#دلنوشته
💓یا ابا صالح المهدی
☀️مولایم هرگاه نام زیبای ترا از ته دل صدا می زنم قلبم آرام می گیرد.
😔هرگاه یاد غربت تو می افتم سنگینی گناهانم بیشتر عذابم می دهد.
😔هر گاه علت ندیدنت را جویا می شوم به حجاب های خودساخته ام بر می خورم و به عقب رانده می شوم.
👌اما ....
💞اما تو چه مهربانی که من سراپا سیاهی را می بینی و مورد لطف قرار می دهی...
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
🌷 @ahdnameh313 🌷
💢 در بند جلوهگری
حضرت آیتالله خامنهای: «در رژیم گذشته زن را وادار میکردند که به وسیلهی جلوهگری، برای خویش یک شخصیت کاذب درست کند. آیا جنایتی بزرگتر از این نسبت به زن وجود دارد که سر او را با آرایش و مُد و طلا و زیورآلات بند کنند و نگذارند در میدان سیاست و اخلاق و تربیت وارد بشود؟» ۱۳۶۸/۱۰/۲۶👉
اجازه ندهیم این شخصیت کاذب را #دشمنان_اسلام بر جامعه حاکم کنند💔
🌷 @ahdnameh313 🌷
عهدنامه ٣۱٣
سلام به همه ی دوستداران مولا علی....... اینبار هم همانند سال قبل که استارت برنامه غدیر رو با بچه ها
🌷✨✨
سلام مهدیاوران عزیز.
برای عید غدیر فقط 15تا غذا کم داریم
بسم الله🌺
هر پُرس 9 هزار تومن
| الهادے یَهدے اِلےٰ المَهدے |
✨ و به نامِ هدایت گرِ شما ، مسیرِ وصال روشن شد . . .
دستِ گمشده ها را چه خوب میگیرے
و
به آخرین چراغ میرسانے آقا 💚
🌷 @ahdnameh313 🌷
✨﷽✨
💚 مورچه و سليمان نبي(ع)
✍🏻روزي حضرت سليمان(ع) در كنار دريا نشسته بود، نگاهش به مورچه اي افتاد كه دانه گندمي را با خود به طرف دريا حمل مي كرد. سليمان همچنان به او نگاه مي كرد كه ديد او نزديك آب رسيد. در همان لحظه قورباغه اي سرش را ازآب بيرون آورد و دهانش را گشود. مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه درون آب رفت. سليمان مدتي در اين مورد به فكر فرو رفت و شگفت زده فكر مي كرد. ناگاه ديد آن قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود. آن مورچه از دهان او بيرون آمد ولي دانه گندم را همراه خود نداشت.
سليمان(ع) آن مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد. مورچه گفت: «اي پيامبر خدا! در قعر اين دريا سنگي تو خالي وجود دارد و كرمي درون آن زندگي مي كند. خداوند آن را در آنجا آفريد. او نمي تواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي كنم. خداوند اين قورباغه را مأمور كرده مرا درون آب دريا به سوي آن كرم حمل كرده و ببرد. اين قورباغه مرا به كنار سوراخي كه در آن سنگ است، مي برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي گذارد. من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن كرم مي رسانم و دانه گندم را نزد او مي گذارم و سپس باز مي گردم و به دهان همان قورباغه كه در انتظار من است وارد مي شوم. او در ميان آب شنا كرده مرا به بيرون آب دريا مي آورد و دهانش را باز مي كند و من از دهان او خارج مي شوم.
سليمان به مورچه گفت: وقتي كه دانه گندم را براي آن كرم مي بري آيا سخني از او شنيده اي؟ مورچه گفت: آري. او مي گويد:
اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني، رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن.(1) « و چون انسان را نعمت بخشيم روي برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبي بدو رسد دست به دعاي فراوان بردارد.»(2)
📚(1)- داستان انبیاء
📚(2)-سوره فصلت - آيه۵۱
---------••••●❥JOiN👇
@ahdnameh313
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️غیرت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #استاد_عالی
🌷 @ahdnameh313 🌷
#تلنگر
از شیخ حسنعلی نخودڪی پرسیدند:
چگونه به این مقام رسیدید؟
فرمود: #گرهگشایی از ڪار مردم...
بهاطرافتخوبنگاهڪن...
مهربانی صفتِ بارزِ عُشّـاق خداستـــ ...
#روزتون_امام_زمان_پسند❤️
🌸 @nafahat_channel
اگر غدیر
در آن زمان #بیعت همگان بود
با مولا اميرالمؤمنين علی علیه السلام ...
غدیر این روزها بیعت ما با
مولای غریبمان مهدی فاطمه است
و خدا کند که پای بیعتمان استوار بمانیم
🌷 @ahdnameh313 🌷
🔴حقه شگفت انگیز شیطان برای گمراه کردن یکی از اولیای الهی!
🍀استاد فاطمي نيا:
🔆یكي ازاولياء خدا قضيه اي نقل ميكرد:
شبي مشغول خواندن قرآن بودم تارسيدم به آيه ي "إنّه يراكم هو وقبيله من حيث لا ترونهم" "همانا شيطان وبستگانش شما را ميبينند ازجايي كه شما آنها را نميبينيد"
💠باخود گفتم: معناي ظاهري آيه معلوم است كه بالاخره شيطان از جنّ است وجن درلغت به معناي پوشيده است؛ اما گويا معناي باطني آيه رامتوجه نميشوم !
✅درهمين افكار بودم كه لحظه ای برايم پيش آمد وشيطان🔥 ظاهرشد و گفت: آمده ام با تو بحث كنم ، پاشو بيا!
✨ديدم همين قدم اول بايد با او مخالفت كنم،گفتم نمي آيم، تو بيا!
🔥شيطان باهمه تكبرش آمد!
🔷يك ساعت بحث عالي فلسفه وكلام كرديم ودر آخر مغلوبش كردم وپيروز بحث شدم!
🔘به شيطان گفتم: با اين همه اسم و رسمت، مغلوب شدي!
🔥شيطان خنده اي كردوگفت: آقا سيد! فقط خواستم يك ساعت از عمرت را تلف كنم!
💥آن صحنه تمام شد! معناي آيه را فهميدم؛ يعني شيطان به هركس از يك جا ضربه ميزند.. !
📘از بیانات استاد فاطمی نیا
🌷 @ahdnameh313 🌷
✅ همیشه می گفت سرباز امام زمانم☺️ و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده می گفت من صدای هل من ناصر امام حسین(ع) را الان می شنوم👌. حرف های عجیبی می گفت که ما را مجاب می کرد.
محمدرضا می گفت چون حضرت آقا فرمودند ما به سوریه کمک می کنیم و هیچ قیدی نیاوردند که چطور کمک میکنیم، من به عنوان پیرو حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش های تکاوری و تخریب دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم.✌️ میگفت شما فکر کن امام زمان(عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم😔؛ امام زمان(عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان و سرباز و آماده💪که ایشان را خوشحال کند☺️؟
شهید مدافع حرم
محمدرضا دهقان امیری
✅ جهت سلامتی، تعجیل و تسهیل در ظهور مظلومترین امام، مهدی (عج): صلوات با ذکر فرج
@mahdibia3
👆👆👆