eitaa logo
️ قرارگــاه افلاکیــــان ️ ️
165 دنبال‌کننده
672 عکس
93 ویدیو
8 فایل
✨سلام بر آنهایی که #رفتند تا #بمانند! و نماندند تا #بمیرند! . و تا ابد به آنانکه #پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان #گمنام و #بی_مزار بمانند . 💞مدیونیم . 🔹ادمین: @mohajer128
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌾روشنترین تلاقی آیینه و آب، در آوازهای روشن شهر زمزمه میشود و دو بهار، توأمان، در فصلی گم شده در تاریخ، از راه میرسند و باهم پیوند میخورند🌾🍃 🌴🌱سالروز ازدواج حضرت علی ع و زهرا س مبارک باد🌱🌴 🌹🌹🌹🌹🌹 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
💠 آیت الله بهجت : همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضی را بر سماوات می رساند، و برای عده ای هیچ خبری نیست! برای بعضی اعلی علیین است، و برای بعضی هیچ معلوم نیست. 🌹🌹🌹🌹🌹 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
✨همیشه میگفت: من مال این دنیا نیستم ... 🌷شهید تفحص محمد زمانی🌷 🌷شهادت انفجار مین والمر فکه ۱۳۸۰ 📎روی مزارش نوشتند: عشق است به آسمان پریدن... 🌷🌷🌷🌿🌿 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
✨عمری نگران، خیره به خورشید ظهور ای کاش به زودی برسد عید ظهور هرهفته سه شنبه‌ها دلم پَر زد و رفت تا مسجد جمکران به امید ظهور.. 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃 🌹🌹🌹🌹🌹 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
✨بسم رب الشُّهداء و الصدیقین✨ 🌾رفته بودیم سخنرانی حاج آقا خوش وقت. بعد سخنرانی دور حاج آقا جمع شدیم. مصطفی پرسید «...حاج آقا، ظهور نزدیکه؟» حاج آقا گفت «...تا شما توی نطنز چکار کنید.» مصطفی گفت «...یعنی ظهور ربط به این داره که ما اونجا چکار می کنیم؟» حاج آقا گفت «...آره، بالأخره ارتباط داره. شما برید نطنز کار کنید، کوتاه نیاید. یه ثانیه رو هم از دست ندید. با چراغ خدا برید با چراغ خدا هم برگردید.» ..... بهانه زیاد بود برای اینکه کار را ول کنیم و برویم، ولی مصطفی خواب و خوراک نداشت. حاج آقا گفته بود رهبر چقدر پی گیر بحث هسته ای است. ورد زبانش شده بود «...باید کاری کنیم از دغدغه های آقا کم بشه.» يادگاران، جلد ۲۲ كتاب شهيد مصطفي احمدي روشن ، ص ۶۷ ۲۳ مرداد ماه روز مقاومت اسلامی گرامی باد ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌷🌴 🌴 ✨ مثل كارمندها نمى آمد ستاد كل كه هفت ونيم يا هشت صبح، كارت ورود بزند و چهار بعد از ظهر، كارت خروج. زود مى آمد و دير مى رفت. خيلى دير. مى گفت: «ما توى كشور بقية الله هستيم. خادم اين ملتيم. مردم ما رو به اين جا رسوندن، مردم. بايد براشون كار كنيم. » امیرسپهبدشهیدعلی صیادشیرازی جای صیادها در کشور بقیه الله خالی است... ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَعْدَ اللَّهِ الَّذی ضَمِنَهُ. 🌹🌹🌹🌹
🌷🌴 🌴 ✨ علیرضا و محمدرضا مدتی در یک مدرسه درس میخواندند. یک روز که از مدرسه آمده بودند، بینشان حرف شد. محمدرضا در بین حرفهایشان گفت: به بابا بگم؟ به بابا بگم؟ علیرضا گفت: اگه بگی میزنمت! به هر حال گذشت و من توی این فکر بودم که چه اتفاقی افتاده و نگران بودم که خدای ناکرده به راه کجی رفته باشد! چند روز گذشت و یک بار محمدرضا را تنها گیر آوردم و از او دربارهی آن موضوع سوال کردم. گفتم: محمدجان! بگو بابا! علیرضا چی کار کرده که تو اون روز میخواستی به من بگی؟ محمدرضا گفت: شما به ما که پول_توجیبی میدی، علیرضا میآد توی مدرسه و برای بچههایی که فقیر هستند و پول ندارن دفتر و خودکار و مداد بخرن، این ها رو میخره و به اونها میده! با شنیدن این حرف هم خیالم راحت شد هم خدا را شکر کردم و خیلی هم خوشحال شدم. بعد از این قضیه پول توجیبی علیرضا را زیاد کردم. سرلشکرپاسدارشهیدعلیرضا_موحددانش شادی ارواح مطهر برادران شهید علیرضا و محمدرضا_موحددانش صلوات ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌷🌴 🌴 ✨ ناهار اشرافي داشتيم.  ماست سفره را انداخته و نينداخته، دکتر رسيد. دعوتش کرديم بماند.  دست هاش را شست و نشست سر همان سفره. يکي مي پرسيد "اين وزير دفاع که گفتن قراره بياد سرکشي، چي شد پس؟" 🌷شهیددکترمصطفی چمران🌷 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌷🌴 🌴 ✨ مدتی قبل از شهادتش، در حال عبور از خیابان سعدی قزوین بودم که ناگهان عباس را دیدم. او معلولی را که هر دو پا عاجز بود و توان حرکت نداشت، بر دوش گرفته بود و برای اینکه شناخته نشود، پارچه ای نازک بر سر کشیده بود. من او را شناختم و با این گمان که خدای ناکرده برای بستگانش حادثه ای رخ داده است، پیش رفتم. سلام کردم و با شگفتی پرسیدم: -چه اتفاقی افتاده عباس؟ به کجا می روی؟ او که با دیدن من غافلگیر شده بود، اندکی ایستاد و گفت: -پیرمرد را برای استحمام به گرمابه می برم. او کسی را ندارد و مدتی است که به حمام نرفته. 🌷سرلشکرخلبان شهیدعباس بابایی🌷 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🔸ایتا افلاکیان: 💠http://eitaa.com/joinchat/4274782212C7b80c7b8ed 🔹تلگرام افلاکیان: 💠 http://t.me/joinchat/AAAAAEGv-0hTEteqZEa2og ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌹 *یا همیشه باش،یا رهایشان کن...کم بودن رسم دل شهدایی نیست* 🚩خیلی دیر شده... کار همیشگی‌ش بود. هر وقت دلش تنگ می‌شد دستمو می‌گرفت و با هم می‌رفتیم بهشت زهرا. اول می‌رفتیم قطعه‌ی اموات و چند دقیقه بین قبرها راه می‌رفتیم؛ بعد می‌رفتیم سرِ مزار شهدا. می‌گفت: "این‌جا رو نیگا کن. اصلاً احساس می‌کنی که این شهدا مُردن؟ این‌جا همون حسی رو داری که توی قطعه‌ی اموات داری؟" بالا سر مزار بعضی از شهدا می‌ایستاد و سنشون رو حساب می‌کرد. می‌گفت: "اینایی که می‌بینی، همه نوزده-بیست ساله بودن. ماها رسیدیم به سی سال. خیلی دیر شده؛ اصلاً تو کتم نمی‌ره که بخوان ما رو تو قطعه *مُرده‌ها* دفن کنند." از سوز صداش معلوم بود که مدت‌هاست حسرت *شهادت* رو به دل داره. 🌸 *شهید مصطفی احمدی روشن* ⭕یادگاران22، ص85 🚩 *حال و هوایتان شهدایی* *┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄*