«بسم‌رب‌الحسین»♥

‌

مامانای شماهم همینجوری ان؟

القاب من سمت خانواده مادری خیلی زیادن مثلا یکی بهم میگه صورتی اون یکی میگه خنثی یکی دیگه میگه قورباغه هرکی هم یه دلیل داره برا گفتن اینا

وایب بازاری خرم‌آباد دم عید>>>>

جوری که هر مغازه با یه بلندگو آهنگ لری پلی کرده:

بدترین روزشمار و من راه انداختم روزشمار رسیدن حساسیت🦦

کافر🦦😂

کاش برگردم اون دوران که عموپورنگ میخوند آسمون آبی زمین پاک حق همه ما بچه هاست🤝🏻

‌

یه روزی یه عزیزی از پیشم رفت و خب اونقدر برام ارزشمند بود که نبودش آزارم میداد تمام مدت همه چیز و ریختم تو خودم از شدت ناراحتی حال جسمم بد شده بود. میدونید مامانم چی گفت؟ گفت هر دردی که داشتی که برات حل شدنی نبود و فکر کردی کسی نیست که باهاش حرف بزنی بشین یه جا یه دل سیر گریه کن بعدش میبینی حداقل بار اون درد و کمتر حس میکنی، باهاش راحت تر کنار میایی و حالت بهتره میشه. من گریه های کل سال و نگه میدارم برای این شب ها تهشم من میمونم و یه حس سبک و بهتر برای یک سال دیگه البته به شرط حیات..

با اختلاف میتونم بگم امسال گند ترین سال زندگیم بود