eitaa logo
یا صاحب الزمان ادرکنی ❤
7.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به خاطر آشنا هایی که توی دادگاه داشتن خیلی راحت طلاقش رو گرفت و قرار شد که نصف مهریه اش رو هم بهش بدن. همون موقع از اموال مسعود توقیف کرد وگرفت. مسعود خالیِ خالی برگشت خونه‌ی پدرش. چند ماه گذشته بود یک روز زن‌عموم اومد خونمون با فخر زیاد من رو دوباره برای مسعود از مادرم خواستگاری کرد. دوباره حرف من رو پیش کشیده بود. یعنی من شده بودم برای مسعود یدک، که اگر کسی نخوادش بیاد سراغ من. تلفن خونمون زنگ خورد و مامانم گفته مسعود می خواد باهام حرف بزنه. خیلی بیچاره تر از این حرفا بودم که بخوام در برابرش جواب نه بیارم گوشی رو برداشتم گفت که بزرگی و مردونگی که در حقش کردم رو هیچ وقت فراموش نمی کنه. الان میخواد جبران کنه. مسعود خیلی رو داشت! تازه حرف جبران می زد می خواست دوباره با من ازدواج کنه حرف من رو سر زبان‌ها بیندازه. اما من دیگه آدمی نبودم که بخوام باهاش کناربیام قبول کردم گفتم باشه بیاید خواستگاری. اما یک شرط برات میزارم گفت باشه چه شراطی هر شرایطی رو قبول می کنم. گفتم باید بیای توی جمع و جلوی همه بگی که اون کسی که این مدت دروغ گفته تو بودی. اون کسی که از من خواست تا من اینطوری به خانوادم بگم تو بودی. و باعث شدی که سالها پدرم با هم قهر باشه و حرف نزنه. اگر قبول بکنی و این حرفها رو به بابام توی جمع خانوادگی که همه اون شب برای خواستگاری هستیم بگی. باشه من به تو جواب میدم. در غیر این صورت نه. خیلی براش سخت بود اما قبول کرد واقعاً قصد جبران داشت شب خواستگاری همه جمع شدیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه کلید تربیت بچه هامون اینه که باهاشون رفیق بشیم این کلیپو برای پدر و مادرایی که از بچه هاشون دور شدن بفرست.... . . از صمیم قلب بگو "خدایا من و خانواده ام رو در پناه خودت قرار بده"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت از ته دلت گفتی خدایا تمام امیدم به توعه منتظر باش زندگیت زیرورو بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبور باش این روز ها میگذرد خدا حواسش به تمام ثانیه‌های زندگیت هست...
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان صوتی فطرس ببینید چطور سلام‌ما رو به امام حسین‌میرسونه السلام علیک یا اباعبدلله🌹
عمو و زن عمو از من طلبکار بودن. بابا هم دست کمی از اونها نداشت. مسعود گفت یاید حرفی بزنم و شروع به تعریف کرد هرچی تعریف می‌کرد چهره‌ی پدرم درمونده تر می شد و آخر سر که تمام ماجرا گفت دیگه خبری از طلبکاری عمو زن عمو نبود. به جمع نگاه کردم گفتم سال‌هاست من رو اذیت می کنید به خاطر جواب نه‌ایکه مسعود گفته بود جواب امشب من به خواستگاری مثبتِ اما باید بهتون بگم نه به مسعود. جواب من مثبتِ به مَهدی که چند وقتی هست ازم خواستگاری کرده اما به خاطر شرایط نمی‌تونسته عنوان بکنه. رو به مهدی گفتم من جوابم به تو مهدی مثبته اگر قرار باشه ازدواج کنم با مهدی ازدواج می کنم با آدم نامردی مثل مسعود نه. مسعود وارفت باورش نمی شد که من این کارو کرده باشد هم آبروش رفت هم حقیقت رو گفت هم من باهاش ازدواج نکردم. زن‌عمو و عمو و بابا حسابی از رفتارشون شرمنده بودند و به خاطر همین باعث ازدواج من مهدی موافقت کردن.‌ من با مهدی ازدواج کردم الان سه فرزند دارم و هیچ وقت رفت و آمدی با برادر شوهرم که مسعود باشه نداریم.
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان صوتی فطرس ببینید چطور سلام‌ما رو به امام حسین‌میرسونه السلام علیک یا اباعبدلله🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم به زودی رژیم خبیث اسراییل تنبیه خواهد شد
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا نسبت به ما وفا دار تره بهش اعتماد کن و به خاطرش کاری کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشندگی پرودگار امام حسین رو ببین خداش رو بنگر در رو بروی حر باز کرد صد بار اگر توبه شکستی باز‌آی🌹
بسم الله من یه دختری بودم که تو خانواده ای آزاد به دنیا اومدم پدرم اصالتا کانادایی بود بعد ازدواج با مادرم که دانشجو بود در کانادا، سه سال یعنی تا پایان تحصیل مادرم کانادا زندگی کردند اما به اصرار مادرم هردو اومدن ایران. من بیست ساله بودم و ترم چهارم دانشگاه مشغول خوندن ژنتیک. یک ترم مرخصی گرفتم و باپدرم یکی دوماه قرار شد بریم کانادا. مادرم نیومد یعنی پدرم اصرار نکرد و مادرم از خدا خواسته موند ایران تا ما آب و هوایی عوض کنیم. با پدرم نشسته بودیم تو هوا پیما پدرم کلا آدم معتقدی نبود منم از این موضوع خوشحال بودم. رسیدیم کانادا پدرم رفت و آمد های مشکوکی داشت اما خودم به گشت و گذار توی کانادا مشغول شدم سرزمین پدریم! امکانات خوبی اونجا بود پدر راست میگفت اما دل گیر بود همدلی اونجا معنی نداشت ایران این همه طبیعت های خدادادی داشت اما کانادا خشک و بی آب و علف بود