eitaa logo
آدم و حوا 🍎
41.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
43.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تیرامیسوی پسته یکی از خوشمزه‌ترین تیرامیسوهاست حتما امتحانش کن😍😋 مواد لازم : شیر ۱ پیمونه لیدی فینگر ۴۵-۴۰ عدد زرده تخم مرغ درشت ۴ عدد خامه قنادی فرم گرفته ۲ پیمونه پنیر ماسکارپونه ۲ پیمونه پودر قند ½ پیمونه کره پسته ۴ ق غ وانیل ۱ ق چ مغز پسته مواد گاناش پسته : شکلات سفید ۲۵۰ گرم خامه صبحانه ۲۰۰ گرم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀تا حالا با آفتاب رب پختی⁉️🥫 ◀️مواد لازم: 🔵گوجه فرنگی ۵کیلو 🟢نمک ۱ق غ (سر پر) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام دوستان همگی خوبین؟ 😊 ما ساکن شهر هستیم و بابام کارمنده ولی کشاورزی هم میکنه قربونش برم بابام خیلی زحمت کشه..... برای جمع اوری محصول ماهم میریم باغ و کارگر میگیریم چند روزی اونجاییم.... خلاصه یه روز که از کنار باغ رد میشدم سلام دادم به یکی ازین همسایه های باغ.... نگو اونجا منو میبینن تصمیم میگیرن برای پسر درب و داغونشون ک هم بیکار هم بیسواد هم از خانواده خیلی ناجور😂😂😂😂😂😂 بیان خاستگاریم. وای وقتی زنگ زدن قرار بذارن مامانم گفت نه همونجا رد کردباز اینا مثل نفهما یهو دم در سبز شدن.... چند دقیقه قبل رسیدنشون خبر دار شدیم تو راهن مثل سریالای طنز کل چراغارو خاموش کردیم در سکوت مطلق منتظر شدیم برن بعدشم جالبیش به این بود خواهر برادرم کوچیک بودن بزحمت اونا رو اروم کردیم😂😂 اصلا نمیدونم بعضیا فکر نمیکنن اگه همچین ازدواجی سر هم بگیره ختم بخیر نمیشه؟هیچیمون بهم نمیخورد😝 تعریف نباشه نزدیک به 17.. 18 تا خاستگار داشتم تا سن 19سالگی ک ازدواج کردم.... البته با احتساب همچین ادمایی 😢😜😜 چون از همه نظر نرمال بودیم هم خودم هم خانوادم همه پسرای فامیل یه دور اومدن خاستگاریم.... خیلی حس خوبیه خاستگار داشتن 😃😃😃 الان ۱۶ ساله ازدواج کردم با بهترین خاستگارم. خدا برام حفظ کنه همسر با کمالاتم رو... طعم عشق و آرامش نصیب همه دختر پسرای گل گروه ..... یکم تو زندگی همو درک کنین پستی بلندیها رو باهم رد کنین... شیرینیش به همینه.... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خانوماي عزيز من دومين باره تجربمو ميفرستم همه گروه رو انجام ميدم و شوهرم كلي ذوق ميكنه😊😊 اوايل هيچ عكس العملي نشون نميداد و من خسته شدم ولي صبر كردم و ادامه دادم كه نتيجه گرفتم چند تا از كارامو ميگم اميدوارم به دردتون بخوره👇👇 كه سركاره پيام عاشقانه ميدم و بابت اينكه واسه زندگيمون تلاش ميكنه تشكر ميكنم كه از سركار مياد خونه درو باز ميكنم و بغلش ميكنم و قربون صدقش ميرم كه خستگيش بره حس اقتدار ميدم كه بدونه مرد زندگيه ناز و عشوه واسش ميام ميكنم در حد اينكه نازمو بكشه نه بيشتر نميكنم كه احساس كنه خانومش ضعيفه رو هميشه تميز نگه ميدارم كه خونس كمتر كار ميكنم و بيشتر وقت رو باهاش ميگذرونم و راجب طول روز باهم كلي صحبت ميكنيم البته تو بغل هم جمع هميشه احترامشو نگه ميدارم و تعريفش ميكنم مخصوصا پيش خانواده خودم اينكه مادرشوهرم خيلي با حرفاش اذيتم ميكنه ولي حرفش رو پيش شوهرم نميزنم كه فك كنه من مقصرم اين كارا زياد نيست و سخت هم نيست اما خيلي تو زندگي تاثير داره ، من كه زندگيم واقعا تغيير كرد چون يكسال تو درگيري و بحث ميگذروندم😔😔 اما الان خداروشكر زندگي آرومي داريم❤️ دوستتون دارم😍 ايشالله زندگي همتون روز به روز بهتر و قشنگ تر بشه 🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که اگر فرزندتان سرکش شده اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد با اعتقاد تام و باور کامل ، این سوره مبارکه را(107) مرتبه با نیت خالص و توجه به خدا بخواند فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
☘🌸🌺🌼☘ ✳️ یه خانم زبون باز این جملات رو برای شوهرش بکار میبره :👇 _ این بازوهات منو کشته 💪🏻😍 _ شنیدم دلت بغل میخواد😝😉 _عاشقتم که از پس هرکاری برمیای😌👨🏻‍🔧 _ تو چقدر باحال و شیطونی❤️🙂 _ این زبونو نداشتی چیکار میکردی 😃👱🏻‍♀ (باعث میشه ترغیب بشه بیشتر زبون بریزه) _عاشق شکمتم دیگه 😋👌🏻 _ ابر مرد من....!!؟😍👨🏻‍💼 _ الان فقط بغلت آرومم میکنه☺️ _هیچ مردی مثل تو .... نیست🙂🤵🏻 ✍ هنر بیان جهنم زندگی را هم بهشت میکند. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام. من میخواستم به اون خانومایی که میگن ازشوهرشون بزرگ ترن، بگم که: عزیزدلم! که ملاک نیس. تو بخودت برس. چه خونه، چه با اقایی میرین بیرون. بعدشم اصلا به روی خودت نیار. به فکر زندگیت و بهبودش باش. چرامردی که از زنش ۱۰.۱۵ سال بزرگتره؛ خجالت نمیکشه؟ ولی خانومایی که ۲.۴ سال بزرگترن خجالت بکشن؟ اتفاقا کیف کن و کلاس بذار. اگه هم باشین، گلم! سن ملاک نیس. اصلا در این باره به شوهرت نگو که فکر اونم. درگیرش میکنی. من خودم ۲تا جاری دارم. دوتاشونم ازشوهرشون بزرگن. یکیش 1 سال و یکیش ۴ سال ولی ۲۰ ساله باهم زندگی میکنن تا به حال هم هیچ مشکلی پیش نیومده. به دلت بد راه نده. انشاالله هممون باشیم. ✍ بعد ازدواج چشم به ها ببندید و به ها باز کنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
اگر خواهی کسی را به محبت خودت احضار گردانی یا اینکه میان زن و شوهر جدایی افتاده و باهم قهر هستند و تو می خواهی که اینها دوباره برگردند و باهم به محبت رفتار کنند دعای زیر را در روز یک شنبه بنویس به نخ آویزان کن و به درخت ببند تا باد آن را تکان دهد در مدت زمان کوتاهی آن شخصی که نامش را اول نوشتی به محبت دیگری حاضر گردد  بسم الله الرحمن الرحیم هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو هو له له له له له له له له له له له له له له له له له له له له له له له حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی حی فلان بن فلان علی حب فلان بنت فلان در جای فلان ابن فلان اول اسم مطلوب و در جای فلان ابن فلان دوم اسم طالب نوشته شود. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ 🍃 لباسی که برای همسرت نپوشی، تا شاد شود؛ به درد چه میخورد؟!!! 👈 اگر همسرت زیبایی و خوش تیپی تو را دوست دارد، چرا معطلی؟!!! 👈 چقدر بد است مرد یا زن در خانه بسته به شغل، مثلا بوی گازوئیل بدهد یا سر و کله‌اش از تدریس، گچی باشد یا همیشه بوی قرمه سبزی بدهد. نه ادکلنی؛ نه کنار هم نشستنی و نه درک احساسات طرف مقابل...! ✅ وقتی در خانه‌ای، لطفا تلفن همراهت را کنار بگذار و کنار عزیزانت زندگی کن. به خودت برس، به خاطر خودت و همسرت.... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی نفس نفس زنان رفت عقب و روی مبل نشست و با حرص نگاهم کرد، دستشو گذاشت روی صورتش، از
داستان زندگی گفتم سهیل چت شده چی شده این همه کنسرو واقعا برای چیه؟ گفت برا روزای بیشتر میخوام روزا تایم بیشتری خونه باشم به هرحال از فردا منظورمو میفهمی. اون شب دیگه هیچ حرفی با هم نزدیم، خسته بودم از قسم و آیه خوردن برای زندگی و جواب سربالا شنیدن و باور نکردن، خصوصا که الان خیانتش رو به عینه دیده بودم و اعتراف هم کرده بود. فرداش مثل همیشه درو قفل کرد و رفت سرکار، رفتم سمت تلفن که به مادرم زنگ بزنم اما تلفن رو هم قطع کرده بود، تلوزیون رو روشن کردم واقعا داشتم دیوونه میشدم، فایده نداشت چقدر مگه میتونستم؟ رفتم سر یخچال یه دیازپام خوردم که بخوابم چون زیاد مصرف نداشتم وقتی میخوردم عمیقا خوابم میبرد، با صدای چرخش کلید از جا پریدم چون درو قفل کرده بودم در باز نمیشد و سهیل محکم به در میکوبید. از چشمی سهیلو دیدم و درو باز کردم، گفت هیچی نپختی؟ گفتم قرص خوردم خوابم برد ببخشید، و مثل برده ها دویدم تو آشپزخونه هول هولکی غذا درست کردم. سین جیم کردنش شروع شد، کسی با سنگ نزد به پنجره؟.. کسی صدا نکرد؟… کسی آیفونو نزد؟.. گفتم نه ولی تو چرا تلفونو قطع کردی؟ تو که میری پرینت میگیری.. بخدا مامانم اینا نگران میشن سهیل بزار یه زنگ بزنم، گفت سیمشو بریده وقتی عصبی بوده، التماسش کردم که گوشیشو بهم بده یه زنگ کوچیک بزنم به مامانم، گوشیشو داد و بالای سرم وایساد، با دستای لرزون شماره مامانمو گرفتم و التماسش کردم… با دستای لرزون شماره مامانمو گرفتم و التماسش کردم که صدا نکنه چیزی نگه که مادرم شک نکنه و نگران شه، اونم انگار از خدا خواسته بود گفت باشه با مامانم حرف زدم و به دروغ گفتم دارم میرم سفر و تلفن خونه قطعه، هرچی گفت یهویی کجا گفتم از طرف کار سهیله. سهیل خیلی ذوق میکرد که کاملا بدون مزاحم و نگران خواهد بود، موقعی که داشتم حرف میزدم یه نفر صدبار اومد پشت خطم، چند باری بدون اینکه سهیل متوجه شه به شمارش نگاه کردم، بدون نام بود شماره رو نتونستم حفظ کنم ولی قسم خوردم هرجور شده بفهمم کی بود که ول کن نبود. چیز مشکوک دیگه ای نبود جز اینکه سهیل تا آخر شب سرش توی گوشی بود مشخص بود داره با کسی چت میکنه ولی جرات نداشتم اسمی بیارم و بگم کیه وگرنه مثل سگ پاچمو میگرفت که تو با پسرعمه من بودی من چیزی نگفتم حالا تو از من میپرسی کیه؟ هرکی میخواد باشه! به تو چه اصلا.. انگار از عمد تایم پیام بازی شو تا نیمه شب ادامه داد که من حرف بزنم ولی در حوصلم نمیگنجید و سکوت کردم بعدم گرفتم خوابیدم، دوباره با قرص... فردا نفهمیدم کی رفت، فقط میدونم که برای اینکه توی این خونه دیوونه نشم باید یه کاری کنم، رفتم دوش گرفتم، خواب بهترین قسمت و نعمت زندگیه، موقع خواب تو متوجه نمیشی چقدر بدبختی.. دوباره هم قرص، دوازده ظهر بود خوابیدم وقتی چشممو باز کردم ساعت از هشت شب گذشته بود ولی سهیل برنگشته بود خونه، نگران شدم، نکنه خوابم انقدر سنگین بوده که چون پشت درو انداختم اومده کلید انداخته و بیدار نشدم، ولی خب درم باز نمیکردی باید انقدری به در میزد که من از جا بپرم… ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
وای من فجیع ترین سوتیم برمیگرده به چند هفته قبل توی دانشگاه اتاق استراحت اقایون کنار کتاب خونه بود بعدش من از کتاب خونه اومدم بیرون ونمیدونستم اونجا اقایونن طبق بالا ساختمان دانشگاه میفته دیدم هیشکی نیست شیشه های اتاق اقایون مث اینه بود منم داشتم جوشم  فشار میدادم کلی هم جنگولک بازی در اوردیم بادوستم اون خلم شلوارشو داشت درست میکرد بعد لحظه ای که شلوارشو کشید بالا  خودشم هم زمان بدنشو میکشید بالا کلی هم رژ داشت میزد بعد دوسته خل تر دیگم داشت ریمل میزد که یک دفعه یکی از استادا از اتاق اومد بیرون صورتش قرمز بود معلوم نیست چه قدر به ما خندید ساعت بعدم باهاش کلاس داشتیم کله تایم سرمو بلند نکردم وای خدا منو بی نوبت بکش😥😥 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
•┈┈••✾🍀🎗🌹🎗🍀✾••┈┈• هر کس این تعویذ را بنویسد و با خود دارد از تمامی بلا ها ایمن گردد یا من هو یامن لیس هو الا هو یا حی و یا قیوم یا حی لایموت یا حی لا اله الا انت یا لا اله الا انت صلی علی محمد و ال محمد و کن ( فلان بن فلان و اگر زن بود فلان بنت فلان ) درعا" حصینا و حصینا منیعا" یا رب العالمین . •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•