eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ا: ♦️ لطفا در همه گروه هاتون پخش کنید و باچند سیم کارت پیام بدید که تعداد پیام زیاد بشه چون حالا که بیانیه دادند و شبکه خبرهم پخش کرده باید اولا حمایت کنیم دوما بگوییم حرفشان را عملی کنند و فقط وعده وعید نباشد. 🔵 مطالبه پیامکی از وزارت کشور ✉️ ۳۰۰۰۷۷۸۸ بنویسید: سلام.از بیانیه وزارت کشور درمورد برخورد با کشف حجابها تشکر میکنیم اما ما مردم منتظر اقدام وعمل هستیم بنابراین تقاضا داریم اقدامات قانونی قاطعانه و سریع دربرخورد با کشف حجابها اغاز شود‌. @ADLEMOLA
ای آفتاب عالم تاب برون آ دمی ز ابر بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست... 🌤
۶ چهارسال تلاش کردم محمود رو به زندگی دلگرم کنم اما روزی که فهمیدم اون بجز پریسا با زنهای دیگه ایهم در ارتباطه بیشتر از قبل به طالع نحس زندگیم لعنت فرستادم. چند وقت پیش محمود میگفت ارتباطش رو با همه قطع کرده و بهتره برای بچه دار شدن اقدام کنیم گفتم با اینکه در استانه ی بیست و هفت سالگی هستم اما به اندازه ی یه ادم نود ساله پیر و خسته از زندگی شدم.گفتم یدفعه طلاقم بده وخلاصم کن. بهم خندید و گفت تو بخاطر دلبریهات کاری کردی خودم رو سرزبونها بندازم و نفرین مادرم رو بجون بخرم. حقته هربلایی سرت بیاد. نمیدونم الان با کسی در ارتباطه یا نه اما مثل دوتا غریبه باهم زندگی میکنیم. ای کاش هیچ وقت اون شوخی بیمزه رو با دوستام نکرده بودم و هیجوقت پا تو زندگی یه مرد متاهل نذاشته بودم و کمی خدارو در نظر داشتم و روابطم رو با نامحرم رعایت میکردم تا زندگیم به اینجا نکشه. پایان کپی حرام
14000131000421_Test.mp3
14.81M
خرابم دعایم کن آقای من ❤️امام_زمان 🌙مناجات_خوانی خوشنودی آقا امام زمان صلوات 💚
انتقام داستان زندگیم رو می‌خوام براتون بگم، ولی دو خواهش دارم، یکی اینکه نگید خوبش کردی، افرین، حقش بود، خوب جوابش رو دادی، و... آره شاید من تونستم جواب ظلمی رو‌که همسرم به من کرد داده باشم ولی چیزهایی رو از دست دادم که واقعا حیف شد، خواهش دومم اینکه ملامتم‌م نکنید چون نمی دونید چه روزهای بحرانی رو‌ پشت سر گذاشتم و چقدر از نظر روحی بهم فشار میومد. بر عکس خواهرهام که در سن ۲۴ و ۲۶ ازدواج کردن من دوست داشتم زود ازدواج کنم کلاس سوم دبیرستان بودم، یه روز که از مدرسه اومدم خونه دیدم ملوک خانم و دختر بزرگش خونه ما نشستن، چون گاهی میومدن خونه ما، اصلا فکر نکردم که اینبار برای خواستگاری اومدن، باهاشون سلام و احوالپرسی کردم رفتم توی اتاق داشتم لباس های مدرسه رو در میاوردم، صدای مامانم رو شنیدم که گفت: اجازه بدید با باباش صحبت کنم جوابش رو بهتون میگم... ادامه دارد... کپی حرام
🍃🌹🍃 💠 پوستر راهکارهای زندگی موفق در جز دوازدهم قرآن 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام زمان (ع) فرمود : این طور به من سلام کنید!! 🌹 🍃🍂
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ♥️ ‌سلام بر امامی که‌ چشمه حیات است و ترنم حضورش حیات‌بخش جان‌هاست! 🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 موضوع : سارق زیاد داریم ، مواظب باش امام زمانتو ندزدن ...❌❗️ 💝الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج💝
🍃🌹🍃 خاک‌انداز بیارین نظام‌الدین موسوی با بیل مکانیکی از رو اصلاح‌طلبا رد شد...😂 واکنش سخنگوی هیات رئیسه مجلس به توییت غلامحسین کرباسچی😂 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
🔴 هرکس میخواهد به دنیای ظهور برسد اینکار را انجام دهد‼️ براى مقابله با آنها (دشمنان)، هرچه در توان داريد از نيرو و از اسب‌هاى ورزيده آماده سازيد، تا به‌وسيله‌ آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد. انفال/۶۰ 🌕 امام صادق علیه‌ السلام فرمودند: هر يك از شما بايد برای خروج قائم عجل‌الله فرجه آماده كند، هر چند در حد يك تير؛ پس هرگاه خدای تعالی ببيند کسی به نيّت ياری حجّت او اسلحه تهيه کرده است اميد است عمر او را دراز کند تا ظهور را درک نمايد و از ياوران او باشد. لَيعدّن أحدكُم لِخروج اَلقائِم وَ لَوْ سَهماً فَإنّ اَللّه تَعالَى إذَا عَلمَ ذَلِكَ مِن نِيَّته رَجَوت لِأن يُنسئ فِي عُمرِه حَتَّى يُدركَه فَيكُون مِن أعوَانه وَ أنصارِه 📗غيبت نعمانی،ب۲۱،ص۳۲۰ ✅ یعنی اگر مقرر شده بود که مثلا من بر اثر یک حادثه یا... پیش از ظهور حضرت بمیرم، بخاطر همین یک تیر که با خلوص نیت برای یاری حجت الله آماده نموده ام خداوند آن حادثه و مرگ را از من دور میگرداند تا به درک دنیای ظهور و یاری امامم نائل گردم ان شاءالله؛ و خدا در این تیر به ظاهر ساده نیرویی قرار میدهد تا مانند یک سلاح جنگی بر علیه دشمنان حق استفاده نمایم.
انتقام همونجا فهمیدم که اینبار برای خواستگاری اومدن، و حتما هم برای اکبرشون من رو میخوان، بابام گفت اتفاقا امروز یکی از دوستان قدیمی‌م از زهرا برای پسرش خواستگاری کرد، ولی اکبر بهتره بچه پاک و سر به زیری هست، خونواده آبرو داری هم هستن . منم راضی بودم، مراسم جشن عقد و جشن عروسی تموم شد، زندگی خوبی داشتیم و بعد از سیزده سال که خدا به ما دو تا بچه داد. اولین بچه‌م دختر بود ۱۲ سالش و پسرمم ۱۰ سالش بود، چند روزی بود که همسرم خیلی گرفته و تو خودش بود، هر بار که حالش رو می‌پرسیدم می‌گفت خوبم تا اینکه یه روز بهم گفت، می‌خوام باهات حرف بزنم، نشستم جلوش گفتم: جانم بگو چه حرفی میخوای بگی. سرش رو انداخت پایین و گفت، من قبل از تو یه دختر دیگه رو میخواستم، و بهش قول ازدواج داده بودم، از حرفش مات زده شدم، اینها که خیلی ادعای دیانت میکردن. پس چطور با دختر دوست شده بوده، نگذاشتم ادامه بده، گفتم، یعنی تو دوست دختر داشتی؟... ادامه دارد... کپی حرام