eitaa logo
آرشیوِقرارگاه سایبری رهروان عدلِ علی
92 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
5.5هزار ویدیو
35 فایل
✨﷽✨ اجتماعی عمومی و سیاسی - تحت مدیریت ارشد جناب گمنام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی که دید ولی کاش بعد از این دیگر میان شعله نبیند کسی نگارش را...🖤
C R Y (1).mp3
15.09M
...❣...با من امشب زیر باران گریه کن 🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧 💧💧💧💧💧💧💧 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 یاازاول دل به رویایی نبند یا براین رویای ویران گریه کن ⛈⛈🌫⛈⛈⛈⛈⛈⛈ درد را باران نمیشوید ولی زیر باران زیر باران‌ گرررریه کن👌💥 🆔️👈گروه آوا ازسپاه سایبری آفاق
- وَلَا‌تَحْزَنَ‌وَلِتَعْلَمَ‌أَنَّ‌وَعْدَاللَّهِ‌حَقّ -
شکستگی هاۍدلم‌را
نگه‌داشته‌ام،توترمیمشان‌
کنی♥ 🌱 🆔️👈قلب من خانه ی خدا
هدایت شده از شهدا شرمنده ایم🥀
10.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این روضه رو مهمون من باشید... 🌺گل چادر گلدارت🌺 تب دستای تب‌دارت آتیشم زده اگر اشک تون جاری شد برای ظهور آقامون و نجات همه مظلومان مخصوصا مردم غزه دعا کنید... 🆔️👈کانال وگروه دریادلان
🌨🍃🍃🌨 ✨ هر لحظه دلخوش سلامی هستم که جوابش واجب است. ✨سلام عطرِ خلوتِ مناجاتِ زهرایی ✨سلام همنشینِ اشکهای حسینی ✨سلام مهدی جان، دلبرِ کربلایی‌ دلتنگی برای شما، عینِ وسعت است؛ انتظار شما، عشقی بی‌بدیل می‌خواهد؛ و عاشق، لاجرم سعهٔ صدر می‌یابد؛ اما هجران، نمکِ شورشِ بی‌قراری است؛ قلبی که شما صدرش باشید؛ تنگ نمی‌شود؛ اما نگرانی منتظر، برای مراقبت بر اعمالش، هر لحظه بیشتر می‌شود؛ حتی بشارتِ دیدارتان، ضربانِ قلب را، به گوشِ ملائکهٔ مقرب می‌رساند؛ شمایی که دیدارتان‌، آرزوی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است؛ وای بر امثال ما و دور افتادن از شما. مولای من هر چند رو سیاهم، اما نمی‌توانم خوشحالیم را پنهان کنم؛ من امامی چون شما دارم. العجل یا مولای یا صاحِبُ‌الزَّمان انا و ولدی و اهلی و اسرتی فداک 🖤اَللَّهُمَّ أَخْلُفْ عَلَيَّ نَفَقَتِي وَ انْفَعْنِي بِمَا رَزَقْتَنِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي لِي وَ لإِِخْوَانِي وَ أَبَوَيَّ وَ جَمِيعِ عِتْرَتِي🌴 🖤خدايا عوض آنچه در اين مسير خرج كردم به من عنايت فرما، و براى من سودبخش قرار ده آنچه در دنيا و آخرتم نصيب من فرمودی، و نيز سودمند قرار ده براى برادرانم و پدر و مادرم، و همه خانواده‌ام.🌴 🕊🤲 اللهمَّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌ِالفَرَج‌💫 🆔️👈 مکتب مهدویت  🆔️👈 آفاق روشن بیداری
کابـــــــوس.mp3
1.49M
پاشو یکم صحبت کن صدات برای من تسکینه حسن با گریه هی میشینه تا میخ و روی در میبینه . .