⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️
از حضرت امام صادق (ع) نقل است
که اگر فرزندتان سرکش شده
اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد
با اعتقاد تام و باور کامل ،
این سوره مبارکه را(107) مرتبه
با نیت خالص و توجه به خدا بخواند
فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴این دل تنگم ...
🎙مداحی دلنشین حاج حسین فخری بمناسبت فرا رسیدن اربعین سالار شهیدان
☘🌸🌺🌼☘
✳️ #ایده_آشتی
شوهر من يكم مغروره و معذرت خواهي براش سخته. بخاطر همين يه #بازي راه انداختيم ك پيش قدم شدن واسه اشتي رو براش راحت كرده.
بازی مون، زدن يه دكمه فرضيه به اسم دكمه بررسي درخواست اشتي ه.
بازي ما اينجوريه كه هروقت خواست #معذرت خواهي كنه ميگه:
ميشه درخواست اشتي منو بررسي كنيد؟ منم اگه هنوز دلخور باشم، ميگم: درخواست شما ب علت بدهي متوقف شده. لطفا بعد از پرداخت بدهي مجددا دكمه درخواست بررسي رو بزنيد.
بعد فيش بدهيشو براش ميفرستم ك بعضي وقتا چنتا شاخه گل يا هرچيزي ك خودتون دلتون بخواد.
بعدشم ك همه چيز به حالت عادي برگشت و سر فرصت اگه هنوز دلخوري يا انتقادي ازش تو دلم باشه، با #ارامش درموردش حرف ميزنيم و حل ميكنيم.
اينجوري هم زودتر اشتي ميكنيم هم حرفامو راحت تر و منطقي تر قبول ميكنه.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام
ممنونم از عزيزاني كه تجربياتشونو اينجا ميذارن 🌹
حدود يكسالي ميشه كه با كانال خوبتون اشنا شدم
من ٢٧ و همسرم ٣١سالشونه
٨ساله كه ازدواج كردم و حاصل ازدواجمون هم يه دخترِ بامزه٣ ساله هست☺️
دوران بارداري خيـــــــــــلي بد و بعد از زايمان خيـــــــــــلي اضافه وزن شديد پيدا كردم😞 به طوريكه افسرده شده بودم و اعتماد به نفس خيـــــــــــلي پايين داشتم ، از اون طرف هم دخترم هم مريض شد خيـــــــــــلي دوران بدي بود😓
كارم همش گريه بود
تا اينكه به طور اتفاقي كه به نظرم يه موهبت الهي بود با كانال شما اشنا شدم
تجربيات رو ميخوندم تا اينكه يه روز به خودم اومدم و ديدم اينجور نميشه شوهرم داره ازم دور ميشه و انرژي منفيِ كه تو خونه ساطع ميكنم 😓
اولين كارم كه مهمترين كار #تحولم بود ثبت نام تو باشگاه ورزشي 💪🏼 ، دخترمو وقتايي كه باباش خونه بود ميدادم دستش و ميرفتم باشگاه 😉روز به روز نه تنها روحيه ام بهتر شد بلكه به تناسب اندام هم رسيدم
هم اينكه #همسرم هم خيلي بيشتر بهم #توجه كرد تا جاييكه الان واقعا روحيه خوب و اعتماد به نفس بالا و كلي انگيزه و انرژي مثبت پيدا كردم ☺️
الان بهترين لباسامو خونه براي همسرم ميپوشم به خودم أهميت ميدم و اين باعث شده ناخودآگاه همسرمم هم احترام ويژه اي واسم قائل بشه 😀
گل و گياه طبيعي هم خيـــــــــــلي براي روحيه عاليه. سعي كنيد تو خونه حداقل يك گلدان طبيعي داشته باشيد🌴🌱
ممنونم از همگي🙏🏻
براي همتون ارزوي خوشبختي دارم
براي خوشبختي خانواده كوچك ما هم دعا كنيد🙈🙈
راستي از وقتي كه من خوشحال و سرحالم ، دخترمم روز به روز بهتر شد تا الان كه كاملا بهبود پيدا كرده خداروشكر🙏🏻😀
دوستتون دارم🌹
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی سهیل تا خونه غر زد آخه این چه کار احمقانه ایه؟ چرا قرص خوردی؟ حالا من یه چیزیم به تو
داستان زندگی
فردای اون روز سهیل مرخصی گرفت، صبح حدودا ساعت ۸ بود که بهم گفت پاشو خانمم پاشو بریم که قراره یه زندگی جدید رو شروع کنیم، تو مهریتو میبخشی و به من ثابت میکنی نیت بدی نداشتی، سندی که بابت بخشش مهریه رو بدن میبرم و میزنم توی صورت بهنام و میگم اگه زن من خطاییم کرده باشه چشم به اموال من نداره، نمیخواد منو تلکه کنه، تو اشتباه میکنی، گلومو بوسید و گفت ببخشید خانم خوشگلم درد داری؟
از ذوق اینکه سهیل مهربون شده لبخند زدم
بهم گفت عجله نکن آرایش کن خوشگل و خوب بریم محضر.
من کم کم خودم هم باورم شده بود که با بهنام دوست بودم، با این همه سند و مدرک انگار راست راسی من با بهنام دوست بودم،
دستمو آروم گرفت و از پله ها آوردم پایین، حالم بد بود، دوباره بوسیدم و حتی اصرار کرد که مثل قدیم سوار پشتش شم، امتناع کردم، در ماشینو برام باز کرد، درو بست و گفت راستی شناسنامتو آوردی؟
گفتم ای دل غافل نه شناسنامم بالاست..
با محبت بدون اینکه غر بزنه رفت که شناسناممو بیاره، در داشبورد رو باز کردم که دستمال کاغذی بردارم، یه فندک توی داشبورد بود، من اینو خوب میشناختم، رنگ طلایی براقش چندباری توی ذهنم عبور کرد این مال بهنام بود، مگه اینا با هم دشمن نبودن پس این اینجا چیکار میکرد؟
شروع کردم تجسس ماشینش، یه رسید پول هم به مبلغ چند میلیون زیر خز جلوی ماشین بود که به حساب بهنام ریخته شده بود، با بهت به جفتش نگاه کردم،
سهیل رو دیدم که از پله ها با دو داره میاد پایین و لبخند روی لبشه...
سریع جفتشو انداختم توی داشبورد…
با کلافگی گفت بعد این ماجرا خونه رو عوض میکنیم، بدون آسانسور سخته نه؟ پس فردا تو باردار میشی نمیتونی بری و بیای.
ماشینشو روشن کرد و حرکت کردیم،
توی مغزم تمام قضایا رو چیدم کنار هم…
سهیل خیلی تند رانندگی میکرد برای اینکه وقتو تلف کنم و بیشتر فکر کنم گفتم حالم خیلی بده تو رو خدا یواش الان بالا میارم..
سرعتشو آورد پایین،
اون فیلمی که از خودم گرفته بودم رو سهیل برای بهنام فرستاده،
اون ویسهام….
جوابی برای ویسها نداشتم ولی فیلم رو اینجور حدس میزدم
چه معنی داشت کسی به حساب دشمنش این همه پول بریزه؟
اصلا برای چی بوده؟ برای چه کاری؟
آروم به سهیل گفتم سهیل من تشنمه حالم خیلی بده برام از اون طرف خیابون آب بخر.
گفت بذار بریم و بیایم بعد،
گفتم خب من که تلف میشم تو رو خدا برو بخر.
شناسناممو برداشتم و از ماشین اومدم پایین، پشتش به من بود و داشت میرفت اون طرف خیابون که دوتا پا داشتم دوتام قرض کردم و هرچی جون داشتم گذاشتم توی پاهام و تا تونستم دویدم،
فقط میدویدم پشت سرمم نگاه نکردم،
انقدر دویدم که دیگه نا نداشتم،
خوردم زمین سر زانوم پاره شد و خون از زانوم میریخت
پول نداشتم که تاکسی بگیرم، به یه خانم گفتم میشه گوشیتو بدی زنگ بزنم جایی؟
یه نگاهی به سر و ریختم کرد و وحشت زده گفت من که گوشی ندارم و رفت.
خونه مادرم تا اینجا خیلی راه بود پیاده حداقل دو سه ساعتی توی راه میبودم و هر لحظه حس میکردم الانه که ولو شم روی زمین..
پشت سرم یه ماشین بوق زد نگاه کردم سهیل بود،..
توی کوچه شروع کردم دویدن و رفتم توی یه کوچه خیلی باریک
طوری بود که ماشین نمیتونست واردش بشه،..
یه خونه قدیمی کلنگی درش باز بود خودمو انداختم توی حیاطش ….
ادامه دارد
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه بار دیگه اول عقدمون بود اوج خل بازیام داشتیم هممون فیلم میدیدیم من سرم شروع به خاریدن کرد کاش سرم قطع میشد اونجا 😰😂😂منم با دست نخاروندم خم کردم همینجوری نشسته سرمو میکشیدم به فرش بعد وقتی سرمو بالا کردم دیدم وااای پدر شوهذم داره منو نگاه میکنه میخنده خدا کنه زود یادش بره
هنوز که هنوزه شوهرم اینو تکراار میکنه میگه بابام حتما باخودش گفته چه عروسی گیرم اومده
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹
سلام
🔵به مادرم تلفن☎️ زدم،
به او گفتم که دیگر طاقتم تمام شده و می خواهم بچه هایم👫 را و همه چیز را بگذارم و بیایم.
🔴 او در جواب گفت که:
من می دانم که این حرفها را از روی ناراحتی می زنی و طاقت دوری بچهها👫 و شوهرت👨 را نداری..
🔴 من می دانم که تو چقدر به شوهرت و بچه هایت علاقه مندی، می دانم که تو بی گذشت نیستی و با زندگی و بچه هایت قهر نمی کنی،
حرف بزن، بگو، بخند تا ناراحتی ات تمام شود و برود،
پس فردا بچه هایت بزرگ می شوند و خستگی هایت را درک می کنند...
🔴 حتماً برو و با شوهرت آشتی کن، من هم فردا به خانه ات می آیم، تو فعلاً به خانه ما نیا...
🌕 هر وقت حوصله ام از ایراد گیری های شوهرم سر می رود و طاقتم تمام می شود،
مادرم مرا نصیحت می کند،
مرا آرام می کند و دلداری می دهد و از قهر و داد و بیداد نگه می دارد، خودش به خانه ما می آید، مرا راهنمایی می کند و میگوید:
شوهر حق دارد از خانه آشفته ایراد بگیرد...
و بالاخره مرا سر عقل می آورد که زندگی ام را بهم نزنم و بچه هایم را آواره و بی مادر نکنم.
🌕 به من می گوید من هم سالهای اول زندگی با پدرت بگو مگو داشتم،
اگر خانه را ترک می کردم الان شما در به در بودید،
سر و سامان درستی نداشتید،
صبر کردم، ساختم، حالا زندگی مان خوب و شیرین شده و با داشتن فرزندانی مثل شما احساس خوشحالی و سر افرازی می کنم...
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماکارانی
یه شام فوق العاده
مواد لازم:
پیاز 2 عدد🧅
سیر 1 عدد🧄
ماکارونی 1 بسته
گوجه🍅
بادمجان🍆
روغن
نمک🧂
نعنا
🍝🍝🍝🍝🍝🍝🍝🍝🍝
دستور پخت:
ابتدا پیاز 🧅و سیر🧄 را کاملا خورد کرده و درون روغن سرخ کنید.
حال بادمجان 🍆، گوجه 🍅و نعنا را نیز کاملا خورد کرده و درون ظرفی که پیاز های سرخ شده قرار دارند اضافه کنید و شروع به سرخ کردن نمائید.
سپس ماکارونی را اضافه و مخلوط و آب داغ را نیز اضافه نمائید.
حال اجازه دهید کاملا پخته شود و در آخر نعنا هارا نیز اضافه نمائید.
#ماکارونی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
دخترای نازنین! من قدم 145 هست و 33 سالم. #اندام و استیل و چهره ی زیبایی دارم اما اکثر افراد کوته فکر قده کوتاهم به چشمشون میاد.
من متاسفانه قبلا اعتماد به نفس نداشتم
اما به لطف خدا چند ساله متوجه شدم که #خوشبختی به ظاهر، قد و هیکل نیست.
🔻🔻🔻
اول اعتماد به نفسمو بردم بالا و خودم رو همینطور که هستم پذیرفتم. عاشق خودم شدم. بعد با رفتارام تلاش کردم تا به اطرافیانم غیرمستقیم بفهمونم که من با قد 145 میتونم از پس کارهایی بربیام که خیلیا نمی تونن.
🌸 هر فردی چندتا ویژگی منحصر به فرد تو خودش داره. اگه مثلا صورتش زشته، اندامش زیباس یا به عکس. بگرد ببین چه ویژگی داری که از همه بهتره. برای اون شاکر باش. به اون بیشتر توجه کن و اعتماد به نفس تو ببر بالا.
وقتی خودت همین مدلی که هستی، خودتو قبول داشته باشی و به خودت عشق بورزی، بقیه هم به تو #احترام میذارن و به خودشون اجازه نمیدن که ضعفتو تو روت بزنن. 😊
🔻🔻🔻
من در حال حاضر نامزدم قدش 180 هست. روزای اول اشناییمون یکی دوبار بهم گفت همکارا میگن این با این قدش چه زبونی داره! چه اعتماد به نفسی داره!
مخصوصا این حرفو زد که ببینه عکس العمل من چیه. اگه من اون موقع ضعف نشون میدادم، شروع میکرد به سرکوفت و الان نامزد نبودیم.
🌸 اونجا بی توجهی کردم. الان که یک ساله باهمیم دیگه حرفی از قدم نزده چون شخصیت و #رفتار من براش مهمه و دائم ازم #تعریف میکنه.
من جلوی نامزدم زیاد از قیافه مو استیلم تعریف میکنم. 😉 اونم اینا فقط به چشمش میاد و دائم میگه عاشق استیل ورزشکاریتم. عاشق موهاتم. 😄
👌 پس عزیزه دلم خودتو دست کم نگیر و ارزشتو بالا ببر پیش همه.
🔴•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
چندسال پیش عمه مامانم ناگهانی فوت کرد،همه ازشهرستان امدن ماهم رفته بودیم باخاله هاودخترخاله ها،حرف زنعموی مامانم شدکه اونام امده بودن ختم ماهم تاتونستیم پشت سرخودش ودختراش حرف زدیم ،یدفعه دیدیم دخترکوچیکش اززیرپرده امد بیرون،مارمولک دوساعت تموم عین مجسمه تکون نخورده بودو همه حرفهاروضبط کرده بود😂😂😂پاشدیه لبخندملیح به هممون زدوازاتاق رفت😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
سلام. خیلیییی ممنون از کانال بسیار عالیتون. عاشقتونممممم. 😍
درجواب اون دوست عزیز ک از مادرشوهرشون دلخورن ک قدر مهربونی ایشون رو نمیدونن. در عوض با جاریشون خوبن و فکر میکنن اون خانوم دورویه.
🔸🔹
عزیزم! من ۲بار ازدواج کردم. تو زندگی اولم مثل شما بودم. #توهین میکردن و #ساکت بودم. بجایی رسید ک پسرشون میگفت حقته! چرا جواب نمیدی!
خب! اکثر ما خانوما یاد گرفتیم #احترام نگه داریم و حرفی نزنیم ک دل بزرگترا و خانواده ی شوهر بشکنه.
🔻🔻🔻
الان ازدواج دوممه. از اول اجازه ندادم بهم بی احترامی بشه. در جواب برخورداشون خیلی #قاطعانه و با #سیاست رفتار کردم.
طوریکه جاریم رفتار منو با گذشته ش #مقایسه میکرد ک چقد فشار روش بوده و نتونسته حرفی بزنه. دقیق همون کارایی ک با اون کردن رو میخواستن رو من پیاده کنن.
توقع داشتن ازمنم همون رفتارو ببینن ولی من دیگه ی زن با تجربه و #عاقل بودم. میدونستم چطور رفتار کنم ک نه خانواده ی شوهر ناراحت بشن، ن خودم از اینکه چرا نتونستم از خودم #دفاع کنم.
🔸🔹
عزیزم! در کل بگم جاری شما هم زن دورویی نیست. با سیاسته. بلده چطور باهاشون رفتار کنه. شما رو خودت کار کن. کاری ب جاریت نداشته باش. #مقایسه نکن، #مطالعه کن. از همین کانال و تجربه های دوستان استفاده کن. حرفاتو با روی خوش، با سیاست بزن. بقولی با پنبه سر ببر. 😂
🔘 قرار نیست #دعوا و بی احترامی کنی یا جواب ندی و بری ب شوهرت بگی دیدی چی گفتن! چرا از من دفاع نکردی؟ اونم نمیتونه کاری بکنه. هم تو عزیزشی، هم مادرش.
از خودت شروع کن. کم کم #تغییر میکنی. مطمین باش طوری میشه همه جا ازت #تعریف کنن.
✍ روی خودتان کار کنید. از قدیم گفتن: #سیاست داشته باش، #ریاست کن.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•