💢 دعـای هـر روز مـاه صـفـر 💢
↫◄ در مفاتیح الجنان آمده است
اگر کسی خواهد که محفوظ ماند
از بلاهای نازله در این مـاه در هر
روز ده مرتبه این دعا را بخواند
【یا شَدیدَ الْقُوی وَ یا شَدیدَ الْمِحالِ
یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ
جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ
یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ
یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ
الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ
وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی
مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ】
〖ای سخت نیرو و ای سختگیر
ای عزیز ای عزیز ای عزیز
خوارند از بزرگیات همه خلقت
پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را
ای احسان بخش ای نیکوکار
ای نعمت بخش ای عطا ده
ای که معبودی جز تو نیست
منزهی تو به راستی من از ظالمانم
اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غم
و همچنین نجات دهیم مؤمنان را و رحمت کند
خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزهاش〗
↲مفاتیح الجنان
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ ⇦ کــانال احـادیـث
چـهــارده مـعـصــوم علیـهالسـلام
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @ahadis14masuom
4_6007829536731826351.mp3
1.49M
➯ @ahadis14masuom
⬅️ آیا ماه صفر نحس است؟
🎙 ابراهیم افشاری
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
دکتر حسامالدین آشنا در یادداشتی نوشت:
حدود بیست سال پیش منزل ما خیابان
هفده شهریور بود و ما برای نماز خواندن
و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی
به مسجدی که نزدیک منزلمان بود میرفتیم
پیش نماز مسجد حاج آقایی بود به نام
شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد
و معتمد محل بود
یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء
راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به
طبقه پائین که وضوخانه در آنجا بود رفتم
منتظر خالی شدن دستشویی بودم که
در این حين در یکی از دستشوییها باز شد
و شیخ هادی از آن بیرون آمد
با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون
اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد!
من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال
شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو میگیرد
و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون
گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد
از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد
و مردم هم به شیخ اقتداء کردند
من که کاملاً گیج شده بودم سریعا به
حاج علی که سالهای زیادی با هم همسایه
بودیم گفتم: حاجی شیخ هادی وضو ندارد
خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون
ولی وضو نگرفت
حاج علی که به من اعتماد کامل داشت
با تعجب گفت خیلی خوب فرادا میخوانم
این ماجرا بین متدینین پیچید
من و دوستانم برای رضای خدا همه را
از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم
و مأمومین کمکم از دور شیخ متفرّق شدند
تا جایی که بعد از چند روز خانواده او هم
فهمیدند
زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت
بچههای شیخ هم برای این آبروریزی
پدر را ترک کردند
دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن
شیخ هادی بود آیا اصلاً مسلمان است؟
آیا جاسوس است؟ و آیا...
شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد
و دیگر خبری از او نبود
بعد از دوسال از این ماجرا من به اتفاق
همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه
به خاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم
بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم
و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول
برایم تجویز کرد
روز بعد وقتی میخواستم برای نماز به
مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن
به درمانگاه بروم و آمپول بزنم
پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز
وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم
تا جای آمپول را آب بکشم
در حال خارج شدن از دستشویی ناگهان
به یاد شیخ هادی افتادم
چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور
سرم شروع به چرخیدن کرد
انگار دنیا را روی سرم خراب کردند
نکند آن بیچاره هم میخواسته جای آمپول
را آب بکشد! نکند؟!...؟! نکند؟!
دیگر نفهمیدم چه شد به خانه برگشتم
تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر
میکردم که چگونه من نادان و دوستان
و متدینین نادانتر از خودم ندانسته
و با قصد قربت آبرویش را بردیم
خانوادهاش را نابود کردیم
از فردا سراسیمه پرسوجو را شروع کردم
تا شیخ هادی را پیدا کنم
به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم
برای کار مهمی دنبال شیخ هادی میگردم
او گفت: شیخ دوستی در بازار عبدالعظیم
داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت
اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری
مشغول بود
پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست
به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری
حاج احمد را گرفتم خوشبختانه توانستم
از کسبه آدرسش را پیدا کنم
بعد از چند دقیقه جستجو پیرمردی باصفا
را یافتم که پشت پیشخوان نشسته
و قرآن میخواند
سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد
و گفتم: ببخشید من دنبال شیخ هادی
میگردم ظاهراً از دوستان شماست
شما او را میشناسید؟
پیرمرد سری تکان داد و گفت: دو سال پیش
شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دلگیر
بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد
من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم
بسیار تعجب کردم و علتش را از او پرسیدم
او در جواب گفت: من برای آب کشیدن
جای آمپول به دستشویی رفته بودم
که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند
به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز
خواندهام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند
خانوادهام را نابود کردند و آبرویی برایم
در این شهر نگذاشتند و دیگر نمیتوانم
در این شهر بمانم؛ فقط شما شاهد باش
که با من چه کردند
بعد از این جملات گفت که قصد دارد
این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند
که در جوار حرم امیرالمومنین علیهالسلام
مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند
او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم
ناگهان بغضم سرباز کرد و اشکهایم جاری
شد که خدای من این چه غلطی بود که من
مرتکب شدم
الآن حدود ۲۰ سال است که از این ماجرا
میگذرد و هر کس به نجف مشرف میشود
من سراغ شیخ هادی را از او میگیرم
ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی
مظلوم نیست
به راستی ما هر روز چقدر آبروی دیگران را
میبریم؟! يا چقدر زندگیها را نابود میکنیم؟!
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ ⇦ کــانال احـادیـث
چـهــارده مـعـصــوم علیـهالسـلام
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @ahadis14masuom
هدایت شده از صفحه به صفحه قرآن کریم
➯ @ghorankariim
✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨
❖◈ هر روز یک صفـحـ📖ـه ◈❖
✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵
〖 صـفـحـه 5⃣3⃣5⃣ 〗
◽️⇦ سوره «واقعه» آیه ۱۷ تا ۵۰
🌸اَللّٰهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
📖اَللّٰهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🌸اَللّٰهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
📖اَللّٰهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن
🌸اَللّٰهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
هدایت شده از صفحه به صفحه قرآن کریم
4_5863787938625619659.mp3
1.07M
➯ @ghorankariim
◽️ ترتیل قرآن کریم
〖 صـفـحـه 5⃣3⃣5⃣ 〗
◽️قاری قرآن حامد ولی زاده
هدایت شده از صفحه به صفحه قرآن کریم
535-vaghee-fa-ansarian.mp3
4.65M
➯ @ghorankariim
◽️ ترجمه قرآن کریم
〖 صـفـحـه 5⃣3⃣5⃣ 〗
◽️مترجم: استاد مومیوند
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜
💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه
از ابتـدای قـــرآن
#ســورهنـحـل
#صفحـه۲۶۹
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
✨وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ لَا يَخْلُقُونَ
شَيْئًا وَ هُمْ يُخْلَقُونَ{۲۰}
و كسانى را كه بجاى خدا مىخوانند
هيچ چيز نمىآفرينند
و خود نيز آفريده شدهاند(۲۰)
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
✨أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ
يُبْعَثُونَ{۲۱}
آنها مردگانند نه زندگان و نمىدانند
چه وقت برانگيخته خواهند شد(۲۱)
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
⬅️ چون بت پرستان بتها را به شكل
انسان مىساختند و در خيال خود با آنها
مثل صاحب شعور برخورد مىكردند
لذا خداوند در اين آيه بتها را اموات خوانده
كه براى موجودات داراى حيات و شعور
بكار مىرود
براى جاهل تكرار مطلب لازم است
در كنار «أَمْواتٌ»، «غَيْرُ أَحْياءٍ» ذكر شده است
در حالی که همان معنى را مىرساند
◽️⇦ نکتـــهها ↯
⓵ بُتها نه قدرت دارند نه حيات
و نه علم و شعور
در حاليكه شرط پرستش، علم و قدرت
و حيات است
«لا يَخْلُقُونَ، أَمْواتٌ، ما يَشْعُرُونَ»
⓶ معبودان غير خدا هر چه باشد
مرده است «أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ»
⓷ در قيامت حتّى بُتها مبعوث مىشوند
«ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ»
چنانكه در آيه ۹۸ انبیاء مىفرمايد:
«إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ»
↲تفسیر نور
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ ⇦ کــانال احـادیـث
چـهــارده مـعـصــوم علیـهالسـلام
کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @ahadis14masuom
➯ @ahadis14masuom
💠🔹امیرالمؤمنین علی علیهالسلام⇩
《قيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ》
ارزش هر كس به چيزى است
كه نيكويش مىداند
↲نهج البلاغه، حکمت ۸۱
💢 دعـای هـر روز مـاه صـفـر 💢
↫◄ در مفاتیح الجنان آمده است
اگر کسی خواهد که محفوظ ماند
از بلاهای نازله در این مـاه در هر
روز ده مرتبه این دعا را بخواند
【یا شَدیدَ الْقُوی وَ یا شَدیدَ الْمِحالِ
یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ
جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ
یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ
یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ
الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ
وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی
مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ】
〖ای سخت نیرو و ای سختگیر
ای عزیز ای عزیز ای عزیز
خوارند از بزرگیات همه خلقت
پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را
ای احسان بخش ای نیکوکار
ای نعمت بخش ای عطا ده
ای که معبودی جز تو نیست
منزهی تو به راستی من از ظالمانم
اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غم
و همچنین نجات دهیم مؤمنان را و رحمت کند
خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزهاش〗
↲مفاتیح الجنان
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ ⇦ کــانال احـادیـث
چـهــارده مـعـصــوم علیـهالسـلام
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @ahadis14masuom
💢↶ نماز ویژه «روز سـوم مـاه صفـر»
سید ابن طاووس از کتابهای
اصحاب ما امامیه نقل کرده است:
که در این روز مستحب است که
دو رکعت نماز به نیت روز سوم ماه صفر
خوانده شود
◽️⇦در رکعت اول بعد از حمد
یک مرتبه سوره فتح
◽️⇦در رکعت دوم بعد از حمد
یک مرتبه سوره توحید خوانده شود
◽️⇦و بعد از اتمام نماز صد مرتبه صلوات
و صد مرتبه «اَللّٰهُمَّ الْعَنْ آلَ أَبِی سُفْیانَ»
و صد مرتبه ذکر استغفار بگوید
«اَستغفر الله»
آنگاه حاجت خود را از خداوند بخواهد
که انشاءالله برآورده خواهد شد
می توانیم سوره فتح را از روی قرآن
یا موبایل بخوانیم
وقت خواندن این نماز در کل روز است
از بعد از خواندن نماز صبح تا غروب
↲منبع:
مفاتیح الجنان در اعمال ماه صفر
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ ⇦ کــانال احـادیـث
چـهــارده مـعـصــوم علیـهالسـلام
کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @ahadis14masuom
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
من جوانی بودم که سالها با رفتارم
دل امام زمانم رو به درد آوردم
و خیری برای خانوادهام نداشتم
همش با رفقای ناباب و اینترنت و ...
شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب
زمانی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی
بینصیب نماندم
و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر
اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمیدهند
تا یه روز تو یکی از گروههای چت یه آقایی
پستهای مذهبی میذاشت، مطالبش برام
جالب بودند رفتم توی پی وی اون شخص
و مثل همیشه فضولیم گل کرد
و عکس پروفایلشو بزرگ کردم
عکس شهیدی دیدم که غرق در خون
بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش
افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود
که حدس زدم باید بچههای او باشند
و زیر آن عکس یه جملهای نوشته شده بود:
«میروم تا #حیاوغیرت جوان ما نرود»
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد، دلم شکست
باورم نمیشد دارم گریه میکنم اونم من
کسی که غرق در گناه و شهواته
منه بیحیا و بیغیرت
منه چشم چرون هوس باز
از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای
مجازی و گناه و رفقای نابابم متنفر شدم
دلم به هیچ کاری نمیرفت
حتی موبایلم و دست نمیگرفتم
تصمیم گرفتم برای اولین بار برم مسجد
اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم
ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم
آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا
نیافتم حتی در شبکههای اجتماعی
از امام جماعت خواستم کمکم کنه
ایشان هم مثل یه پدر مهربان
همه چیز به من یاد میداد
نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و...
کتاب میخرید و به من هدیه میداد، منو در
فعالیتهای بسیج و مراسمات شرکت میداد
توی محله معروف شدم
و احترام ویژهای کسب کردم
توسط یکی از دوستان به حرم حضرت
معصومه برای خادمی معرفی شدم
نزدیکای اربعین امام حسین یکی از خادمین
که پیر بود بمن گفت: دلم میخواد برم کربلا
ولی نمیتونم، میشه شما به نیابت از من بری؟
خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم
زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟
زیارت امام حسین؟ اشکم سرازیر شد
قبول کردم و باحال عجیبی رفتم
هنوز باورم نشده که اومدم کربلا
پس از برگشت تصمیم گرفتم برم حوزه
علمیه که با مخالفتهای فامیل و دوستان
مواجه شدم اما پدرم با اینکه از دین
خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمیگرفت
قبول کرد
حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس
گرفتم در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام
خدارو میکردم و حتی سراغ دوستان قدیمی
ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام رو
با خدا آشتی بدم
یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن
گریه میکنن منم گریهام گرفت
تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه!
گفتم بابا چی شده؟
گفت پسرم ازت ممنونم
گفتم برای چی؟
گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم
تو رو میدیدیم با مرکبی از نور میبردن بهشت
و ما رو میبردن جهنم و هر چه به تو اصرار
میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی
و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت
بعد من
یه آقای نورانی آمد و بهت گفت: آقا سعید!
همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین
بهشت و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی
پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه سعید قبل
نیستی همه دوستت دارن تو الآن آبروی مایی
ولی ما برات مایه ننگیم
میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی
به ما هم یاد بدی
منم نماز و قرآن یادشون دادم
و بعد از آن خواب پدر و مادرم نمازخوان
و مقید به دین شدند
چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم
یه روز توی خونشون عکس شهیدی دیدم که
خیلی برام آشنا بود گریهام گرفت
نتونستم جلوی خودم رو بگیرم
صدای گریههام بلند و بلندتر شد
این همون عکسی بود که تو پروفایل بود
خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی
شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟
و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم
خودش و حتی مادرش هم گریه کردند
مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟
گفتم: نه
گفت: این پدرمه
منم مات و مبهوت دیوانه وار فقط گریه
میکردم مگه میشه؟
آره شهیدی که منو هدایت کرد آدمم کرد
آخر دخترشو به عقد من درآورد
چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای
مدافعان حرم اسم نوشتیم تابستون که شد
و حوزهها تعطیل شدند ما هم رفتیم
خانمم باردار بود و با گریه گفت:
وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن
نه خدماتی پس چرا میخوای بری؟
همان جمله شهید یادم اومد و گفتم:
«میرم تا #حیاوغیرت جوانان ایران بماند»
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
☑️ ⇦ کــانال احـادیـث
چـهــارده مـعـصــوم علیـهالسـلام
کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
➯ @ahadis14masuom
هدایت شده از صفحه به صفحه قرآن کریم
➯ @ghorankariim
✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨
❖◈ هر روز یک صفـحـ📖ـه ◈❖
✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵
〖 صـفـحـه 6⃣3⃣5⃣ 〗
◽️⇦ سوره «واقعه» آیه ۵۱ تا ۷۶
🌸اَللّٰهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
📖اَللّٰهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🌸اَللّٰهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
📖اَللّٰهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن
🌸اَللّٰهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
هدایت شده از صفحه به صفحه قرآن کریم
4_5866039738439305212.mp3
985.1K
➯ @ghorankariim
◽️ ترتیل قرآن کریم
〖 صـفـحـه 6⃣3⃣5⃣ 〗
◽️قاری قرآن حامد ولی زاده
هدایت شده از صفحه به صفحه قرآن کریم
536-vaghee-fa-ansarian.mp3
5.06M
➯ @ghorankariim
◽️ ترجمه قرآن کریم
〖 صـفـحـه 6⃣3⃣5⃣ 〗
◽️مترجم: استاد مومیوند