eitaa logo
عهدنامه ٣۱٣
161 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
971 ویدیو
62 فایل
انتقاد ، پیشنهاد، تبادل @Zshiravi کلام شهید: "هرگزامام زمان(عج) رافراموش نکنید، که او واسطه ی بین خالق ومخلوق است. دست از دامان امام زمان(عج) ونوکرانش نکشید." (شهید ردانی پور) زندگیتون امام زمانی 💚🌱🌱 https://eitaa.com/joinchat/3039363072Ca4603c2863
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌃🌃🌃 شب بخیر بابای مهربانم ✨ شب بخیرامام زمانم❤️ شبتون به نگاه مولا روشن🌙🌙 برای هم دعا کنیم 🦋
❤ تاخير نماز صبح❤ قال حجة بن الحسن العسكري🌹 - عجل الله تعالي فرجه الشريف - : ملعون ملعون من اخر الغداة الي ان تنقضي النجوم ؛ ملعون است ، ملعون است ، كسي كه نماز صبحش را تاءخير بيندازد تا زماني كه ستارگان محو شوند . 🌹(بحارالانوار ، ج 52 ، ص 16)🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ ای مولایی که هرکس دلش را تسلیم تو کند به مقصدش خواهی رساند. سلام بر تو و بر آن روزی که جهان و جهانیان تسلیم امر تو خواهند بود. 🕊 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ღ 📜 ❤️قال امـام علی علیه السلام : شفاى دردهاى خود را از بجوييد و در سختیها و گـــــرفتاری هايتان از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگ‏ترين دردهاست و آن درد ڪفر و نفاق و انحــــراف و گـــم‏راهى است. هر ڪس ڪه قرآن در روز قـــيامت برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيامت از او شڪايت ڪند محڪوم می‌گردد. 📚از خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔️داستانی از حاج اسماعیل دولابی درباره انتظار واقعی ◀️پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این جا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه می‌کرد می‌دید کی چکار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند... 🔸یکی از بچه ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید 🔸یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این جا را مرتب کند. 🔸یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم. 🔸اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه جا را. می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد. هی نگاه می کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین جاست. توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم... 🌀 شرور که نیستی الحمدلله 🌀 گیج و خنگ هم نباش 🌀 نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن. خانه را مرتب کن تا آقا بیاید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَرَاهُ قَرِیباً 💫 چه کسی می گوید؛ پشت این ثانیه ها تاریک است؟ گام اگر برداریم؛ روشنی نزدیک است .... ( سهراب سپهری)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا