38.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه می خوای شیک کادو بدی🙃
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
🔴ترک اعتیاد به انواع مواد مخدر، سیگار و..🔴
🔻 آبرو داری، کارمندی،نمیتونی بری کمپ ؟
🔻 تحمل درد و خماری نداری؟
🔻 بارها ترک کردی اما بازم برگشتی ؟
✅ ایجاد بی میلی شدید در هفته اول✅
🍀کاملا گیاهی و بدون عوارض و بازگشت
✨ارسال کاملا محرمانه👌
🔺 لینک کانال رضایت ما جهت عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3370124171C5df3274dc1
🔺فرم نوبت دهی آنلاین و ارتباط با کارشناس(خانم قاسمی):
☎️ 09127430686
https://formafzar.com/form/7kxfr
✳️ #تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹
📛 من می خوام تجربه ای بفرستم که بیشتر جوونا درگیرشن. #دخالت خونواده ها!
من ۲۸ سالمه و همسرم۳۲. 10 ساله ازدواج کردیم و دو پسر داریم.
ما جوون بودیم و بی تجربه. از طرف دو خونواده دخالت می کردن. خونواده من با لجبازی زندگیمو تلخ می کردن، خونواده اقا با حسودی.
❌ منم یا تحت تاثیر حرف خونواده خودم بودم و یا خونواده همسرم! ما حتی اجازه خرید یه روسری هم تنهایی نداشتیم. هر چی می خریدیم باید 6_7 نفر نظر می دادن.
این روال 8_9 سال طول کشید!
ما که عاشق هم بودیم، حالا دشمن هم شده بودیم. همیشه یا خونه مادرشوهرم بودیم یا خونه مادرم.
این به خاطر #احترام بیش از حد و کوتاه اومدن ما درمقابل اطرافیان بود. الان 1 ساله زندگیمو تو دست گرفتم و به کسی اجازه دخالت نمی دم.
✅ اوایل ناراحت می شدن و قهر می کردن ولی کم کم عادت کردن. رفت و امد رو کم کردیم تا وقت به هم رسیدن رو داشته باشیم. دوری و دوستی بهترین راهه برا کم کردن دخالت بقیه. حالا بعد 10 سال می فهمم که با بچگی چقدر در حق خودمون ظلم کردم.
✅ همیشه یا در حال کار کردن برا مادرشوهرم بودم یا رفتن به خونه مامانم ولی حالا که تو خونه خودمم، نه کمر درد و خستگی کار خونه مادرشوهرمو دارم و نه اعصاب خوردی و دخالت خونه مامانمو!
امیدوارم جوونا مثل ما در مقابل خونواده ها ضعیف نباشن و افسار زندگیشونو دست این و اون ندن. 😁🙈
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#باطل_السحر_قوی ✂️
خودت در خانه با چند راهکار ساده طلسم و جادوتو باطل کن👇❌
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
با روش های قرانی راحت میتونی بفهمی کیی برات دعا گرفته و چجوری از بین ببریش❌👆🤲
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
❗️اطلاع رسانی فوق العاده برای دیابتی ها❗️
🔸️قند زیر 100 در ۱۰ روز 🔸️
🚫اگر شما هم آرزوی دیدن قندخون پایین ۱۰۰ رو دارید و از قرص ، رژیم و انسولین خسته شدی ما همراه باشید تا به آرزوت برسی 🙏🌹
برای درمان و کنترل دائمی قند خون وارد کانال زیر شوید.
راه ارتباط باما👇
https://eitaa.com/joinchat/3882353637Cb6d66d6664
به وقت #خاطرات خواستگاری
سلام
من میخواستم خواستگاری مامان بابام رو بگم 🤦🏼♀😂
بابای من رفته بود خواستگاری خالم بزرگم اون موقع مامانم ۱۶ سالش بود و بیشتر خواستگار ها واسه مامانم می اومدن ولی پدر بزرگم به خاطر سن مامانم قبول نمیکرد 😂
خلاصه تو مراسم خواستگاری مامان بزرگم خالم رو میبینه خوشش نمیاد خونه بابا بزرگم یه اتاق دارن که درش جفته در سالنه مامانم بیرون بوده اومده داخل وقتی داشته میرفته تو اتاق مامان بزرگم میبینتش و صداش میکنن ولی اون فرار میکنه میره میگه نمیخوام بیام داییم و پسر عموش کشون کشون میبرنش تو سالن 😂😂مامانم هم وقتی نشسته فقط میخندیده و شوخی میکرده اینجاست که مامان بزرگم خوشش میاد ازش 😂😂
بعد گیر میده که من این دختره رو میخوام
این قد با پدر بزرگم صحبت میکنن که آخر راضی میشه 😂
خالم هم با مامانم دوماه قهر میکنه چون خواستگارش رو دزدید😂😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
#ایده_دستهگلعروس 💐
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
هنوز دبیرستانی بودم و یه دوست خانوادگی واسه یکی از فامیلا ش منو معرفی کرده بودن اونا هم اومدن وپسندیدن وسریش شدن که بله رو بده خلاصه منم هر چقدر گفتم بگین جوابم منفیه تو سرشون نمی رفت که نمی رفت خلاصه برای بار آخر رفتم موندم تو حموم هرچقدر ما درم اینا اصرار می کردن بیا بیرون نمی اومدم بلکه متوجه نارضایتی من بشن وبرن
ولی نه اونا پیگیرتر از این حرفا بودن خواهرش اومد دم در حموم گفت بیا بیرون ما نمی ریم🤦🤦🤦
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام ب همگی
این سوتیه من مال بچگیمه اون موقع شیش سالم بود(الان ۱۸سالمه) با مامانم رفته بودیم خرید مامان منم اون روز موز گرفت( اون زمان خب موز هرکسی نمیخرید ولی خب مامان من عادت داشت کم کمش دوماه ی بار بخره) خونه ی مادر بزرگم (مادر پدرم) طبقه پایین بود دختر عمم اینا اومده بودن اونجا منم مامانمو راضی کردم ک برم اونجا
مامانم گفت برو ولی نگی موز خریدیما شاید دلشون بخواد (مامان من روی این موضوع خیلی حساسه)
من رفتم پایین عمم پرسید ک کجا بودین و اینا منم گفتم رفته بودیم خرید
گفت چی خریدین منم گفتم مامانم موز خرید ولی گفت ب شما نگم دلتون میخواد🤦🏻😂😂😂😂😂
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
ی بار رفتم بانک حساب بازکنم شلوغ بود نمی شنیدم بهم گفت ازت عکس می گیرم با دوربین، بعد دوربینش کوچیک بود فکرکردم میخاد اثر انگشت بگیره... وای عین خنگا انگشتمو جلوی دوربین گرفتم بعد اون طرف با حرکت دست گفت نه دستت رو ببرکنار عکس بگیرم... من دوباره کل دستم رو جلوی دوربینش تکون می دادم
شوهرم بهم گف عشق باهوشم😍😂 میخاد ازت عکس بگیره آبرومونو بردی
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•