✂️ برشی از یک کتاب
#نیم_قرن_رابطه_صمیمانه_با_شاه
دو عامل در روابط محمدرضا و من همیشه و بدون وقفه وجود داشت : یکی #محبت_زیادِ او نسبت به من و دیگری #اطمینان_کاملی بود که نسبت به من داشت و این دو حالت تا روزی که از ایران رفت در او وجود داشت . نرفتن من نزد او و یا ندیدن او هیچگونه تاثیری در این دو موضوع نداشت . جزء لاینفک خانواده بودم . هر کاخی جای من بود . همه برادران و خواهران او با خوشحالی مرا می پذیرفتند و می خواستند . روزی که رفت اگر من بدون اطلاع و اجازه او به فرودگاه می رفتم و می گفتم می خواهم با شما بیایم ، با خوشحالی قبول می کرد و شاید هم منتظر چنین ژستی از طرف من بود .
#اختلاف_او_و_من در این بود که در آن زمان همه چیز او در #خارج بود و همه چیز من در #ایران . این رابطه او و من حدود ۵۲ سال طول کشید و هیچ فردی را سراغ ندارم که چنین #مدت_طولانی در رابطه با او بوده باشد .
📚 ظهور و سقوطِ سلطنت پهلوی ، خاطرات ارتشبُد حسین فردوست ، ص ۶۴۶
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
✂️ برشی از یک کتاب
#محمدرضا_گرگان_را_بلعید
سوء استفاده های محمدرضا فراوان است و من به چند نمونه می پردازم : محمدرضا فردی به نام (منصور) مزیّن (سرلشکر بازنشسته ارتش) را طبق فرمانی #رئیس_املاک_بنیاد_پهلوی در گرگان کرده بود . تصور می کنم زمان آن حدود ۱۵ سال و شاید بیشتر ، قبل از انقلاب باشد . مزیّن طبق #دستور_محمدرضا به فروش این املاک و تبدیل آن به پولِ نقد پرداخت . او در سال مبلغی به محمدرضا می داد که به معاون مالی دربار پرداخت می شد و او به حساب محمدرضا می ریخت و مبالغ هنگفتی را خودش می دزدید . مزیّن بتدریج در گرگان سازمان مفصلی تشکیل داد و هر چه زمین مرغوبِ دارای مالک و یا بلاصاحب می دید ، از زمین شهری و زراعی ، درّه و کوه و تپه و جنگل ، همه را #تصرف می کرد و می گفت که متعلق به شاه است و فروخته خواهد شد ! آنهایی که سندی و مدرکی داشتند و متفذ بودند ، به مرکز شکایت می کردند و بالاخره با دادن حق و حساب به مزیّن املاکشان را پس می گرفتند . ولی آنهایی که وضعی نداشتند و یا مدرک محکمی نداشتند و زورشان نمی رسید ، اراضی شان به #نفع_محمدرضا_فروخته می شد . خلاصه حدود ۱۰ سال مزیّن زمین های گرگان را فروخت و وقتی تمام شد فروش زمین های گنبد را شروع کرد ، او هر چه زمین موات و منابع ملی در این منطقه بود فروخت ... پول ها همه به دربار تحویل می شد و محمدرضا از مزیّن رضایت کامل داشت . نیمی از اراضی بجنورد فروش رفته بود که انقلاب شروع شد و در زمان دولت شریف امامی نماینده گرگان برای جلب نظر مردم به #دزدی_های_مزیّن اشاره کرد و خواستار شد که وی از منطقه احضار و پرونده اش به دادگستری تحویل شود . این در حالی بود که مزیّن مدتی قبل ایران را ترک کرده بود !
این یک نمونه از سوء استفاده های محمدرضا بود ، که در حالی که با سر و صدا در (انقلاب سفید) اراضی موات و مراتع را ملی اعلام کرد ، خود مرغوب ترین اراضی موات و مراتع را تخریب کرد و #فروخت و پول آن را به #خارج انتقال داد .
📚 ظهور و سقوطِ پهلوی ، خاطرات ارتشبُد حسین فردوست ، ص ۲۱۷ و ۲۱۸
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed