#آشنایی ۴
برگرده شهرشون همون چند روزی که تهران بودن عقد کردیم دوسش داشتم و تصور اینکه قراره از هم دور باشیم برام سخت بود دلم میخواست همیشه کنارم باشه بیقراری کردم که ارومم کرد و گفت زود میام پیشت یکم دیگه درست تموم شه عروسی میکنیم غصه نخور و مدام بهت زنگ میزنم و پیام میدم بعد از عقد دلم براش سوخت چون کسی و نداشت بهش گفتم دانشگاهم که تموم شد بدون عروسی بریم سرزندگیمون اونم از خداخواسته قبول کرد و گفت چون عروسی نمیگیریم جهیزیه نمیخواد دوست ندارم پیش خانواده ت شرمنده بشم حالا که عروسی نمیگیرم اونا تو خرج بیافتن بابامم از پیشنهادم استقبال کرد و گفت خداروشکر که دلاتون یکیه و شوهرتو درک میکنی احمد خیلی مهربون بود و بلد بود ادای ادمای عاشق رو در بیاره درسم که تموم شد بی هیچ مراسمی رفتیم شهری که احمد خونه داشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دریافت انرژی مثبت و منفی لمسی ، کلامی دیداری
مجله طب و تمدن اسلامی در شبکه های اجتماعی و راه های ارتباطی👇🏻👇🏻👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی برای دوباره سرپا شدن به یک تکان و تلنگری نیاز داریم 👌
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴کلیپی زیبا پیرامون یوسف زهراحضرت مهدی عجل الله
سخنران از استاد دانشمند🎤
🌸سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عجل الله صلوات🌸
❌تنها راه نجات ازاین وضع ناهنجاروناامن جامعه ظهورامام زمان عجل الله هست
برای فرج مولا صاحب الزمان عجل الله زیاد دعاکنیدکه فرج و گشایش برای خودشماست...
19.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیطان استاد خراب کردن ما انسانهاست 🤔
27.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جای زن و مرد نباید عوض بشه🤔
17.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیطان به چه کسانی دسترسی دارد؟
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴کلیپی زیبا پیرامون یوسف زهراحضرت مهدی عجل الله
سخنران از استاد دانشمند🎤
🌸سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عجل الله صلوات🌸
❌تنها راه نجات ازاین وضع ناهنجاروناامن جامعه ظهورامام زمان عجل الله هست
برای فرج مولا صاحب الزمان عجل الله زیاد دعاکنیدکه فرج و گشایش برای خودشماست...
#آشنایی ۵
برای زندگی اونجا تازه فهمیدم که احمد دروغ گفته و مادرش زنده هست وقتی منو دید کاملا مشخص بود از دیدن من خوشحال نشده با ی حالت خاصی نگاهم میکرد تازه اونجا فهمیدم که بی کس و کار نیست و شش تا برادر داره به من گفته بود خونه م تو مرکز شهره ولی اونجا تازه فهمیدم که منو اورده توی ی دهات کوره که با اولین روستای درست حسابی و کلانتری ۱۰ کیلومتر راه بود ی روستای مرزی با حداقل امکانات، زندگی خیلی اونجا برام سخت بود تا چند روز با احمد حرف نمیزدم و میگفتم تو دروغ گفتی هیچ کدوم از حرفهات حقیقت نداشت گفتم طلاق میخوام و باید برم گردونه شهر خودمون اما قبوب نمیکرد همش میگفت من بهت دروغ گفتم که از دستت ندم و نمیخواستم ی عمر بخاطر شرایطم داغدار ی عشق باشم گولم زد و باور کردم که شش ماه دیگه میریم مرکز شهر توی ی خونه و همش میگفت اینبار راست میگم توی حیاطشون ی اتاق بهم دادن و شروع کردیم به زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌خدا ما را رها نمیکند!
👈نحوه توسل به امام زمان (عج)
🌷#آیتاللهمصباحیزدی
#امام_زمان♥
#بخشش ۱
برای انتقام از من تورو گرفت بعدم که بهش ثابت کردم صیغه کردیم خانواده م فکر میکنن من شهرستان دارم درس میخونم توام باید منو تحمل کنی امیر بهم گفت مثل قبل باشیم مهتاب بهم حلاله و اینجا میمونه گفت توام زنم هستی و حق نداری به کسی بگی طلاقم نمیدمت، تمام مهمونی ها و مسافرتا و گردشا مهتاب هم با ما بود و به همه میگفتیم دوست صمیمی من هست، شش ماه با اون وضع با امیر و مهتاب زندگی کردم افسردگی گرفتم و اوضاعم خراب بود بالاخره تحمل نکردم و رفتم خونه بابام وقتی براش گفتم گفت تو زندگیت رو ول کردی توقع داشتی امیر بهت وفادار بمونه؟ من دارم ازدواج میکنم و نمیتونم نگهت دارم میدونستم که با طلاق من موقعیتش خراب میشه و میخواد به هر شکلی سرزندگیم بمونم پول زیادی نداشتم یکی دو روز تو مسافر خونه موندم