هیئتأدمیٰخاتون
_
آقابياکه روضه ی موسي بن جعفر است
چشمانمان ز داغ مصيباتشان تر است
جامه سياه بر تن و بر جان شرار آه
دلها به ياد غصه او پر ز آذر است
افتاده است بي کس وتنها،غريب وار
مردي که با تمامي خلقت برابر است
مرثيه خوان حضرت کاظم،خود خداست
باني روضه،حضرت زهراي اطهر است
◾️شهادت هفتمین ستاره تابناک امامت و ولایت امام موسی بن جعفر علیه السلام را محضر قطب دائره امکان حضرت حجةبن الحسن العسگری عجل الله تعالی فرجه ومحبین آن حضرتش تسلیت میگوییم
#هیئتمعظم_أدمیٰ_خاتون_سلاماللهعلیها
@Adma_Khatoon
◀️حرکت امام حسین از مدینه درشب27رجب سال60هجری قمری
پس از به هلاکت رسیدن معاویه، یزید خواست از مردم مدینه به خصوص از امام حسین (علیهالسّلام) بیعت بگیرد که این کار باعث شد امام مدینه را ترک کند
۱ - درخواست بیعت از امام حسین
یزید پس از رسیدن به حکومت نامهای به ولید بن عتبة بن ابی سفیان -حاکم وقت مدینه- نوشت و از او خواست از مردم مدینه به خصوص از امام حسین (علیهالسّلام)، عبدالله بن زبیر، عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن عمر برایش بیعت بگیرد.
ولید به پیشنهاد مروان بن حکم آنان را به دار الاماره فرا خواند
امام حسین (علیهالسّلام) به دار الاماره رفت. ولید ضمن با خبر کردن ایشان از مرگ معاویه، از ایشان خواست که با یزید بیعت کند.
امام حسین فرمود: «انا الله وانا الیه راجعون... اما اینکه مرا به بیعت فراخواندی، باید بگویم شخصی مثل من سزاوار نیست پنهانی بیعت کند و فکر نمیکنم تو نیز به چنین بیعتی راضی باشی؛ بلکه میخواهی در حضور مردم و به صورت علنی باشد». ولید گفت: بلی، امام فرمود: هرگاه مردم را به بیعت فراخواندی، ما را نیز همراه آنها دعوت کن تا کار یک جا انجام گیرد. ولید که شخص عافیت طلبی بود گفت: پس در امان خدا برگرد، تا اینکه همراه بقیه مردم نزد ما بیایی،
عصر روز بعد از ملاقات امام (علیهالسّلام)، حاکم مدینه، ماموران خود را به منزل حضرت (علیهالسّلام) فرستاد تا جواب حضرت (علیهالسّلام) را دریافت کنند.
امام (علیهالسّلام)آن شب را هم مهلت خواست که با موافقت عوامل حکومتی همراه بود.
امام حسین (علیهالسّلام) همان شب ـ یعنی شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب ـ مدینه را به قصد مکه ترک کرد.
۲ - مقدمات ترک مدینه
قبل از خروج از مدینه، امام حسین (علیهالسّلام) بر مزار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مادر عزیز و برادر بزرگوارش حاضر شد و با آنان وداع نمود و از دست این قوم ظالم و جهل مردم شکایت نموده و از خدا گشایش در کارها و رضایت او را مسئلت کرد
در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت (علیهالسّلام) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیتوته کردند.
ایشان قبل از آنکه شب دوم به خانه برگردند در نیمههای شب به حالت خواب فرو رفتند در این هنگام جدش -رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)- را ملاقات نمودند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایشان را در آغوش کشیده و به سینه چسباندند و سپس چشم مبارک حضرت (علیهالسّلام) را بوسیدند و فرمودند: «پدرم به فدایت؛ تو را به زودی در میان امتی که امید شفاعت از من دارند، آغشته به خون میبینم؛ اما هیچ نفعی نزد خدا ندارند. پسر جانم تو به نزد پدر، مادر و برادرت میآیی که همه مشتاق تو هستند و بدان که در بهشت درجاتی داری که بدون شهادت به آنها نمیرسی.»
پس از این خواب حضرت (علیهالسّلام) به خانه برگشتند. حضرت (علیهالسّلام) خواب خود را برای اهل بیت خود و بنی عبدالمطلب باز گفت و آنان بسیار گریستند.
امام (علیهالسّلام) عزم خروج از مدینه را کرد ایشان شب هنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خواند و وداع کرد و صبح به خانه برگشت.
#هیئتمعظم_أدمیٰ_خاتون_سلاماللهعلیها
@Adma_Khatoon
جدايي از مدينه باورم شد
حرم غمخانة صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادري و شير خواري
شود آمادة اُشْتُر سواري
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمي آرام ، اصغر خواب باشد
كناري باغبان سرگرم لاله
كند بابا كُشي نازِ سه ساله
كناري نجمه مست روي قاسم
زند شانه سر گيسوي قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا
#هیئتمعظم_أدمیٰ_خاتون_سلاماللهعلیها
@Adma_Khatoon
ولي يك سو همه تصوير اين شب
شده وقت پريشاني زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان
نمام آرزوهايم تو هستي
منم مجنون و ليلايم تو هستي
همه شب روي سجاده نشينم
الهي اي حسين داغت نبينم
تمامي امانت هاي مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
(( جواب سيد الشهدا ))
دلم را آب كردي گريه كم كن
مرا بي تاب كردي گريه كم كن
شده وقت سفر اي نور ديده
نشين بالاي محمل اي رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علي اكبر به پاي ناقه رفته
به روي معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پاي تو هستم
#هیئتمعظم_أدمیٰ_خاتون_سلاماللهعلیها
@Adma_Khatoon
همه رفتند اما غرق احساس
پيامي آمد از مادر به عباس
زمان حرفهاي آخرين شد
وصيت خواني ام البنين شد
صدا زد مي روي اي نور عينم
ولي جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردي
مبادا بي حسينم باز گردي
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندي هاي ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
#هیئتمعظم_أدمیٰ_خاتون_سلاماللهعلیها
@Adma_Khatoon