eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥سحر و جادو واقعا وجود داره؟ 💥 روی چه کسانی بیشتر اثر میذاره ؟
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان بسیارتاثیرگذار حضرت آیت الله خامنه ای 🔴خانه داری را تحقیر نکنید... حضرت زهرا سلام الله علیها 👌
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ هدف از سالها اسلام هراسی و قرآن سوزاندن و تبلیغات های ضد اسلامِ صهیونیست‌ها نرسیدن کلام خدا به گوش جهانیان بود 🔻حالا بعد از حملات اسرائیل به غزه و مقاومت فلسطینیان علاقه به اسلام و قرآن در جهان‌ خیلی افزایش پیدا کرده. |  کانال جهان خبر 📡
وأقسم بلحظات غيابك ... قلبي متلهف لتأتی! و قسم به لحظه های نبودنت... دلم پر میزند که بیایی! صبرا🍃
36.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نکاتی در مورد مرگ پروژه هوش مصنوعی در جهان به واسطه عملیات و نظم نوین جهانی و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امام باقر (عليه السلام) : ✍ لا يَنقَطِعُ المَزِيدُ مِنَ اللّه ِ حتّى يَنقَطِعَ الشُّكرُ مِنَ العِبادِ . 👌 افزايش نعمت از طرف خداوند قطع نمى شود تا زمانی که بندگان، را ترک کنند. 📖 بحارالانوار ، ج ۷۱
۳ _دیروز سینا و تعقیب کردم، حدسم درست بود نشسته بودن توی پارک همونجا رفتم جلو یه سیلی خوابوندم توی گوش سینا یه لیوان آب طالبی دست سینا بود گرفتم و پاشیدم تو صورت دختره. حالا خوبه دختره کی بود؟؟؟ الناز هم دانشگاهیمون. باورم نمیشد الناز یه دختری بود که منو مهلا ازش تنفر داشتیم. همیشه هم کل کل داشتیم باورم نمیشد اینجوری زهرشو به زندگی مهلا ریخته باشه مهلا ادامه داد_قیافشون دیدنی بود. کل لباس الناز خیس شده بود و مثل موش آب کشیده شده بود. جلوی الناز گریه نکردم صاف و با غرور وایستادم. بعد دوییدم سمت خونه سینا صدام میزد و می‌گفت مهلا اشتباه میکنی. دست بردیا رو گرفتم و اومدم خونه بابام. تازه عکسشون رو هم برای دادگاه گرفتم. کل مهریه ام رو هم میزارم اجرا تا حالیش بشه خیانت چیه.
۴ _مهشید ببین شاید توضیحی داشته باشه بذار حرف بزنه عجله نکن گوش نکرد. بهش گفتم مهلا یه فرصت دوباره به زندگیت بده اون زندگی ارزش فرصت دوباره رو داره. اما مهلا میگفت زندگی با منو به الناز فروخت حالا من با نادر مونده بودم چکار کنم چند بار که حواسش نبود کلی دقت کردم و رمز گوشیش رو یاد گرفتم. یه روز تا رفت حموم گوشیش رو برداشتم و رفتم قسمت پیام‌ها....اونی که نباید اتفاق افتاده بود...پیام هاشون رو به خیال اینکه من رمز و نمیدونم پاک نکرده بود. استرس گرفته بودم قلبم تند تند میزد رفتم سراغ فضای مجازی دیدم بله توی همه جا هستش و پیام داده.شماره رو برداشتم نمیدونستم چکار کنم چطور زندگیمو نجات بدم. تصمیم گرفتم من برخلاف مهلا به روش نیارم. گوشی رو درست همونطوری گذاشتم سرجاش. یکم به گذشته زندگیم نگاه کردم ❌❌
۵ کم لطفی هایی هم از سمت من بوده ولی هرچی، بازهم نادر حق نداشته خیانت کنه. خندم گرفته بود از سر حرص چطور هم من هم مهلا همزمان داشت زندگی خوبمون از هم میپاشید؟ فردا وقتی نادر رفت سر کار رفتم سراغ تلفن کارتی و شماره دختره رو گرفتم باورم نمیشد صدای نحس خود الناز بود پس کمر همت بسته بود زندگی هر جفتمون رو خراب کنه. خیلی حسود بود. بدون حرف زدن تلفن رو قطع کردم. برگشتم خونه و بعد کلی فکر کردن تصمیم رو گرفتم باید زندگیم رو محکم تر نگه می‌داشتم و حفظش میکردم. البته اینم باید بگم که ناصد اوایل پیام‌ها اصلا جوابشو نمی‌داد و میگفت زنم و دوست دارم و... آنقدر الناز پاپیچ شده بود که ناصر یکم کوتاه اومده بود. یه شام خوب همراه کلی دسر درست کردم دستی به سر و روی خونه کشیدم و برخلاف همیشه خودم به پیشواز نادر رفتم و درو براش باز کردم
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی جدید حاج مهدی رسولـی به مناسبـت نماهنــگِ «بی مــردم»