📚 معامله محاباتی چند صورت دارد:
الف) قصد او از این معامله همان محابات "یعنی رانت دادن" است.
❗️مثال: فرض کنید قاضی به انگشتری خیلی علاقه مند باشد و فروشنده نیز چنانچه قصد تغییر حکم قاضی را نداشت، برای فروش آن انگشتر با وی
وارد معامله نمی شد. ولی برای اینکه حکم قاضی را جلب کند، این معامله را انجام می دهد. در این صورت اصل معامله به عنوان محابات است، اگر
چه جنس را به قیمت هم بفروشد.
ب) اصل معامله محاباتی نیست؛ فرض کنید طرف دعوا شغلش فروش ملک و ماشین باشد. اما زمانی که قاضی به عنوان مشتری پیش او می آید، این جنس را ارزان تر از آنچه به دیگران می دهد، به او بدهد. فرض کنید خانة 50 میلیونی را به او 20 میلیون بفروشد. قصد او از این ارزان فروشی این است که در حکم: قاضی تأثیر بگذارد. بنابراین قصد معامله را دارد، امّا آن محابات به خاطر جلب حکم قاضی به نفع خود است.
ج) نوع سوم مانند نوع دوم، اصل معامله را قصد دارد، ولی محابات آن در مقابل حکم قاضی نیست و با قاضی هم شرط نکرده است که این سود را در مقابل آن
حکم بدهد. بلکه می خواهد دل قاضی را نسبت به خود نرم، و محبت او را به خود جلب کند تا اگر به خاطر پرونده ای به قاضی مراجعه کرد، قاضی طبق میل او
حکم دهد.
د) معامله صوری است و در واقع می خواهد پولی را به دست قاضی برساند. ولی چون از پیامدهای برملا شدن این قضیه می ترسد، معامله ای صوری انجام میدهد.
👆 در سه قسم اول، قصد جدّی برای معامله وجود دارد، منتها این قصد در هر سه قسم ناشی از غرض محاباتی است، نه اینکه اصلاً قصد جدّی معامله را ندارد. ولی در این قسم(د) اصلاً قصد معامله وجود ندارد.
⛔️ معامله در همه این اقسام حرام و باطل است.
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
📚 محابات عملی 📚
✍ افعال نیز ممکن است مانند اعیان، مصداق رشوه باشد؛
❗️مثلاً در صورتی که جنس گران بها یا کمیابی در اختیار شما باشد و قاضی نیز چشمش به دنبال آن باشد و به قیمت هم بخرد، نه ارزان تر، و شما راضی نباشید این جنس را به کسی بفروشید، در صورتی که آن را حتی به همان قیمت واقعی به قاضی بفروشید، در اینجا مال به طریق محابات به قاضی منتقل نمی شود، بلکه نفس این معامله و این عمل، محابات و رعایت حال قاضی
است و رشوه محسوب می شود.
📚 سب مؤمن = دشنام دادن📚
✍ سب در جایی است که کسی را به امر قبیحی بنامند که در آن اهانتی وجود دارد، یا او را بدان خطاب کنند یا عمل زشتی را به او نسبت دهند؛ مثل فحّاشی ها که در آنها قصد نسبت دادن عمل زشت به صورت جدّی نیست تا مصداق قذف(نسبت حرام به کسی دادن) باشد، امّا کسی را به عمل یا صفتِ قبیحی منسوب می کنند؛ مثلاً به کسی نسبت بخل یا خساست می دهند. یا او را به پستی منتسب کرده و مثلاً "گدازاده" می نامند، یا او را به نام حیوانی صدا می کنند، یا در صورتی که به نقص جسمانی مبتلا باشد، به شکل زشتی بیان کنند؛ مثلاً او را با نام کور یا چُلاق صدا میزنند. چنانچه این تعبیرات در عرف، شتم و تحقیر محسوب شود، سبّ و دشنام است.
📚 قبح امری نسبی است؛ یعنی در شرایط مختلف متفاوت است؛ مثلاً در عرف ما گفتن سگ، دشنام بزرگی است. امّا نسبت به کسانی که سگ را باخودشان به حمام می برند و می شویند و با آنان هم خواب و همسفره می شوند، ممکن است سبّ نباشد.
⛔️ دشنام مؤمن، خواه شیعه و خواه غیر شیعه، حرام است. اما سبّ کافر در صورتی که ظلم به او باشد، حرام است و اگر ظلم محسوب نشود، مکروه است. مگر در جایی که لازم باشد کفار را هجو کنند.
⚠️ در حرمت دشنام، حضور مخاطب شرط است؛ چه مخاطب همان فرد مسبوب(دشنام داده شده) باشد و چه غیر او. بنابراین اگر انسان در خلوت که مخاطبی ندارد، دشنامی به دیگری بدهد، حرام نیست.
⛔️ یکی از کارهای اساسی در جنگهای روانی دنیا، اکتساب به سبّ است؛ مثلاً روزنامهنگاری را برای فحاشی به جناحی اجیر میکنند یا به شاعری پول میدهند که دیگری را هجو کند. از آنجا که سب مومن حرام است، معاملهای هم که بر این اساس است نیز حرام و باطل است.
📚 موارد استثناء از حرمت سب 📚
🔹اول_ بدعت گذار؛ چه بدعت گزار در اصول باشد و چه در فروع:
الف) در صورتی که دشنام به این افراد، سبب منزوی شدن آنها شود، به گونه ای که نتوانند در ایمان مؤمنان اثر بگذارند، دشنام و سبّ آنها واجب است.
ب) اگر در جایی سبّ این افراد اثر عکس گذارد، این سب حرام است؛ مانند اینکه به بدعت گزاری دشنام دهند و او در مقابل، منشِ مظلومانه به خود بگیرد و باعث شود عده ای بگویند که این دشنام از بی منطقی است.
⚠️ بدعت به این معناست که چیزی که مسلماً از دین است، نفی کند، یا چیزی که از دین نیست، وارد دین کند و فرقی نمی کند که این بدعت، در فروع باشد یا در اصول. همچنین فرقی نمی کند در اصول اساسی باشد یا در اصولی که اعتقاد به آن ملاک کفر و ایمان نیست؛ مثل بسیاری از مبانی اعتقادی که جزو اصول دین یا مذهب به حساب نمی آیند. لکن جزو اعتقاداتند.
🔹دوم_ بعنوان تقاص ساب
✍ دشنامیکه مسبوب(دشنام داده شده) به عنوان جواب و از باب تقاص به سابّ(دشنام دهنده) میدهد؛ به شرطیکه همان دشنام یا مثل آن دشنام داده شود، نه بیشتر یا غلیظتر.
🔹سوم_ اهانت و دشنام دادن متجاهر به فسق، در همان فسقی که به آن تجاهر میکند؛ به شرطیکه به قصد نهی از منکر باشد؛ یعنی دشنام میدهد تا به این وسیله او را از آن منکر باز دارد.
📙✍️📙✍️📙
💢 #تابلو_نوشته
#پرسش_کلید_دانایی
#احکام
⭕️پرسش: درصورتی که بانوان در مقابل نامحرم نماز بخوانند، اشکال دارد؟
•┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈•
طرح سؤال در نرم افزار پاسخگو
•┈┈┈┈••••✾••✾•••┈┈┈┈•
گروه پاسخگویی فضای مجازی
مرکز ملّی پاسخگوییبه سئوالات دینی
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💎 عجب خواسته ای
✍ اللهم الرزقنا 👆
https://eitaa.com/arabic_mobin