eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.6هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
143 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
... داستـانِ مانـدگار آنـانے اَســت کـه دانستند...؛ دنــــیا جاے 🍃 🌻🦋 @AHMADMASHLAB1995
... گاهۍ‌ یڪ‌ نگاه‌ حرام‌ را‌ براۍ ڪسۍ ڪہ لیاقت دارد؛‌ سالهـا‌ عقب مۍاندازد‌. چہ‌ برسد بہ ڪسۍ ڪہ هنوز لایقِ‌ ‌ شدن را نشان نداده است.😔💔 .. 🍁 °•|🥀#j๑ïท ➺ @Ahmadmashlab1995
رمان ‎چشمامو سریع انداختم پایین گرچه سر اونم پایین بود، باز عطرش به تندی منو از نفس انداخت ‎مهسا که تعلل منو دید گفت: چیزی شده عباس آقا؟ ‎همونطوری که سرش پایین بود گفت: چند لحظه می خاستم وقتتون رو بگیرم معصومه خانم، اگه اجازه بدین البته ‎احساس کردم دهانم خشک شده، آروم بلند شدم و دنبالش با فاصله ی یه متری راه افتادم!! حتی برنگشتم عکس العمل مهسا رو ببینم ‎چند قدم که از مهسا دور شدیم و انگار تشخیص داد که دیگه مهسا صدامونو نمیشنوه گفت: واقعا عذر میخام، میدونم کارم درست نیست ... ولی منو ببخشین باید یه چیز مهمی رو بهتون میگفتم قبل اینکه دیربشه ... راستش ... راستش ... ‎وای که چقدر حاشیه میره حال منو درک نمیکنه خب ادامشو بگو دیگه .. 😓 ‎از گوشه چشم دیدم که دستشو به پیشونیش کشید و گفت: میخاستم قبل خاستگاری رسمی که میایم خونتون حرفمو بزنم ‎خاستگاری!!! پس مهسا درست میگفت ..کمی سکوت کرد انگار منتظر تاییدی از من بود، دیگه دیدم از چند ثانیه ام داره سکوتش طول میکشه، به زور زبونم و تو دهن خشکم چرخوندم و گفتم: بفرمایین ‎با این که با فاصله ایستاده بودیم و هر دومون سرامون پایین بود ولی احساس می کردم اصلا ازین وضع رضایت نداره ‎- خب راستش ... راستش مادرم، چطوری بگم، مادرم... ‎وای که دیگه داشتم کلافه می شدم، یکی از عطر یاسش که در فاصله چند قدمی داشت دیوونم میکرد یکی ام از حاشیه رفتن و این دست اون دست کردنش ‎- مادرم شما رو به من معرفی کرد برای ازدواج، من امسال می خاستم شمال بمونم اما بخاطر اینکه قبل خاستگاری رسمی باهاتون یه صحبت مهم کنم اومدم ‎دیگه اعصابم داغون شده بودم، وای که سمیرا جات خالی که بهت بگم آقای یاس رفته رو مخم! دیگه کنترلمو از دست دادمو گفتم: میشه سریع حرفتونو بزنین الان دو دقیقه است که فقط دارین حاشیه میرین ‎انگار متوجه کلافگیم شد که سریع گفت: نه نه من منظوری ندارم، فقط آخه خودمم نمی دونم چرا اینجوری شدم، یعنی چی بگم، نمیدونم چرا حس میکنم حالم خوب نیست ... ‎دستشو بین موهاش کشید و گفت: نه یعنی حالم، اصلا ولش کنین، من ... ‎نمی دونم چرا در اوج کلافگیم داشت از حرکاتش خنده ام می گرفت، سرمو چرخوندم و به مهسا نگاه کردم، لبخندی رو لبم نشست خداروشکر خودشو با موبایل سرگرم کرده و حواسش به ما نیست ‎- انقدر حال الانم ضایع است که بهم میخندین ‎😳یعنی من غلط کردم گفتم این اصلا منو نگاه نمیکنه با این که سرش پایین بود نمیدونم چطور فهمید من داشتم لبخند میزدم، ای نامرد نکنه بالاسرتم چشم داری!! ‎کمی خودمو جمع و جور کردم و سعی کردم رومو بیشتر با چادر بگیرم ‎- من اصلا به حال شما نمیخندم، شما امرتونو بفرمایین ‎نفسشو با کلافگی بیرون داد و گفت: خب ببینین من خیلی وقته با مادرم مخالفت میکنم که نمیخام ازدواج کنم اما ایشون اصرار دارن ‎کمی سکوت کرد و ادامه داد: دلیل مخالفت منم اینه که نمیخام وقتی نیستم یه نفر بدون من تنها باشه، من از وقتی از پاریس برگشتم دنبال کارای رفتنم به ... راستش، راستش یکی از دلایل برگشتن از پاریس هم، سوریه بود، طاقت نیاوردم تو آسایش و آرامش اونجا زندگی کنم و خبر بهترین دوستمو بشنوم، ببینین من ... من ... ‎باز سکوت، باورم نمیشد .. حرفایی رو که داشتم می شنیدم غیر قابل باور بود، امکان نداره حقیقت باشه، میخواد بره جنگ، نه ...باور نمیکردم که این آقای از خارج اومده دلش می خواد بره سوریه برای جنگ اصلا رفتاراش تناقض داشت و به یه آدم خارج رفته نمیخورد ! همین حرف زدنش با یه دختر یعنی واقعا وقتی تو خارج هم با دخترا حرف میزد اینجوری استرس میگرفت !! یا فقط با من مشکل داره نفس عمیقی کشید و ادامه داد: بذارین راحتتون کنم .. شما بهم جواب منفی بدین وقتی اومدیم خاستگاری، و اینکه نمیخوام هیچکس بفهمه که من گفتم جواب منفی بدین حتی برادرتون، شما اگه جواب منفی بدین من دیگه راحت میرم،آخه مطمئنم که موندنی نیستم! "موندنی نیستم موندنی نیستم موندنی نیستم " چند بار باید جمله آخرش تو ذهنم اکو میشد، موندنی نیست یعنی چی؟ جواب منفی بدم چرا؟ چی میگفت؟ احساس کردم تمام بدنم یخ کرده، حتی دیگه صدای هیچی رو نمیشنیدم و نه جایی رو میدیدم فقط یاس بود، همه جا یاس بود و یاس بعد کمی سکوت گفت: خاهش میکنم کمکم کنین بزارین مادرم بفهمن الان وقت زن گرفتنم نیس من دنبال کارای رفتنم و مادرم دنبال پابند کردنم به اینجا، دیگه همه چی رو به خودتون سپردم، یاعلی قدم برداشت بره و من همچنان خشکم زده بود چی میگفتم بهش چی داشتم بگم در حال رفتن کمی به طرفم برگشت و گفت: راستی برای حرف زدن با شما از برادرتون اجازه گرفته بودم! حلال کنید که وقتتونو گرفتم بازم زبونم نچرخید چیزی بگم، وقتی کاملا دور شد آروم آروم سمت مهسا رفتم و نشستم کنارش، نمیدونم چم شد، فقط خیره بودم به روبروم، ... ✍نویسنده: گل نرگــــس @AhmadMashlab1995
ڪاش تقدیر بہ سرانجام شود ،ڪسےهست کہ میلش شده شود یعنے حرم بےبے و من مےدانم! بایداین سربرود تا دل آرام شود... 🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
❣️ توی خونه ی یکی از شهدا بودن که یکی میگه : + هدف همه ی بچه های ما ! حضرت آقا هم فرمودند: [ هدفتان شهادت نباشد ؛ هدفتان انجام تکلیفِ فوری فوتی باشد!👌 گاهی هست که اینجور تکلیفی منجر به می شود ، گاهی هم به شهادت منتفی نمی شود ! 🍃 البته آرزوی شهادت خوب است اما هدف را شهادت قرار ندهید!] @Ahmadmashlab1995 •[❄️]•
فنـا شـدن انسـان بـراے نیـل بہ سرچشمہ نـور و نزدیڪ شـدن؛ بہ هستے مطلـق اسـت♥️✨🕊 💛🌿 @AHMADMASHLAB1995
‌ ‌[•🕊•]‌ "‌شڪ ندارم هزار مرتبه هم ‌به رسیده‌اے بانو...🖤" ☑️ @AhmadMashlab1995
🌷بابک اعتقاد داشت که لازم نیست کارهایش را به کسی نشان دهد و لازم نیست دیگران بدانند چه کاری انجام میدهد.🍃 💌اعتقاد و کارهای او برای و است نه دیگران. او رضایت مردم را نمیخواست را میخواست❤️ بعضی کارهایی که انجام میداد بعد از همه متوجه شدن🌱 شاید این بتواند باشه که 💢جوانان را از روی قضاوت نکنیم و کارهایمان را با و برای نزدیک شدن به انجام دهیم نه توجه مردم. خدا مارا بنده های محبوبش قرار میدهد.❤️✨ 🌹"شهید‌بابک‌نوري"🌹 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فنـا شـدن انسـان بـراے نیـل بہ سرچشمہ نـور و نزدیڪ شـدن؛ بہ هستے مطلـق اسـت♥️✨🕊 کلیپے از 🌸🌻 💫 ✅ @AHMADMASHLAB1995
🦋 نوع مرگ را عوض می کند وقت مرگ را عوض نمی‌کند(: از مرگ نترسید جورے در زندگے حرڪٺ کنید که ‌خداوندشهادٺ را نصیبتان کند و از دنیا ببرد...🍃🕊 🌱 🌸 ✅ @AHMADMASHLAB1995
🌸🌱: او همیشہ با من دربارہ ے شهادت صحبت میڪرد ڪہ من نباید ناراحت بشوم بہ من میگفت من یقین دارم ڪہ قوے و میباشے. در خواب دیدم ڪہ آمدہ بود و من رو باخودش برد.خوشحال بود از او پرسیدم مامانے حالت چطورہ خوشحالے قربونت برم در خواب از او پرسیدم چہ احساسے داشتے هنگام بہ من گفت:من خیلے خوشحال هستم و(در آن لحظه)هيچ احساسی بہ غیر خوبے نداشتم. هنگامے ڪہ بہ نزدیڪے مسیر قبرستان رسیدیم؛گفتم من از لحہ خیلے میترسم. بہ من گفت:نترس من با یہ چیز خوبے منتظرتم.❤ ♥️✨ @Ahmadmashlab1995
راه جاݩ ڪندݩ نیسٺـ... راه دݪ ڪندݩ اسٺــ ...! 🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
لایمکن الفرار من العشق🥀
🕊 🌷 هر لحظہ در انتظار هستم.. پیام من بہ پدر و مادرها این است کہ بچہ‌هاے خود را لوس و ننر بار نیاورید از بچہ‌ها مےخواهم را تنها نگذارند... ✅ @Ahmadmashlab1995
رفیـق سن کم کم بہ دهه نود هم میرسد..؛ و تو هنوز درگیـر این هستے که فلان قسمت سریال را از دست ندی ..! میدونـي کہ خیلی خجالت داره..! حرف بی عمل..! مرد و مردونه بیایید به جاے پروفایل هامون توے شناسنامه با جوهر قرمز بنویسنـد به‌شہادت‌رسید..(: ✨ کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
📲💔 صاحب شماره‌ی 232، کفش هایت را از سیدالشهدا(علیه السلام) تحویل بگیر... ▪️◾️▪️ @AhmadMashlab1995
بالاتـر از هر نیکی، نیکى دیگرى وجـود دارد.. تا بہ در راه خـدا رسد کہ برتر از آن چیـزى متصور نیست...🌱 ✨ مزاࢪ 🔗 ✅ @AHMADMASHLAB1995
در سخت‌ترین مواقع هم افسرده نباشید✓ انقلاب با چهره‌ها و دل‌های افسرده تضمین‌شدنی نیست. انقلاب با دل‌های پرشور و چهره‌های شاداب تضمین می‌شود. هیچ‌کس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سخت‌ترین مواقع، نتوانسته است با قیافهٔ افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم؛ یا یا پیروزی، دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهره‌ها شاداب باشد، نشاط داشته باشید. آن‌وقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. ما در زیر بار سختی‌ها و مشکلات و دشواری‌ها قد خم نمی‌کنیم. «ما راست‌قامتان جاودانهٔ تاریخ خواهیم ماند.» تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ قدرتی نمی‌تواند پشت ما را خم بکند . 🕊 ✨ کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستم نمیرسد به بلنداے آسمان ! اما دست به دامان شما میشوم؛ ای شہید... تا شاید ضمانتم را بکنید :)🍃 مداحے دوست بر سـر مزاࢪ ایشـان✨ 🕊 🖐🏻 ✅ @AHMADMASHLAB1995
شهادت یعنی...🌱 تو این دوره زمونه اونقد بزرگ باشی که از جونت دل بکنی، واسه خدا بری تو آغوش مرگ. یعنی... به اون مرحله برسی که واسش دعا کنی، کم چیزی نیست دادن جون آدم اونم تو اوج آرزو های قشنگت✨ بعضی وقتا نمیخواد قلمبه سلمبه بنویسی گاهی یه جمله ساده اونقدر حرف توشه که لازم نیست باهاش وَر بری تا به آدم اثر کنه... اینجور جمله ها همینشون قشنگه:) 🌿 کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
:🕊 و بہ خدا نمے شود پایان زندگے جز باشد .🖋💔 ⚘️ ☕️ کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท↷ 『 @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرگ نیست؛ زندگیـہ! اما نہ پیش آدماے دنیا . . پیش :)🤍 ✨ قسمت اول فیلـم صـداے شہید هست🌿 🕊 کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
اگر کسی در تراز انقلاب مجاهدت بکند ، حتما مزدش است❣ 💙 کـانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『 @AhmadMashlab1995
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستم نمیرسد به بلنداے آسمان ! اما دست به دامان شما میشوم؛ ای شہید... تا شاید ضمانتم را بکنید :)🍃 مداحے دوست بر سـر مزاࢪ ایشـان✨ 🕊 🖐🏻 ✅ @AHMADMASHLAB1995
را به اهل درد می‌دهند ... پ‌ن: اصابت گلوله آرپی‌جی هفت به کمر یکی از رزمندگان تصاویر اختصاصی پیج حاجی جبهه 🌱 @AhmadMashlab1995 🕊