنیم و از همه ی اتفاقای زندگیم براش گفتم.
حس می کردم حسابی سبک شدم.
اون هم از خودش گفت که یه برادر کوچکتر داره....
ادامه دارد...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•